امیررضا خرمروز در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه تفاوت جنسیتی، نباید منجر به قضاوت یا برتریجویی شود، عنوان کرد: مرد و زن هر دو انسان هستند و هر دو دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند. مهم است که به جای تمایز بر اساس جنسیت، به تفاوتها و شباهتهای انسانی توجه شود. تنها تفاوت بین آنها این است که جنس زن، زنانگی بیشتر و جنس مرد مردانگی بیشتری دارد.
زنان از جز به کل و مردان از کل به جز حرکت میکنند
این روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه تفاوتهای روانشناختی بین زنان و مردان وجود دارد که شناخت آنها مفید است، اظهار کرد: زنان ممکن است در مهارتهای ارتباطی و بیان احساسات قویتر باشند، در حالی که مردان ممکن است در مهارتهای استدلال و حل مسائل پیچیده قویتر باشند. زنان از جز به کل و مردان از کل به جز حرکت میکنند. به همین دلیل است که زنان خواهان احساس و عاطفه بیشتری هستند و آقایان در تصمیمگیری سریعتر هستند و کمتر حاضرند به اشتباه خود اعتراف کنند.
وی ادامه داد: مردان ممکن است در برابر چالشهای روحی و روانی مقاومت بیشتری نشان دهند، در حالی که زنان ممکن است در برابر درد و رنج جسمی تحمل بیشتری داشته باشند. بنابراین، تنها تفاوت مرد و زن بودن تفاوتهای روانشناختی است که هر فردی باید اطلاعات کافی درخصوص آنها داشته باشد و هیچ کدام نسبت به دیگری برتری ندارند.
خرمروز تصریح کرد: هر فردی که این برتری را نسبت به جنس دیگر بداند که این خصوصیت بیشتر در مردان دیده میشود، باعث آسیب و نوعی پرخاشگری یا به عبارتی خشونت خواهد شد.
برخی از خشونتها باعث تجاوز روحی و روانی خواهد شد
وی با اشاره به اینکه خشونت لزوماً به معنای فیزیکی نیست، افزود: همیشه خشونت به معنی لغوی خود همچون پرخاشگری، زد و خورد و کتک زدن نیست، بعضی اوقات این خشونت باعث تجاوز روحی و روانی خواهد شد. خشونتهای روحی و روانی اغلب پنهان مانده و قابل مشاهده نیستند. درک عمیق از روابط و چالشهای افراد مستلزم حضور در زندگی آنها است. گاهی اوقات از بیرون، روابط ظاهراً سالم و عاشقانه به نظر میرسند، اما مشکلات پنهانی میتوانند وجود داشته باشند.
اینکه زنان را مسئول کارهای خانه بدانیم تجاوز روحی به آنان است
خرمروز اظهار کرد: زوجهایی که در ظاهر روابط سالمی دارند، ممکن است در خلوت، با مشکلات جدی و آزاردهندهای دست و پنجه نرم کنند. این خشونتها، حتی با وجود بچهدار شدن، ممکن است ادامه داشته و به صورت آزارهای کلامی و تحقیرآمیز بروز یابند. این خشونتها پرخاشگری حساب نمیشود، بلکه تجاوز روحی و روانی ایجاد میکند. یک مرد زمانی تجاوز روحی به یک خانم میکند که او را فقط مسئول کارهای شخصی خانه بداند.
این روانشناس و مشاور خانواده، خاطرنشان کرد: تعیین نقشهای سنتی و انحصاری برای زنان در خانه، نوعی خشونت پنهان است که میتواند به آزار و اذیت روحی منجر شود. این تفکر که زن باید صرفاً مسئول امور خانه باشد، به جای توانمندسازی، فرد را محدود و به انزوا میکشاند. این وظیفه مشخص کردن برای یک زن یک خشونت پنهانی است که شاید حتی زنان این قضیه را به آن صورت نشان ندهند، اما این موضوع نوعی تجاوز روحی لحاظ میشود.
