به گزارش مشرق، مهر سال ۱۴۰۱، صاحب یک مغازه در پاکدشت از کشف جسد مردی داخل خودروی وانت به پلیس خبر داد.
وی در توضیح ماجرا گفت: من همیشه خودروام را کنار مغازهام پارک میکنم. صبح که به مغازه آمدم، دیدم یک خودرو جای ماشینم توقف کرده است. چند ضربه به شیشه ماشینش زدم و دیدم توجهی نمیکند. سرم را به شیشه چسباندم و دیدم مرد جوانی که تمام بدنش خونآلود بود، روی صندلی افتاده و به سرعت با پلیس تماس گرفتم.
در ادامه جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و در بررسیهای بعدی مشخص شد جسد متعلق به مردی ۲۷ ساله به نام کریم است و خودرو هم متعلق به خود اوست.
با مشخص شدن هویت مقتول و تحقیقات بیشتر، مشخص شد وی با برادر ناتنیاش بر سر تقسیم ارثیه پدری اختلاف داشته است. در این میان پزشکی قانونی علت مرگ را شکستگی جمجمه و بریدگی عروق گردن اعلام کرد.
در ادامه هاشم، برادر ۲۴ ساله مقتول دستگیر شد و در نهایت به قتل اعتراف کرد و گفت: از سال ۹۲ که پدرمان فوت کرد، بر سر تقسیم ارثیه با هم اختلاف داشتیم. او حاضر نبود سهم من را پرداخت کند به همین خاطر او را کشتم.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه مادر مقتول برای قاتل پسرش درخواست قصاص کرد و برای جراحات غیرمنتهی به فوت نیز خواستار دیه شد.
سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن پذیرش اتهامش گفت: ما پیش از این ماجرا چند بار به خاطر ارث با هم درگیر شده بودیم. روز حادثه من در حالت طبیعی نبودم و کریم را به بهانه اینکه اختلافاتمان را حل کنیم، به کارگاه کشاندم. من به کارگرانم گفته بودم میخواهم کریم را بترسانم. وقتی کریم وارد کارگاه شد، با چاقو چند ضربه به او زدم و بعد هم با میله به سرش کوبیدم. در آن لحظه میترسیدم که از جایش بلند شود و من را بکشد. به همین خاطر با دستمال پارچهای گلویش را فشار دادم.
سپس خواهر قربانی به جایگاه رفت و گفت: با اینکه پدر ما افغانستانی بود اما من و خواهر و برادرهایم در ایران متولد شدهایم. پدرم صاحب کارگاه آهنگری بزرگ و شناخته شدهای بود و وضع اقتصادی خوبی داشت. او تلاش زیادی کرده بود تا تابعیت ایرانی بگیرد اما نتوانست. به همین خاطر تعدادی از املاکش را به نام دوستانش سند زده بود. از ۲۵ سال قبل به فکر انتقال اسناد به نام خودش بود تا اینکه با زنی که خودش را وکیل معرفی کرده بود، آشنا شد و با او ازدواج کرد.
زن جوان وعده داده بود میتواند برای پدرم تابعیت ایرانی بگیرد و همه اموالش را به نام خودش سند بزند.
اما بعد از چند سال پدرم متوجه شد آن زن هم افغانستانی بوده و با مدارک و شناسنامه جعلی خودش را ایرانی معرفی کرده بود.
برادر ناتنیام هاشم حاصل همان ازدواج است. ما از خون برادرمان نمیگذریم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده و درخواست اولیای دم، هاشم را به قصاص محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد.