به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه هم میهن نوشت: او در جلسهای که مردادماه سال گذشته با عنوان بررسی علل مهاجرت نخبگان از کشور برگزار شد، گفته بود فضایی که در کشور ایجاد شده و افراد را به سمت مهاجرت سوق میدهد، نوعی «نسلکشی سرمایه انسانی» را در کشور رقم زده است.
صلواتی پیرو برخوردهایی که در آن مقطع زمانی از سوی حاکمیت با کسبوکارها انجام میشد، گفته بود که با این روشها فضای ناامن ذهنی ایجاد میشود و باید پاسخگوی عواقب آن باشیم. به گفته او، براساس پیماش رصدخانه مهاجرت ایران، در میان ایرانیان خارج از کشور در سال ۱۴۰۱ تنها ۱۴ درصد افراد تصمیم قطعی برای بازگشت به کشور داشتهاند. ۶۲ درصد به هیچ عنوان قصد بازگشت به کشور را نداشته و ۲۴ درصد نیز تصمیم مشخصی در این خصوص نگرفتهاند. همچنین بیش از ۹۰ درصد آنها به وعدههای حاکمیت درخصوص استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور باور نداشتند.
مدیر رصدخانه مهاجرت ایران افزوده بود: «براساس آمار اعلامی نیروهای کلیدی و متخصص 67 درصد شرکتهای دانشبنیان، وارد فرآیند مهاجرت شدهاند.» به اعتقاد صلواتی، بیکفایتی در استفاده از سرمایههای علمی، عامل اصلی تمایل افراد متخصص به مهاجرت بوده است.
رصدخانه مهاجرت ازجمله نهادهایی بود که در سالهای گذشته درباره آمار ورود و خروج نخبگان گزارشهایی منتشر میکرد. اما صلواتی در همان جلسه گفته بود بهدلیل مشکلات تأمین بودجه و فضا، این نهاد در حال تعطیلی است. البته معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در آن زمان بهعنوان حامی رصدخانه، وجود این مشکلات را تکذیب کرد، اما چیزی که مشخص است این است که پس از آن تاریخ گزارش جدیدی درخصوص مهاجرت نیروهای متخصص نه از سوی رصدخانه مهاجرت ایران، نه هیچ نهاد خصوصی یا دولتی دیگری منتشر نشده است.
وجود آمار شفاف و بهروز موهبتی است که بعضاً بهدلیل نگاه سیاسی-امنیتی که به دادهها وجود دارد، از آن محروم هستیم. بهرام صلواتی در سال 1397 که رصدخانه مهاجرت ذیل پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف و با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری تأسیس شد، هدف از ایجاد این رصدخانه را شفافسازی دادهها عنوان کرده بود. به این ترتیب نیازی نبود برای دستیابی به چنین آماری، چشممان به گزارشهای اقتصادی جهانی باشد و آماری که بعضاً غیردقیق و غرضورزانه تنظیم میشوند، معیار قرار دهیم.
اما درنهایت برخی بحرانها چنان با زندگی روزمره ما عجین هستند که حتی اگر آمار شفافی نیز درخصوص آن وجود نداشته باشد، از روی آثار آنها میتوان شدت بحران را بهشکلی کیفی در ذهن ترسیم کرد. مثلاً اگر هیچکسی هم درباره تورمی که در کشور وجود دارد و کاهش قدرت خرید مردم، صحبتی نکند و آماری ارائه ندهد، مردم بهشکل روزانه آن را درک میکنند. مهاجرت نیز چنین وضعیتی دارد.
اعتراضات سال 1401 و فیلترینگ و فضای امنیتی ایجادشده پس از آن، روی کیفیت زندگی افراد تأثیرات سوء گذاشته و همین میتواند عاملی باشد که باعث سرعتگرفتن روند مهاجرت نیروهای متخصص شود. شاید در دستیابی به گزارشی جامع در این حوزه دچار مشکل باشیم، اما روایت کسبوکارها از وضعیت خود میتواند تاحدودی شرایط موجود را توصیف کند. کمااینکه دیجیکالا در گزارش سال 1402، اعلام کرده 75 نیروی متخصص را در این سال در اثر مهاجرت از دست داده است.
در حالی حاکمیت در ایران با اصرار بر فیلترینگ و نگاه امنیتی به موضوع اینترنت سبب کاهش کیفیت زندگی افراد و تحمیل هزینههای جبرانناپذیر شده است که برخی کشورهای منطقه نیز با تسهیل شرایط مهاجرت برای کسبوکارها و افراد متخصص، به میزبان پذیرای سرمایه انسانی ایران بدل شدهاند. بهطوریکه حتی کشوری مانند ترکیه نیز تنها به سبب برخی آزادیهای اجتماعی و دسترسی به اینترنت آزاد و تحریم نبودن، مقصد مورد علاقه فریلنسرهای ایرانی است که علاقهمند به همکاری از راه دور با شرکتهای بینالملل هستند.
شاید لازم باشد این جمله را که «خیری در وضعیت موجود نیست» هر روز با صدای بلند تکرار کنیم تا به گوش کسانی که لجوجانه بر سیاستهای اینچنینی اصرار میورزند، برسد.