به گزارش «ایران»، اواسط سال گذشته مردی با مراجعه به پلیس آگاهی گزارش ناپدید شدن پسرش را اعلام کرد و گفت: از روز گذشته پسرم از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته، تلفنش هم خاموش شده؛ البته تا آنجایی که میدانم پسرم از چند ماه قبل با مردی به نام خسرو اختلاف داشته است.
با این شکایت، پلیس ردیابیها را برای یافتن مرد گمشده آغاز کرد. در اولین گام از تحقیقات مشخص شد وی به مواد مخدر اعتیاد داشته و در زمینه خرید و فروش ملک با خسرو همکاری داشته است.
به این ترتیب خسرو بازداشت اما منکر اطلاع از سرنوشت دوستش شد، تا اینکه چند روز بعد جسد سوخته مرد گمشده در بیابانهای حاشیه پردیس کشف شد. در جریان تحقیقات میدانی، چند نفر از اهالی مدعی شدند روز حادثه مردی را دیدهاند که کیسه بزرگ آبی رنگی را از پشت یک خودروی وانت مزدا روی زمین انداخته و با ریختن بنزین، کیسه و محتویات آن را آتش زده است.
با توجه به اظهارات شاهدان مشخص شد وی همان خسرو بوده است.
از سوی دیگر همسایههای خانه خسرو نیز او را هنگام انتقال کیسه آبی به داخل قسمت بار وانت مزدا دیده بودند. بررسی آنتندهی تلفن همراه متهم نیز ثابت میکرد او در زمان جنایت در محدوده کشف جسد بوده است. وقتی بار دیگر خسرو تحت بازجویی قرار گرفت، اینبار به قتل اعتراف کرد و گفت: ما همکار بودیم اما پس از مدتی با هم اختلاف پیدا کردیم تا اینکه یک روز او به بهانه خرید ملکی مرا به بیابان کشاند و میخواست با همدستی دو نفر بکشد و پولهایم را سرقت کند که من جان سالم به در بردم اما کینه او را به دل گرفتم و اینبار من او را کشتم و جسدش را سوزاندم. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
اولین جلسه دادگاه
در این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس خسرو به جایگاه رفت و منکر اتهامش شد و گفت مجبور به اعتراف شده بود. با پایان این جلسه، قضات مقرر کردند با تحقیقات بیشتر و حضور شاهدان جنایت، رسیدگی به جلسه دیگری موکول شود.
دومین جلسه دادگاه
در این جلسه شاهدان یک به یک به جایگاه رفتند و به شرح آنچه دیده بودند، پرداختند.
پس از آن متهم بار دیگر بر بیگناهی خود پافشاری کرد، اما در پایان جلسه قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده و اظهارات شاهدان، متهم را به قصاص و به خاطر جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم کردند.