عبرت معامله بر سر سوریه
روزنامه جمهوریاسلامی نوشت:
۱- از بیمحتوا بودن اجلاسهای مکرر «آستانه» که ترکیه و روسیه به مدت 6 سال ایران را به آن سرگرم کردند، میشد فهمید برای سوریه چه نقشهای کشیده شده است. ایران، که به سوریه برای دسترسیهای تدارکاتی و لجستیکی جبهه مقاومت نیاز مبرم داشت، نمیبایست اجازه میداد استان اِدلب سوریه و بخشهائی از جدار مرزی این کشور با ترکیه بعد از سرکوب شدن داعش و سایر تروریستهای تکفیری مامن این گروهها باشند.
۲- بیعملی دولت سوریه در یکسال و دو ماه اخیر در برابر جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان، چه تفسیری میتواند داشته باشد؟ شاید نتوان بشار اسد را متهم به فراهم ساختن زمینه برای سقوط حکومت خودش کرد ولی آیا از حضور عناصر نفوذی تصمیمساز در بدنه رژیم او هم میتوان مطمئن بود؟
۳- بمبارانهای پیاپی نقاط مهم نظامی، کارخانجات ساخت سلاح و مهمات و مراکز امنیتی و دفاع سوریه در سالها و به ویژه ماههای اخیر توسط ارتش رژیم صهیونیستی آیا بخشی از طرح ویژهای نبود که اکنون در حال پیاده شدن توسط تروریستهای تکفیری در چارچوب معامله بزرگ بر سر سوریه است؟
۴- اردوغان، رئیس جمهور ترکیه که آنهمه علیه صهیونیسم رجز میخواند، چرا در تمام مدت ۱۴ ماه گذشته که رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان به جنایت مشغول بود با ارسال انواع مختلف کالاهای تجاری، مواد غذائی و سلاح و مهمات به اسرائیل کمک کرد؟
۵- معامله بر سر سوریه با هدف تنگتر کردن محاصره جبهه مقاومت توسط بازیگران سیاسی منطقهای و بینالمللی صورت گرفته و اینها همه نشانههای روشن در دست اقدام بودن چنین معاملهای بودند. این نشانه را چرا چشمهای سیاسیون ما ندیدند و گیرندههای دستگاه دیپلماسی ما حس نکردند؟ آیا برای حراست از جبهه مقاومت، تدابیر، دوراندیشیها و حساسیتهای بیشتری لازم نبود؟!
۶- در مدیریت کشور به ویژه آنجا که با موضوعات مرتبط با منافع ملی سروکار پیدا میکند، پرهیز از شعار، دل بستن به وعدهها، تکیه کردن بر تبلیغات بیاساس و اعتماد کردن به اخبار و گزارشها و تحلیلهای میان تهی، بسیار خطرناک است. این امور بیمبنا هرگز نباید پایههای تصمیمسازی برای اقدامات مهم شوند.
******
کمی هم به اقتصاد بپردازید آقای همتی!
روزنامه کیهان نوشت:
در حالی که گرانسازیهای رسمی و دستوری و ناگهانی دلار نیمایی (و به تبع آن دلار آزاد) و همچنین کالاها و خدمات، از زمان روی کار آمدن دولت چهاردهم ادامهدار شده، وزیر اقتصاد از ضرورت رفع فیلترینگ، واردات گوشی آیفون و FATF حرف میزند و هر روز گرانیهای جدیدی به بازار میآید. به نظر میرسد همتی از بازارها و جهش قیمتها در همین مدت کوتاه دولت چهاردهم بیخبر است که اینچنین درگیر حواشی است. در ۱۰۰ روز نخست فعالیت دولت پزشکیان قیمت انواع نان به طور متوسط ۵۰ درصد، لبنیات ۳۰ درصد، برنج ایرانی ۵ درصد، برنج خارجی ۱۴ درصد، مرغ ۱۴ درصد، سیبزمینی ۱۳ درصد، انواع حبوبات ۹ درصد، گوجهفرنگی ۵۹ درصد و خیار ۳۸ درصد افزایش یافته است.
