به گزارش اقتصادنیوز، فارین پالسی با انتشار یادداشتی مدعی شد، تردیدها در مورد حمایت مستمر ایالات متحده از اوکراین و توانایی کییف برای دفاع از خود قبل از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پیروزی دونالد ترامپ مطرح بود. در این میان پویاییهای جدید که ماحصل دخالت قدرتهای آسیای شرقی در جنگ اروپا است؛ نه تنها فرایند رویارویی را تحتالشعاع قرار داده بلکه معادلات را پیچیدهتر کرده است. علاوه بر حضور حداقل 10 هزار سرباز کرهشمالی در ارتش روسیه، نقش در حال تحول چین، ژاپن و کرهجنوبی در این رویارویی این سوال را مطرح میکند که آیا جهان شاهد جنگ نیابتی در حال گسترش در اوکراین است یا خیر. فارین پالسی ضمن دادن پاسخی مثبت به این سوال مدعی است، جنگ در اوکراین زمینه را برای خیز کشورهای هند و اقیانوسیه ایجاد میکند تا برای منافع خود در صحنه جهانی رقابت کنند.
این نشریه در ادامه مدعی شد، جنگ نیابتی زمانی رخ میدهد که 2 کشور به طور غیرمستقیم –به واسطه حمایت از بازیگران درگیر در کشور ثالث – رویاروی هم قرار بگیرند. نمونههای کلاسیک جنگهای نیابتی دوران جنگ سرد عبارتند از بحران کنگو در دهه 1960 و بحران آنگولا در دهه 1970، زمانیکه اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده هر کدام با توسل به اهرمهایی چون پول، اسلحه و گاهی اوقات اعزام نیرو از دو طرف درگیر حمایت میکردند؛ اما مستقیم وارد رویارویی نمیشدند. با اینهمه تمامی جنگهای نیابتی شبیه به هم نیستند و یا از یک الگوی استاندارد پیروی نمیکنند. گاهی اوقات، حمایت یک قدرت خارجی از یک طرف، آن قدرت را به مداخله مستقیم سوق میدهد. دخالت تدریجی ایالات متحده در جنگ ویتنام یا حمله شوروی به افغانستان برای حمایت از دولت درگیر مصادیق گزارهای است که در بالا بدان اشاره شد. حتی زمانیکه تلاشهای نظامی نیروهای نیابتی کاهش یافت، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی برای جلوگیری از پیروزی نیابتی ابرقدرتی دیگر، مشارکتشان را ادامه دادند.
جنگ روسیه علیه اوکراین همه نشانههای جنگ نیابتی را دارد؛ کرملین بهوضوح دیدگاه خود را بیان کرده و مدعی است که اوکراین هیچ بازیگر مستقلی نیست و در مقابل اعضای ناتو و چندین کشور همسو با غرب به نوبه با ارائه تسلیحات از کییف حمایت میکنند. هدف غرب ممکن است دفاع از اوکراین باشد، اما تلاشهای این بلوک لزوماً متوجه روسیه است. حمایت غرب از اوکراین مسکو را در موضع ضعف قرار داده است. این همان گزارهای است که لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده نیز بر آن مهر تایید زده است. اما در مورد دخالت کشورهای آسیای شرقی سوالها بسیار ست؟ آیا شاهد جنگ نیابتی هستیم؟ اگر چنین است، به چه منظور؟
فارین پالسی در ادامه نوشته، از طرفداران روسیه شروع کنید؛ باوجود اینکه چین از ارائه آشکار تسلیحات به روسیه خودداری میکند، برای اطمینان از توانایی مسکو برای ادامه جنگ تلاش کرده است. این کشور نه تنها با تحریمهای غرب مخالفت کرده، بلکه از روابط دیپلماتیک خود در جنوب جهانی نیز برای جلوگیری از محکومیت گستردهتر روسیه استفاده میکند. نکته مهم این است که چین برای حمایت از اقتصاد و صنایع دفاعی روسیه وارد عمل شده تا اطمینان حاصل کند که روسیه میتواند در برابر تحریمهای غرب مقاومت و ارتش خود را تامین کند.
