از رحمان رضایی، مربی تیم ملی دعوت کردیم تا مقابل دوربین خبرورزشی قرار بگیرد و با او در مورد نتایج و همینطور حواشی ماههای اخیر تیم ملی صحبت کنیم. این گفتگو در سه قسمت تقدیم شما خواهد شد. در قسمت اول که در ادامه آن را میبینید، از رحمان رضایی درخصوص روند تیم ملی در مقدماتی جام جهانی، انتقادات هفتههای اخیر و همینطور جنجالهای مصاحبه علیرضا بیرانوند پرسیدیم.
از شما دعوت میکنیم تماشاگر و خواننده این گفتگو باشید:
از تهران پاییزی، سلام و درود میگویم به تمام شما مخاطبان عزیز خبرورزشی، از هرجای دنیا که ما را تماشا میکنید. امروز اینجا کنار یکی از مربیان تیم ملی هستیم، رحمان رضایی، سلام. خیلی خوش آمدید به خبر ورزشی.
سلام خدمت شما و همکارانتان و همچنین عرض سلام خدمت همه بینندگان برنامه، در خدمت شما هستم.
از تیم ملی باید شروع کنیم، سه تا فیفادی در رقابتهای مقدماتی جام جهانی گذشته، شش بازی و ۱۲ امتیازی که برای تیم ملی از بازی با قرقیزستان شروع شد و حالا آخرین بازی هم که بازی ششم بود، با قرقیزستان داشتیم. در کل چطور دیدید روند تیم ملی را در این سه فیفادی؟
با توجه به همه فراز و نشیبهایی که داشتیم، حتی تو بازی اول هم با توجه به اینکه زمین خوب نداشتیم و در اصفهان بازی کردیم، آنجا هم شرایط زمین زیاد مناسب نبود برای بازی کردن، توانستیم با پیروزی آغاز کنیم و بازی را ببریم. واقعا خیلی سخت بود برای اینکه نمیشد در آن چمن روی زمین کار کرد. ولی خوشبختانه آن بازی را بردیم و بازیهای بعدی را نیز با کسب امتیاز پشت سر گذاشتیم. ما دو محروم داشتیم، دو بار کارت قرمز گرفتیم همینطور بازیکنان مصدوم هم داشتیم. چه کسانی که در تیم ملی مصدوم شدند و چه در باشگاه شان.
با همه این اوصاف توانستیم بازیهای خوبی انجام بدیم و به لحاظ موقعیت ذر جدول، ۱۶ امتیاز از شش بازی فوق العاده خوب است و در سطح آسیا فقط دو تیم چنین نتیجهای گرفته اند. ما یک بازی حتی حق میزبانی هم نداشتیم، رفتیم و در امارات بازی کردیم. در زمین بیطرف بازی کردن تا اینکه در زمین خودت بازی کنی شرایط خیلی فرق میکند ولی خداراشکر آنجا هم توانستیم بازی رو ببریم.در مجموع بازیهای خیلی خوبی کردیم.
دو تا بازی آخر شرایط خیلی سختی داشتیم. یکسری بازیکنان مصدوم بودند و شرایط آمادگی آنها در سطح خیلی خوبی نبود ولی از همه بازیکنانی که داشتیم نهایت استفاده رو بردیم.
دو تا بازی آخر با کره شمالی و قرقیزستان نیمههای اول خیلی خوبی داشتیم. واقعا هر وقت که تیم ملی خودش باشه و بخواهد قابلیتهای خودش را نشان دهد میتواند فوق العاده بازی کند. نیمههای دوم دو تا بازی شرایط خاصی بود که تا به حال برای ما پیش نیامده بود. فقط در بازی دوستانه با ازبکستان شرایط مشابهی تجربی کرده بودیم. نزدیک به ۳۰ بازی داشتیم با این کادر و فقط این دو تا بازی شرایط خیلی خاصی پیش آمد. کار یک مقدار سخت شد اما در مجموع خدا را شکر صدر جدول هستیم و شرایط خوبی داریم.
دو فیفا دی و چهار بازی باقی مانده و من فکر میکنم با دو تا امتیاز صعود ما به جام جهانی قطعی شود. در مرحله مقدماتی بازیها فوق العاده سخت هستند، مخصوصا در آسیا که شما میبینید تیمها خیلی پیشرفت کردند. کشورها خوب برنامه ریزی میکنند و همینطور از لحاظ فوتبالی هزینه زیادی صرف میکنند. روی تیمهای پایه سرمایه گذاری میشود و این نشان میدهد فوتبال آسیا به دنبال پیشرفت است.