همچنین توزیع گوشت قرمز تنظیم بازاری ۳۰۰ هزار تومانی متوقف شده و اقشار کمدرآمد مجبور به خرید گوشت قرمز به قیمت آزاد در قصابیها هستند که دو و نیم برابر قیمت تنظیم بازاری است. همچنین دولت به طور پنهانی و بدون اطلاعرسانی به مردم از ابتدای مهر تعرفه قبض برق را ۳۸ درصد افزایش داده است. همتی نهتنها ایده مؤثری برای گرانیها مطرح نمیکند که حتی با ایدههایش، عملاً بسترسازی برای تشدید تورم را دنبال میکند. او از زمان روی کار آمدن در دولت چهاردهم، بر افزایش نرخ دلار نیما اصرار کرده و در حالی ادعا دارد که فاصله دلار نیمایی با دلار بازار آزاد کاهش خواهد یافت، اما بررسیها نشان میدهد این سیاست موفقیتآمیز نبود و در نیمه آذرماه فاصله دو نرخ ارز به رکورد حدود ۳۰ درصد رسیده است.
آیا در این شرایط که مردم زیر فشار گرانیها قرار دارند، وزیر اقتصادی باید به جای ارائه برنامه و راهکار، به مباحثی بپردازد که در حوزه مسئولیت سایر وزرا و دستگاهها است؟ آیا همتی ایده و راهکاری برای حل مشکلات اقتصاد کشور ندارد که مدام سرگرم حاشیهها است؟ به نظر میرسد دولت و مجلس باید فکری به حال این مشکل کنند، چرا که ظرفیت مهمی از دولت یعنی وزارت اقتصاد، با این روند از کارکرد اصلی خود خارج شده است.
******
آغاز «نمیگذارند»های پزشکیان!
روزنامه جوان نوشت:
پزشکیان هم خیلی زود «نمیگذارند»های خود را شروع کرد! «در برق و آب و گاز و بنزین و پول مشکل داریم ولی میگویند دست نزن!» این سنت را اولبار رئیسدولت نهم بلکه بیشتر همو در دولت دهم شروع کرد. هرچند دولت اصلاحات هم از این بهانه خالی نبود و فقط موضوعش فرق داشت. در دولتهای یازدهم و دوازدهم «نمیگذارند» شد حرف اصلی دولت. خیلی شیک و مجلسی با این بهانه از انجام کار سخت رویگردان بودند و دنبال کار آسان میگشتند. دولت سیزدهم نیز اگرچه سعی میکرد از این سنت نکوهیده دوری کند، اما برخی اعضای دولت در بزنگاههایی مجلس همسو را هم به همین اتهام که «نمیگذارد» مینواختند. حالا پزشکیان با آنهمه «کارشناس» که در اطراف خود جمع کرده دوباره به همین سنت نکوهیده بازگشت. نکته مخرب و غیرسازنده این بهانهگیری آنجاست که ذهن مخاطب درباره این نمیگذارندها به هر سمتی میرود الا آنجا که باید! مثلاً ممکن است یک مصوبه قانونی «نگذارد» چیزی گران شود، اما وقتی رئیسجمهور مستقیماً و شفاف نمیگوید که چه کسی به او اجازه نمیدهد برق را گران کند (با اینکه کرد) یا بنزین را گران کند (با اینکه میخواهد بکند و معاون اجرایی او نیز دیروز رجز مفصلی در اینباره خواند)، ذهن مردم به سوی کانونهای نامشروع قدرت میرود. درحالیکه هر دولتی که بر سر کار میآید دنبال قدرت انحصاری در تصمیمگیریهاست و گویی از تفکیک قوا ناراضی است یا وفاق یعنی همه «بگذارند» ما کار خودمان را بکنیم!