ازدواج در سنین پایین، نوعی خشونت تلقی میشود
خرمروز درخصوص اینکه ازدواج در سنین پایین، به ویژه زمانی که دختر هنوز در دوران کودکی و نوجوانی است، نوعی خشونت پنهان است که میتواند به تجاوز جسمی و روحی به او منجر شود، توضیح داد: در این سن، دختر هنوز به بلوغ عاطفی و جنسی نرسیده و درک درستی از رابطه جنسی ندارد. این امر، ازدواج را به تجاوز تبدیل میکند و آسیبهای روحی و روانی شدیدی را به همراه دارد. رابطه جنسی با آن دختر به عنوان لذت تلقی نخواهد شد، بلکه به عنوان تجاوز تلقی میشود. ازدواج در سنین پایین به ویژه در برخی مناطق، به دلیل عوامل مختلفی، مانند مشکلات مالی، اشتباهات نوجوانان، تفکرات قبیلهای و سنتی و فشار اجتماعی نوعی خشونت پنهان است.
وی ادامه داد: یکی از دلایل اصلی این مشکلات، تفکرات غلط و قبیلهای در برخی شهرها و روستاهاست که به دختران فشار میآورد تا در سنین پایین ازدواج کنند. این تفکرات ناشی از این باور است که اگر دختر سنش بالا برود، خواستگار نخواهد داشت و به همین دلیل خانوادهها سعی میکنند دختران را سریعتر به ازدواج برسانند. برخی مردان به دنبال دختران جوان هستند و تصور میکنند که میتوانند آنها را بزرگ کنند. این رویکرد به نوعی تجاوز روحی به دختران تلقی میشود، زیرا جامعه به ازدواج زنان با سن بالاتر نگاه منفی دارد. این تفکرات باعث میشود که دختران در سنین پایین ازدواج کنند، بدون اینکه درک کاملی از آینده و زندگی مشترک داشته باشند.
این روانشناس و مشاور خانواده به تناقضهای قانونی اشاره کرد و گفت: در قانون افراد زیر ۱۸ سال حق رأی ندارند، اما در عین حال اجازه ازدواج در سنین پایین به آنها داده میشود. این موضوع نشاندهنده نوعی تجاوز روحی است که ممکن است در ابتدا دیده نشود، اما فرد در سالهای بعد به عواقب آن پی خواهد برد.
حمایت خانوادهها در برابر سن نوجوانی
وی به عنوان یک روانشناس و مشاور، خواسته خود را اینگونه که خانوادهها دوره نوجوانی را باید بهتر بشناسند و درک بیشتری از آن داشته باشند، مطرح کرد و گفت: این دوره باید به عنوان یک سفر کوتاهمدت در نظر گرفته شود که نیاز به همراهی خانواده دارد. والدین باید در این سفر کنار نوجوانان خود باشند و از آنها مراقبت کنند، بدون اینکه کنترل کامل را در دست بگیرند. نوجوانان در این دوره احساسات و تصمیمات لحظهای دارند که معمولاً زودگذر هستند. بنابراین، والدین نباید به خواستههای آنها تن دهند و باید محدودیتهایی را در نظر بگیرند تا از فراتر رفتن از آنچه که لازم است، جلوگیری کنند.
این روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به نوسانات عاطفی در نوجوانان، خاطرنشان کرد: نوجوانان به دلیل نوسانات عاطفی و تصمیمگیریهای سریع، ممکن است احساسات و تفکراتشان به سرعت تغییر کند. اگر نوجوانی عاشق شود یا احساساتش درگیر شود، خانواده نباید به راحتی به خواستههای او تن بدهد. پذیرش بیملاحظه خواستههای نوجوان ممکن است به مشکلاتی در آینده منجر شود. نوجوانان ممکن است در مواقعی که با چالشهایی روبرو میشوند، خانواده را مقصر بدانند و از زیر بار مسئولیت فرار کنند. بنابراین، خانواده باید در برخورد با احساسات و تصمیمات نوجوانان دقت کند و به آنها کمک کند تا مسئولیتپذیری را یاد بگیرند.
خشونت گاهی باعث اعتیاد به مواد مخدر خواهد شد
وی با اشاره به خشونتهای پنهان، عنوان کرد: این خشونتها شامل تجاوزهای روحی و روانی است که آسیبهای بیشتری نسبت به تجاوز جنسی و کتک زدن به افراد وارد میکند. این نوع خشونتها میتواند باعث روی آوردن نوجوانان و زنان به روابط متعدد و اعتیاد به مواد مخدر شود. همچنین، مشکلات عمدهای که در سن 35 سالگی در زنان مشاهده میشود، به دلیل ازدواجهای زودهنگام و طلاقهای عاطفی ناشی از این خشونتها است. بنابراین، تأکید بر این است که با جلوگیری از این خشونتها میتوان نسل بهتری برای آینده ساخت.
انتهای پیام