شما نتایج هم ببینید که واقعا نتایج عجیب و غریبی رقم میخورد. عربستان ۲-۰ به اندونزی باخت و کره جنوبی هم با فلسطین در خانه ۱-۱ کرد. این نشان میدهد که واقعا بازیها، بازیهای راحتی نیست و ۱۶ امتیاز گرفتن از ۶ بازی من فکر میکنم فوق العاده نتایج خوبی بوده است و اهل فوتبال واقعا لذت بردند از این بازیها.
کسی نمیتواند بگوید این نتیجه، یعنی ۶ بازی ۱۶ امتیاز نتیجه بدی بوده است اما با این وجود چرا رابطه تیم ملی و منتقدان خوب نیست؟
ببینید منتقدها از اسمشان معلوم است، نقاد هستند و انتقاد میکنند اما من فکر میکنم جاهایی زیاده روی کرده اند. اگر بر اساس آمار و ارقام بخواهند صحبت کنند، بسیاری از این انتقادها وارد نیست. شما اعداد و ارقام را ببینید، از لحاظ امتیاز، از لحاظ بازی، از لحاظ تعداد موقعیت گلی که به حریف میدهیم و گلهایی که حریف میزند، اینها را باید دید.
مثلا گلهایی که دو بازی آخر خوردیم را مثال بزنم. بازی با کره شمالی، بازیکن پایش را بلند میکند، توپی که میخواهد سانتر شود، یکباره منحرف میشود و به درون دروازه میرود. حتی گل دوم هم یک توپی بود که از لای پنج نفر خیلی تصادفی رد شد و خورد به پای یکی و به داخل دروازه رفت، این از بازی کره شمالی.
از بازی با قرقیزستان هم، یک پنالتی دادیم. گل دوم فکر میکنم بچهها مقداری تمرکز نداشتند. توپی که دفع شد، دوباره کمانه کرد و برگشت.بازیکن سر زد و گل شد.
ولی گلهای ایران چطور؟ همه گلها بر حسب تاکتیک و کار تیمیاست. اگر انتقادات از نظر آمار و ارقام باشد نمیتوانیم کتمان کنیم که باید انتقادات نصف الان میبود. یک مقدار مغرضانه بود و بر اساس آمار و ارقام نبود.
کسی که با آمار و ارقام، بر حسب کارهای تاکتیکی و فنی دلیل بیاورد و انتقاد کند، جای احترام دارد و استقبال میشود. انتقادهای فنی بر حسب آمار و ارقام و انتقاد تاکتیکی و فنی وارد است، کادر فنی هم استقبال میکند تا بتواند نقایص را برطرف کند. در تمام دنیا هم آمار و ارقام حرف میزند نه اینکه بگویید تیم ملی بد بازی کرد. اصلا بد بازی کردن را در چه میبینید؟ با کدام آمار بد بازی کرد؟
مواردی هم بوده که منتقدها به درستی انتقاد کردند، خیلی چیزها و نقایص فنی درست شد. همه قابل احترام هستند. در یک خانوادهای که پدر و مادر دو تا بچه هم باشند، مطمئنا انتقادهایی است که بچه به پدر و مادر دارد و بالعکس. در این جمع بزرگ، در این مملکت ۹۰ میلیونی، مطمئنا در هر کاری، چه ورزش، سیاست، اقتصاد، فرهنگ، جامعه، هر چه باشد انتقاداتی است.
مطمئنا نقادها هم هستند و قابل قابل احترام اند. نقدهایی که به جا است بررسی میشود و آنهایی که به جا نیست، نادیده گرفته میشوند.
قبل از اینکه درباره انتقادها صحبت کنیم، یک پرانتز اینجا باز کنم، گفتید گلهایی که دریافت کردیم از اشتباهات فردی بوده...
نه من این را نگفتم، فقط آخرین گلی که ما از قرقیزستان خوردیم اشتباه فردی بود ولی بقیه گلها بر حسب تصادف بود. توپی که به پای یک بازیکن میخورد توپ میرود هوا، یک سانتر میشود، بدون اینکه ضربه اول زده شود، توپ به زمین میخورد، از بین پنج نفر رد میشود، توپ به پای یکی میخورد بدون اینکه حتی خودش بخواهد عامدانه ضربه بزند، اینها تصادفی است. فقط یک پنالتی بود که فکر میکنم میتوانستیم از آن اجتناب کنیم.