البته اینکه دکتر پزشکیان در مقام ریاست جمهوری اینگونه موضع بگیرد که برای اصلاح روشهای غلطی که همه به نادرستی ادامه آن اذعان دارند، بگوید: «عدهای میگویند، به آن دست نزنید» توجیه قابل پذیرشی نیست. رئیسان جمهور ادوار گذشته هم مواضع را داشتهاند که اکنون به زعم ایشان چنین مشکلاتی انباشته شده و به او به ارث رسیده است. ضمن اینکه بارها در مواضع خود بیان کرده با کسی دعوا ندارد و بدون وابستگی به هیچ حزب و جریانی برای خدمت به مردم و پیشرفت کشور به میدان آمده است. بنابراین در فضایی منطقی و عقلانی باید او و همکارانش با مردم طرح مسئله کنند و برای آن راهکار اجرایی و عملیاتی بدهند. وگرنه ارجاع مشکلات به مخالفتهای این و آن مشکلی از مشکلات حل نخواهد کرد.
******
توصیه زیدآبادی به افرادی که از سقوط بشار اسد شاد شدهاند
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و رسانهای اصلاحطلب در کانال تلگرامی خود نوشت:
«این دوستانی که سقوط اسد را جشن گرفتهاند و "آزادی" سوریه را تبریک میگویند، عقل سلیم حکم میکند که کمی صبر کنند! هنوز مشخص نیست که ماهیت فاتحان دمشق چیست؟ دقیقاً از چه مراکزی حمایت و هدایت میشوند؟ و از چه راههایی میخواهند اختلافات بین خود را حل کنند؟ به نظر نمی رسد جامعۀ استبدادزده و متفرق سوریه در حال حاضر مهیای "دمکراسی" باشد.
بیانیههای ابتدایی فاتحان را نباید جدی گرفت! بعد از هر جابجایی سیاسی، از این نوع بیانیهها بسیار داده میشود اما بعد از چندی سر از بازتولید استبدادی تازه و کشتار در میآورد. ماجرای سوریه اتفاقی است که حکومت باید از آن درس بگیرد نه اینکه سبب پایکوبی و شادی به بهانۀ دمکراسیخواهی شود!»
******
تمجید مطهری از موضع ایران در قبال تحولات اخیر سوریه
علی مطهری، فعال سیاسی و نماینده ادوار مجلس در واکنش به تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد، در توییتر نوشت:
«موضع ایران در قبال تحولات اخیر سوریه عاقلانه بود، زیرا خود را در مقابل بخش عظیمی از مردم سوریه که طرفدار مخالفان اسد بودند قرار نداد و از یک جنگ میان سنی و شیعه و برادرکشی مسلمانان که خواست آمریکا و اسرائیل بود جلوگیری کرد. هسته اصلی مخالفان اسد از جنس اخوان المسلمین و ضد رژیم صهیونیستی هستند و البته ممکن است ضد شیعه هم باشند که این هم بیشتر ناشی از گفتار و رفتار برخی شیعیان تندرو است و باید با آن هسته اصلی گفت وگو و آنها را جذب کرد».
******
ناگفتههای دبیر پیشین شورایعالی فضای مجازی از پروسه بسته شدن تلگرام
سیدابوالحسن فیروزآبادی، دبیر پیشین شورایعالی فضای مجازی در گفتوگو با سایت خبرآنلاین، پیرامون فیلترشدن تلگرام در سال ۹۷ توضیحاتی را ارائه کرد. بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
* تلگرام با حکم قضایی بسته شد. خواسته قوه قضاییه بود. با هماهنگی هایی که به عمل آمد شورای عالی و دبیرخانه که بنده دبیر دبیرخانه بودم، و همچنین مرکز ملی فضای مجازی که من رئیس آن بودم، با بستن تلگرام مخالفتی نکنیم.
* البته تلگرام هم در آن زمان با ما ناسازگاری کرد. یعنی صاحب تلگرام خط و نشان کشید که من می خواهم آزادی را در ایران گسترش دهم، من رسالت تاریخی دارم، من دژ آزادی هستم و از این حرفها زد که نمی دانم هدایت شده بود یا در یک روال عادی رخ داده بود و آن همکاریهایی که متعارف هستند را قطع کرد. هماهنگی های حرکت تروریستی در مجلس شورای اسلامی هم بر روی تلگرام صورت گرفته بود. مجموعه همه اینها، فضا را به گونه ای مدیریت کرده بود که تلگرام بسته شود.