روسیه اکنون بیشتر تجهیزات میدان جنگ و اجزای حیاتی خود را از چین وارد میکند. به گفته آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده، پکن اکنون حدود 90 درصد از واردات میکروالکترونیک و 70 درصد از واردات ابزارآلات ماشین روسیه را تامین میکند. بر اساس دادههای گمرک، پکن هر ماه بیش از 300 میلیون دلار کالاهای 2 منظوره را به روسیه ارسال میکند. چین سال جاری در تمرینات نظامی بلاروس که تنها چند مایلی از مرز لهستان فاصله دارد، شرکت کرد؛ این اقدام هشداری بود به ناتو. کرهشمالی اما از رویکرد مستقیمتری پیروی میکند؛ این بازیگر یکی از تنها پنج کشوری است که به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در مخالفت با تجاوز روسیه رأی منفی داد. هفته گذشته نیز پیونگیانگ یک اتحاد نظامی را تصویب کرد که به واسطه آن هر یک از کشورها متعهد میشوند در صورت حمله به دیگری کمک کنند. کرهشمالی گلولههای توپخانه و موشکهای بالستیک را برای حمایت از ذخایر رو به کاهش مهمات، به روسیه ارائه کرده است. اما این بازیگر ماه گذشته در این مسیر گامی جدی برداشت؛ زمانیکه کرهشمالی حدود یکصد هزار سرباز را به روسیه فرستاد که اکنون گزارش شده برخی از آنها در حال جنگ با اوکراینیها در منطقه کورسک روسیه هستند.
ژاپن و کرهجنوبی از متحدان جدی ایالات متحده در شرق آسیا برای حمایت از اوکراین هستند. این 2 متحد وارد میدان شدهاند، هرچند که تا به امروز گامهایی کوچکتری برداشتهاند. ژاپن در ابتدا همصدا با غرب، روسیه را هدف تحریمهایش قرار داد. توکیو همچنین کمکهای مستقیم و غیرمستقیم، از جمله تجهیزات نظامی غیر جنبشی -از جمله وسایل نقلیه، جلیقهها و پهپادهای شناسایی- و همچنین حدود 12 میلیارد دلار کمک دیگر را در اختیار کی یف قرار داد. ژاپن همچنین بر محدودیتهای خود برای صادرات تسلیحات بازنگری کرد و امکان انتقال موشکهای پاتریوت ساخت ژاپن به ایالات متحده را فراهم کرد. بهعنوان مثال، در دوران ریاستجمهوری کیشیدا فومیو، نخستوزیر وقت در سال 2023، گروه هفت (G7) از کشورهای مختلف جنوب جهانی دعوت کرد تا با ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین تعامل داشته باشند. همزمان در حالی که کرهجنوبی نیز از تحویل تسلیحات به اوکراین خودداری کرده ، اما کمکهای بشردوستانه قابلتوجه و سایر حمایتهای غیرکشنده مانند تجهیزات مینزدایی، زره بدن و کلاه ایمنی را ارائه کرده است. این کشور همچنین به تحریمهای اقتصادی علیه مسکو پیوسته است. کرهجنوبی نیز مانند ژاپن، ذخایر تسلیحات ایالات متحده را افزایش داده و گلولههای توپخانهای را به ایالات متحده عرضه میکند و در نتیجه توانایی واشنگتن برای ارسال گلوله به اوکراین را افزایش میدهد. بهطور مشابه، کرهجنوبی صادرات دفاعی به لهستان را بهشدت افزایش داده است. پس از خبر ورود نیروهای کرهشمالی به روسیه، سئول اکنون در حال بررسی سطح حمایت بیشتر است و ایده تامین مستقیم سلاحهای دفاعی و تهاجمی کییف را مطرح میکند.