اگر تمرکز مدافعان بالاتر باشد از همین تصادفها جلوگیری نمیشود؟
بله درست است. اما فکر میکنم انتقادات را مستقیم به خط دفاعی وارد میکنیم در حالی که این منحصر به خط دفاعی نمیشود. همه تیم دخیل هستند.
وقتی تیم مقداری عقب مینشیند، نمیتواند از دفاع خارج شود و بیشتر حالت تدافعی میگیرد، یعنی ما در کار تیمیدفاعی ضعف داشتیم. منحصر به خط دفاعی نمیشود.
برگردیم سر انتقادات. این صحبتهایی که میشود، بدون تعارف میپرسم، فکر نمیکنید مصاحبههای تندی که بعضی از ملیپوشان میکنند در این رابطه و بد شدنش تاثیر گذار بوده. مثلا لج و لجبازی رخ داده.
عرض کردم چون برخی انتقادات مغرضانه بوده و منصفانه نبوده، مطمئنا شاید بعضی از بازیکنان هم عصبی شدند از این انتقادهای مغرضانه، مصاحبههایی کردند و برخی مسائل عنوان شده.ولی در حقیقت به نظر من اصحاب رسانه و کسانی که انتقاد میکنند همه شان محترم هستند. بالاخره عرض کردم اگر انتقاد به جا و درستی داشته باشند.
یک اتفاقی که پیش آمد در این قضیه صحبتهای علیرضا بیرانوند بود که گفت ما اولین بار با مربی ایرانی به جام جهانی میرویم اما ما قبلا هم با مربی ایرانی به جام جهانی رفته بودیم. همین یکی از مسائلی بود باعث ناراحتی شد به دو دلیل، اولا ملی پوش ما نباید خبر داشته باشد ما قبلا به جام جهانی رفتیم با مربی ایرانی و اصلا چرا باید همچین حرفی بزند؟
من فکر میکنم اینجا یک اشتباه لفظی بوده که پیش آمده. خودش هم فکر کند مطمئنا به این نتیجه میرسد که ما قبلا با یک مربی ایرانی هم رفتیم به جام جهانی.
ببینید در کل اصلا مهم نیست با چه کسی به جام جهانی رفتیم. شما تمام تیمهای ملی دنیا را ببینید. به جز کشورهایی که واقعا خودشان صاحب سبک هستند، اکثرا مربی خارجی دارند. حتی انگلیس به عنوان کشور صاحب سبک مربی خارجی آورده اما ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و ... کمتر مربی خارجی میآورند چون واقعا خودشان صاحب سبک اند و میدانند کدام مربی بهتر است با بازیکنهای خودشان کار کند.
ولی اکثر کشورهای دنیا مربی خارجی میآوردند پس این مهم نیست که تیم ملی با کدام مربی رفته به جام جهانی. آن افتخارات تمامش برای آن ملت و آن کشور میماند.
حشمت مهاجرانی هم هیچوقت نمیگوید این موفقیت برای من است. بله در تاریخ تیم ملی ایران ثبت و بایگانی میشود. من فکر میکنم افتخارات این چنینی برای ملت و ایران است وقتی تیم با یک مربی ایرانی به جام جهانی برود، حالا هرکسی باشد آن مربی.
فکر میکنم اینطور تعصبات را کنار بگذاریم بهتر است. کادر فعلی هم اگر صعود کنیم به جام جهانی انحصارا نمیگوید این افتخار برای من است. منصفانه نیست این انتقادات. هر مربی از روزی که میآید همیشه برای خدمت به تیم ملی آماده است. اگر هم نتایج خوب نگیرد برکنار میشود. فکر میکنم منم منم و منیت در این کار هم جالب نیست. مهم افتخار ملی است که برای فوتبال مملکت حاصل میشود.
دقیقا این صحبتی که از حشمت خان مهاجرانی داشتید را میتوانم تایید کنم چون حدود یک ماه پیش بود، این شانس را داشتیم ایشان را از نزدیک ببینیم. در رابطه با همین قضیه سوال کردم گفتم شما اولین کسی بودی که تیم ملی رو بردی جام جهانی تیم ملی را قهرمان آسیا کردی. گفت من نکردم، من حشمت مهاجرانی نکردم، این تیم ملی ایران بود رفت جام جهانی، این تیم ملی، کادر فنی و بازیکنان و تمام اعضا بودند که تیم ملی را به جام جهانی بردند.