* این مسأله چالشهایی را به وجود آورد و مخالفت هایی هم وجود داشتک آقای روحانی رییس جمهور وقت شخصا با بستن تلگرام مخالف بود. ولی در مجموع تحرکات خود تلگرام و تلاش های جریان های سیاسی مخالف فعالیت تلگرام، کار را به این جا رساند. البته تلگرام در آن زمان هم یک حرکتی را شروع کرد و می خواست پولی را به عنوان گرام راه اندازی کند که در آن ماجرا هم باز ما احساس کردیم که اگر این پول با توجه به ضریب نفوذی که تلگرام در کشور داشت راه اندازی شود یک خطر است. این خطر را خود آمریکایی ها هم حس کردند در نهایت اجازه ندادند که این پول توزیع شود اما ما این قدرت را نداشتیم که به تلگرام بگوییم تو در داخل کشور ما گرام را تکثیر و توزیع نکنید.
******
دلایل عمدهای که منجر به سقوط بشار اسد شد
خبرگزاری فارس نوشت:
این روزها سوریه کانون توجه جهانیان شده و مرکز ثقل تحولات سیاسی شده است. سرعت تحولات آنقدر سریع است که حتی امکان تحلیل آن را از کارشناسان گرفته است. اینکه چطور یک گروه تروریستی میتواند در عرض چند روز، شهرهای بزرگ سوریه را تصرف و به سمت دمشق حرکت کند، موضوع عجیبی است که تنها کسانی میتوانند آن را هضم کنند که با ساختار داخلی نظام سوریه آشنا باشند. بی شک چهار دلیل اصلی برای این حرکت سریع معارضین قابل تصور است که در ذیل به آنها اشاره میکنیم:
۱.ضعیف شدن ارتش و آلوده شدن به فساد/ ارتش سوریه طی یک دهه اخیر روز به روز ضعیف شده و سازمان منسجم و یکپارچه آن تحلیل رفته است. نداشتن انگیزه و آلوده شده نیروهای ارتش به فساد از دلایل اصلی این ضعف ارتش است که مقابل یک گروه کوچک عملا توان مقابله ندارد و می بینیم که توان مقابله جدی مقابل معارضین از خود نشان نمی دهد. اخبار غیررسمی حتی از تبانی برخی سران ارتش با معارضین در قبال دریافت رشوه حکایت دارد که داستان غمآلودی است.
۲. عدم همراهی مردم با دولت و ارتش/ عدم همراهی مردم با دولت و ارتش این کشور دلیل دیگری است که نظام سوریه را از پشتوانه قوی داخلی محروم کرده است که دلیل آن مشکلات ساختاری و اقتصادی است که طی سالها انباشته شده و راه حلی برای آن متصور نیست و عملا چشمانداز روشنی پیش چشمان مردم نیست.
۳. اعتماد دولت سوریه به برخی وعده های دولتهای خارجی/ بازی خوردن دولت سوریه در مقابل برخی وعدههای خارجی کشورهای منظقه در ازای دستبرداشتن از مقاومت، نکته دیگری است که عملا دولت سوریه را از مرکز ثقل محور مقاومت به حاشیه برده و راه را برای توطئههای داخلی هموار ساخته است.
۴. مداخلات خارجی و تجهیز تروریستها/ چشم طمع دولت های غربی و برخی قدرت های منطقهای به مطامع سرزمینی سوریه و تجهیز تروریستها در این کشور از داعش و جبهه النصره گرفته تا تحریرالشام نکته دیگری است که آرامش و پکپارچگی را از کشور سوریه گرفته و طی سالهای اخیر میدان جولان تروریستها بوده است. همه این عوامل دست به دست هم داده و نارضایتی اکثر مردم سوریه را فراهم کرده که مانع از حمایت قوی آنها از نظام فعلی سوریه شده است.