انگیزههای چهار بازیگر آسیای شرقی همه نشانه حضور آنها در جنگ نیابتی است. هم پکن و هم پیونگیانگ در تسلط روسیه منافع راهبردی فراگیر دارند. هر دو بازیگر حامی روسیه در مورد نظم جهانی پساغربی که در آن ایالات متحده و متحدانش ضعیف شدهاند، همصدا هستند. شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین و کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی، پوتین را متحدی در مبارزه جهانی علیه غرب میدانند که حمایت از جنگ او در اوکراین را به ضرورتی استراتژیک تبدیل میکند. توکیو و سئول نیز برای ورود به این جنگ نیابتی انگیزههای مشابهی دارند. توکیو بهعنوان قدرتی موجود، منافع راهبردیاش در تضمین عدم تزلزل در نظم موجود است، از جمله ممنوعیت تغییر مرزها پس از جنگ جهانی دوم. همانطور که «کیشیدا» هشدار داد، اوکراین امروز ممکن است فردا آسیای شرقی شود." سئول -علاوه بر نگرانیهایش در مورد اتحاد نظامی جدید بین پیونگیانگ و مسکو - به خنثیکردن تلاشها برای تغییر وضعیت موجود از طریق اجبار نیاز دارد. رئیسجمهوری کرهجنوبی، یون سوکیول، سال گذشته به آسوشیتدپرس گفت که «جنگ در اوکراین به همه یادآوری کرده که بحران امنیتی در منطقهای خاص میتواند تأثیری جهانی داشته باشد». مسلماً، سطح حمایتی که در حال حاضر از سوی قدرتهای آسیای شرقی شاهد هستیم، احتمالاً تابعی از میزان تعهد ایالات متحده و روسیه در ماهها و سالهای آینده خواهد بود.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید میتواند منجر به تغییراتی در میدان جنگ شود، اما لزوماً ماهیت دخالت هند و شرایط اقیانوس آرام را تحتتاثیر قرار نمیدهد. ترامپ قبلا گفته بود که میتواند جنگ را در یک روز پایان دهد، اما جزئیاتی ارائه نکرده است. اگر او بتواند و البته طرفین نتیجه را بپذیرند، جنگ نیابتی پایان مییابد. اگر او نتواند و درگیری به نحوی دیگر ادامه یابد، جنگ نیابتی نیز ادامه مییابد. اما سطح تعهد نیز ممکن است تغییر کند. اما در شرایطی که ایالات متحده حمایت از اوکراین را متوقف میکند، اعضای اروپایی ناتو بهدنبال افزایش کمکها هستند و این احتمال وجود دارد که ژاپن و کرهجنوبی نیز به حمایت خود ادامه دهند. همچنین علاقه آنها به عقب راندن متجاوزان بدون تغییر خواهد بود. با این حال، حمایت آنها میتواند کاهش یابد، زیرا برخی از فعالیتهایشان به درخواست متحد ایالات متحده انجام شده است.
همچنین حمایت چین و کرهشمالی میتواند به موفقیت روسیه و پیشبرد اهداف استراتژیک این گروه از بازیگران برای از بین بردن نظم موجود کمک کند؛ هرچندکه دشوار است شاهد کاهش مشارکت چین و کره شمالی باشیم. به جز پایان قابلقبول دوجانبه برای جنگ، تغییرات در میزان دخالت ایالات متحده در دولت دوم دونالد ترامپ، میدان اصلی جنگ نیابتی را تغییر نخواهد داد. در حالی که ترکشهای چالشهای امنیتی در شرق آسیا تا حدی به اروپا برخورد کرده است. نکته نگرانکنندهتر این واقعیت است که مشارکت آنها عنصری از عدم اطمینان و تشدید احتمالی درگیری در اوکراین را افزایش میدهد. پکن، پیونگیانگ، سئول و توکیو از شرکای خود در خاک اروپا حمایت میکنند تا مبارزه بسیار گستردهتری را بر سر آینده نظم بینالمللی به راه بیندازند. این به نوبه خود نشان میدهد که جنگ تا چه حد جهانی شده و چشمانداز جدیدی برای رقابت کشورهای آسیایی بر سر منافع خود در سایر نقاط جهان ترسیم کرده است.