عربستان سعودی برای ایالات متحده و اسرائیل کشور کلیدی و مهمی به شمار میرود.
به گزارش فارس، دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا در دوره اول خود تلاش کرد تا با تحکیم روابط با ریاض، موقعیت ایالات متحده در منطقه غرب آسیا را تقویت کرده و درعینحال فشارها بر جمهوری اسلامی را افزایش دهد.
این بار رئیسجمهور منتخب آمریکا در دوره دوم خود با شرایط متفاوتی در غرب آسیا بهویژه در مورد عربستان سعودی روبرو است.
دونالد ترامپ که همواره بر حمایتش از رژیم صهیونیستی تأکید و حتی خود را «بهترین دوست» این رژیم معرفی کرده است در دوران اول ریاستجمهوری خود، اقدامات مهمی را در پشتیبانی از اسرائیل انجام داد.
وی قدس اشغالی را بهعنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و حتی سفارت آمریکا را از تلآویو به بیتالمقدس انتقال داد.
ترامپ در ادامه حمایتهای خود از رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۰ مقدمات امضای پیمانی را با عنوان «پیمان ابراهیم» فراهم کرد. یکی از مهمترین مقاصد ایالات متحده از این کار، عادیسازی روابط کشورهای اسلامی با اسرائیل بود و تا حدودی نیز موفق شد.
ترامپ در دولت خود گام بلندپروازانهای را در جهت عادیسازی روابط کشورهای اسلامی با اسرائیل برداشت و کشورهایی، چون امارات و بحرین بهموجب پیمان ابراهیم، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته و در نتیجه روابطی عادی را با این رژیم در پی گرفتند.
قدم مهم بعدی عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با عربستان بود. مخالفتهای پیشین ریاض با اشغال فلسطین و همچنین جایگاه خاص این کشور در غرب آسیا بر اهمیت عادیسازی روابط ریاض و تلآویو میافزود. بسیاری از زمینهچینیها انجام شده بود، اما به اذعان کارشناسان غربی، «حادثهای تاریخ را به قبل و بعد از خود تقسیم کرد»؛ حادثه ۷ اکتبر.
حماسه ۷ اکتبر حماس، بار دیگر مسئله فلسطین را به سر تیتر خبرها تبدیل کرد و واقعیت رژیم صهیونیستی را نمایانتر کرد و نقشههای اسرائیل و آمریکا برای عادیسازی روابط با عربستان را نقشبرآب کرد.
به اذعان تحلیلگران غربی، ترامپ جمهوریخواه این بار با خاورمیانهای جدید روبرو است. خاورمیانه دوره دوم ترامپ، حادثهای، چون ۷ اکتبر را پشت سر گذاشته است و شاهد تقابل مستقیم و چندباره ایران و اسرائیل بوده است.
یکی دیگر از تفاوتهای کنونی، تقویت روابط تهران و ریاض در سالهای اخیر و بهویژه پس از انتخاب ترامپ است.
در ماه مارس سال ۲۰۲۳، یک توافق تنشزدایی میان ایران و عربستان سعودی با میانجیگری چین منعقد شد. بدین ترتیب دو کشور توافق کردند تا سفارتخانههای خود را در خاک یکدیگر بازگشایی کنند؛ توافق امنیتی قدیمی میان خودشان را احیا کنند؛ منافع یکدیگر را هدف قرار ندهند؛ جنگ رسانهای علیه یکدیگر را کاهش دهند و در امور داخلی هم مداخله نداشته باشند.
گرچه برخی کارشناسان تغییر نسبی ماهیت روابط تهران و ریاض را نوعی «تنشزدایی محتاطانه» توصیف کردهاند؛ اما تقویت این روابط بهویژه در هفتههای اخیر و پس از انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، پیام مهمی را به دولت بعدی آمریکا منتقل میکند.
کارشناس روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز تأکید کرده است که دیدار مقامهای ارشد نظامی ایران و عربستان سعودی در تهران و همچنین گفتگوی تلفنی رئیسجمهور ایران با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در هفتههای اخیر این پیام را به ترامپ میدهد که منطقه کنونی تفاوتهای زیادی با منطقهای دارد که ترامپ در دوره نخست حضور خود در کاخ سفید آن را تجربه کرد و در واقع ماهیت روابط میان ایران و عربستان سعودی اکنون متفاوت از گذشته است.
نشریه تحلیلی فارن افرز تأکید کرده است که اسرائیل با حملات به غزه در پی منزوی کردن ایران در منطقه بود، اما نه تنها این هدف محقق نشد؛ بلکه این حملات موجب شد تا ایران و عربستان بیشازپیش به یکدیگر نزدیک شوند.
این نشریه تصریح کرده است که چشمانداز یک جنگ همهجانبه در خاورمیانه و تسلط احتمالی اسرائیل در منطقه، عربستان سعودی را در حالت تهاجمی قرار داده است.
فارن افرز افزوده است: ریاض به طور فعالانه به آرمان تشکیل کشور فلسطین متعهد شده است و به دنبال تعامل بیشتر با ایران و چین است. این نشریه پیشبینی کرده است که تهران مذاکرات امنیتی خود را با ریاض و کشورهای خلیج در آینده افزایش خواهد داد.