******
کدهای تهدید رئیسجمهور از سوی تندروها
روزنامه جوان نوشت:
سعید شریعتی، از فعالان سیاسی اصلاحطلب معتقد است که اجرایی نشدن قانون حجاب و عفاف و نیز رفع فیلترینگ باعث میشود که «مردم» برای اصلاحات اقتصادی با دولت همراه شوند. یحتمل منظور او از اصلاحات اقتصادی، گرانی حاملهای انرژی و مواردی از این دست است. اما نکته ناگفته این است که آیا گسترش بیحجابی میتواند تابآوری مردم در قبال گرانی را بیشتر کند؟ او اضافه کرده: «دولت اگر بتواند بر سر این دو مسئله خاص – قانون حجاب و عفاف و فیلترینگ - خود را با جامعه همراه نشان دهد، مردم برای اصلاحات اقتصادی و حل دیگر مسائل با دولت همراهی خواهند کرد.» قریب به اتفاق موارد، وقتی اصلاحطلبان از نظر «مردم» میگویند، منظورشان نظر و خواست خودشان و در نهایت، نظر حامیان خودشان است و اصولاً جریان اصلاحطلب، حامیان و رأیدهندگان به رقبای اصلاحطلبان را «مردم» نمیدانند؛ لذا در اینجا هم منظور سعید شریعتی از مردم، اصلاحطلبان و حامیان آنهاست.
از این رو، میتوان فهم کرد که این جمله ایجابی، یک معنای سلبی هم دارد و آن اینکه اگر پزشکیان موضوع حجاب و فیلترینگ را طبق آنچه مدنظر مردم (یعنی همان اصلاحطلبان) است، حل نکند، نباید انتظار همراهی اصلاحطلبان را با دولت خود در تصمیمات سخت اقتصادی داشته باشد. عدم همراهی اصلاحطلبان هم همواره اینگونه بوده که از رسانههای اصلاحطلب فریاد مخالفت بلند میشود و تا حمایت از آشوبهای کف خیابان هم میرسد. بنابراین، میتوان چنین اظهاراتی را کد دادن اصلاحطلبان تندرو برای برهم زدن فضای اجتماعی جامعه در دولت پزشکیان دانست. به نوعی مشروط کردن حمایت از پزشکیان هم است. طبیعی است که پزشکیان برای اجرایی کردن تصمیمات خود به همراهی افکارعمومی و رسانهها نیاز دارد و عملاً سعید شریعتی دارد میگوید چنین همراهی و حمایتی مشروط به این است که نظر اصلاحطلبان درباره قانون حجاب و فیلترینگ اجرایی شود. یک سؤال مهمتر هم این است که آیا وضعیت اقتصادی و اصلاح معیشت برای مردم (مردم واقعی و نه فقط اصلاحطلبان) مهمتر است یا فیلترینگ و ممانعت از قانون حجاب؟
******
در حسرت ناخدای رسانهای
سایت فردانیوز نوشت:
یک نفر که حوصله داشته باشد و در این یکی دو روز برنامه های صدا و سیما ( پیرامون تحولات سوریه) را رصدی دوباره کند و مداقه اندکی هم به خرج دهد به این نتیجه می رسد که یک بی سر سامانی در بخش سیاسی و سیاستگذاری حاکم است. تحول به این مهمی در منطقه نزدیک به ما رخ داده و رسانه رسمی ما که ویترین اعلام رسمی نظام هم به شمار می آید اصلا نمی داند گروه پیش رو در سوریه را چه بنامد. یکبار تروریست یکبار گروه مسلح یکبار شبه نظامیان!
یا با وجود صف بلند کارشناسان مسلط منطقه ای به سراغ جواد لاریجانی می رود که چند ساعت مانده به سقوط اسد به دوربین زل می زند می گوید: سقوط اسد بعید است! ساعتی بعد از سقوط هم که مردم منتظر یک تحلیل درست از شرایط هستند تا به سراغ بی بی سی و امثالهم نروند یک کارشناس معمولی رادیو را به تلویزیون می آورند مقابل دوربین تا او از عاقل بودن شورشیان بگوید. واقعا ، تحول نیاز امروز رسانه ملی است.