ولی یک چیزی این وسط است، ما از رحمان رضایی و دیگر بزرگترهایی که در تیم ملی هستند انتظار را داریم مثلا همین صحبتهای حشمت مهاجرانی یا منیت نداشتن را به بازیکنان یاداوری کنید. یک مثال در صحبتهای مان بود دیگر، شاید خیلی از مردم هم ندانند جام جهانی ۱۹۷۸ با کدام مربی به جام جهانی رفتیم، کدام بازیکنها در ترکیب تیم بودند، اما همه یادشان است تیم در جام جهانی آرژانتین حضور داشته.
بازیکن تیم ملی در فشار است و بسیاری مسائل دیگر ولی این انتظار از شما و دیگر اعضای کادر فنی تیم ملی وجود دارد که این موارد را با بازیکنان مطرح کنند و باعث نزدیکی بازیکنان با رسانه شوند.
نسل گذشته به خوبی یادش است مربی چه کسی بوده، کدام بازیکنان بودند و تیم چه نتایجی گرفت، همه اینها را دهه چهل و پنجاه میدانند. اینکه دوباره با مربی ایرانی به جام جهانی برویم یک تجدید خاطره میشود. یک اتفاق خوب برای تیم ملی و یک افتخار است. نشان میدهد مربی داخلی هم قابلیت و توان فنی و تاکتیکی برای خودی نشان دادن در آسیا و جام جهانی را دارد. شما ببینید از ۱۹۹۸ به این سمت تمام مربیانی که با آنها به جام جهانی رفتیم خارجی بوده اند.
من فکر میکنم افتخارات ملی را نباید کوچک و نادیده بگیریم. اگر مربی حتی برای بردن تیم ضعیف خوشحالی میکند و خوشحالی خود را در کلامش ابراز میکند، این دال بر منیت آن مربی نیست. اگر کسی در لباس یک مربی و یک بازیکن ملی مقابل تیم ضعیف هم نتیجه بگیرد، به دلیل اینکه یک افتخار ملی آورده با تمام وجود خوشحالی میکند، با تمام وجود مصاحبه میکند.
بردش را نشان میدهد، این کار بدی نیست. نباید روی این قضیه انتقاد کرد. برای منِ ورزشکار، بردن هر هر بازی، هر حرکت مثبت، هر گلی که میزنم موفقیت محسوب میشود. موفقیتی که به عنوان افتخار ملی است. پیروزی مقابل کره شمالی، قرقیزستان یا هر تیم دیگری را نادیده و کم ارزش نگیریم، اصلا پیروزی مقابل هنگ کنگ یا فلسطین باشد.
هر برد یک افتخار ملی است و بابت آن بازیکنان و مربیان و کادر خوشحالی خیلی زیادی میکنند. اصلا جای انتقاد نیست. چرا باید انتقاد کنیم که مثلا جلوی تیم کره شمالی ما بردیم؟ این جای خوشحالی نیست. نباید من مربی خوشحال باشم؟ نباید آن بازیکن خوشحال باشد؟ موفقیت ملی چه کوچک باشد چه بزرگ جای جشن و خوشحالی دارد.
ولی مطمئن باشید حتی در بازی با تیمهای کوچک هم خیلی از تیمهای بزرگ به مشکل بر میخورند بنابراین آن پیروزی هم میتواند خیلی مهم باشد برای کادر و بازیکنان.
همین که این مثال را زدید که از شادی کردن جلوی تیم کوچک هم نباید ایراد گرفت، یک موضوعی به خاطرم آمد. پیش میآمد مثلا کارلوس کیروش هم بعضی وقتها بازیهایش گره بخورد و یک تیم کوچک را سخت ببرد، بابت آن شادی زیادی میکرد. آن زمان میگفتند ببین این خارجی چه عرقی به تیم ملی ما دارد. چرا آن موقع آن برداشت میشد و الان واکنش مثبتی نمیبینیم به این خوشحالیها.
واقعا اگر روی این قضیه هم انتقادی شود، خیلی مغرضانه است. برای اینکه من به شخصه برای تک تک گلهایی که در هر بازی میزنیم از درون واقعا منفجر میشوم، از وجودم که میگویم گل زدیم، حالا به هر تیمیباشد و این احساس خوشحالی درونی را بعد از بازی بروز میدهم.
بازیکن چه بخواهد یک گل به یک تیم خیلی ضعیف بزند یا تیم بزرگ، فرقی ندارد. همه اینها در سطح ملی بایگانی و جزو افتخارات ملی حساب میشود، بنابراین نباید دست کم بگیریم.
همچنین ببینید: