رمان «مردن کار سختی است» نوشته خالد خلیفه یکی از مهم ترین روایتها از جنگ و آوارگی مردم در این کشور است. خالد خلیفه، رماننویس، فیلمنامهنویس و شاعر سوری، متولد ۱۹۶۴ در حلب است و برخی از آثارش در نقد دولت در این سالها توقیف شده است. داستان رمان «مردن کار سختی است» از این قرار است که عبداللطیف السلیم دو ساعت قبل از مرگش، هرچه توان برایش باقی مانده بود جمع کرد و به چشمان پسرش، بُلبل، خیره شد و بار دیگر خواستهاش را مطرح کرد. او آرزو داشت در گورستان عَنبیه دفن شود و گفت که با این کار بالاخره استخوانهایش در زادگاهش و در جوار خواهرش، لیلا، به آرامش میرسند. چیزی نمانده بود که بگوید کنار عطر خواهرش، اما مطمئن نبود که جسد خواهرش بعد از چهار دهه هنوز همان بو را میدهد یا نه. گفت که این چند کلمه، آخرین وصیتش است و چیز دیگری به آن اضافه نکرد تا مبادا فرزندش، حتی اندکی، دچار ابهام و سردرگمی شود. او که تصمیم گرفته بود در آخرین ساعات عمرش سکوت کند، چشمهایش را بست و غافل و فارغ از آدمهای پیرامونش با لبخندی بر لب در تنهایی خود فرورفت. به نِوان فکر کرد: به لبخندش، عطرش، پیکر عریانِ در عبایی مشکی پوشیدهشدهاش، آنگاه که سعی میکرد در لحظه شناور شود. به یاد آورد که چطور چشمانش در آن لحظه برق زده بود، چطور قلبش گُرمپگُرمپ تپیده بود، چطور زانوانش به لرزه افتاده بود، چطور نِوان را به بالین برده، اما قبل از اینکه بتواند لحظهبهلحظه آن «شبِ رازهای ابدی» را به یاد بیاورد، جان سپرد و...
این کتاب در ایران با دو ترجمه سعید کلانی در نشر ثالث و ساجده آخوندی در نشر برج منتشر شده است.
یکی دیگر از رمانهای قابل توجه درباره سوریه «زنبوردار حلب» نوشته کریستی لفتری است. او در سال ۱۹۸۰در لندن از پدر و مادر یونانی قبرسی متولد شد و فوقلیسانس نویسندگی خلاق را از دانشگاه برونل گرفت. او مدتی به عنوان داوطلب در مرکز پناهندگان تحت حمایت یونیسف در آتن کار میکرد و مشاهداتش را به رمان تبدیل کرد.داستان این رمان مربوط به فرار پناهندگان از حلب به اروپا در دوران جنگ داخلی سوریه است. داستان درباره نوری، زنبورداری در حلب، و همسرش افراست که کار هنری انجام میدهد. قبل از جنگ، آنها زندگی ساده اما شادی را در میان دوستان و خانواده داشتند و معنای مهمترین چیز در زندگی، یعنی عشق، را میدانستند. با قتلعام و سر بریدن مردان، زنان و کودکان بیگناه، اوضاع روز به روز خطرناکتر میشد و آنها چارهای نداشتند جز اینکه از شهر زیبایشان دل بکنند و مهاجرت کنند. آنها در طول داستان آواره و پناهجو میشوند و سفر خطرناکی را در سرزمینها و دریاهای توفانی در پیش میگیرند. در میان راه خیلیها آنها را قضاوت میکنند و با نفرت و پیشداوریهای زیادی روبهرو میشوند. این افراد شاهد اتفاقهای تلخ و وحشتناکی بودهاند و روحیهشان آسیب دیده است و...
این رمان با ترجمههای نازنین حاجیزاده در نشر بدرقه جاویدان، محمدصالح نورانیزاده در نشر کولهپشتی و آرزو مقدس در نشر خوب منتشر شده است.
رمان «رقص خورشید در روز ابری» یکی از آثار متفاوتی است که در ایران ترجمه و چاپ شده است. این کتاب کمی به گذشته سوریه نقب میزند و رمان آن در دوران حضور فرانسه در سوریه و درواقع پیش از استقلال این کشور میگذرد.
حنا مینه در سال ۲۰۰۵ برنده جایزه نویسندگان عرب شد و او را پدر رمان مدرن سوری میدانند. این نویسنده متولد ۱۹۲۴ است و در کودکی آوارگی و مهاجرت را تجربه کرد و در نهایت به کشورش بازگشت و به طور جدی شروع به نوشتن کرد. رمانهای ابتدایی او را میتوان آثاری واقعگرا و اجتماعی خواند.
داستان این رمان درباره مرد سوری جوانی است که علیه خانواده خود شوریده است. او از شرایط زندگی عاصی است و و پدرش را یکی از مسببان اصلی این وضع میبیند. مرد جوان به امید آزادی و عدالت شورش میکند تا نظم همیشگی سلطه را برهم زند. شخصیتهای کتاب هیچکدام نامی ندارند.
در بخشی از این رمان آمده است: « قبل از هر حرف و حدیثی دوست دارم بدانید با اینکه گهگاهی پیگیر آموختن موسیقی بودم ولی هیچوقت ساز زدن را یاد نگرفتم. چون یکی از استادانم کشف کرده بود که به خاطر گوشهایی غیرموسیقایی و صبر و حوصلهای که با ارفاق زیاد نزدیک صفر بود، در تمرینهایم به جایی نمیرسم و به قول جنابش، من برای هر کاری ساخته شده بودم مگر نوازندگی. حرفهایش مرا قانع کرد و پی سرگرمی دیگری رفتم.»
کتاب «رقص خورشید در روز ابری» با ترجمه رضا عامری توسط نشر نیلوفر چاپ شده است.
کتاب «برای دخترم» نوشته هنادی زحلوط یک روایت ساده اما غم انگیز و خواندنی است. هنادی زحلوط نویسنده و خبرنگار سوری است که همچون هزاران فرد دیگر مجبور شده برای زنده ماندن و آزادی سرزمینش را ترک کند اما این جدایی باعث نمیشود که حتی لحظه ای از سوریه غافل شود، گویی قرار است بهزودی به آن بازگردد.
این کتاب یک اتوبیوگرافی از دختر جوان و جسور سوری و روزنامهنگار است که با قلمی بی پروا و نظمی ساده از آنچه بر او و همراهانش گذشته برای فرزندی نوشته است که هنوز به دنیا نیامده است. او قصد دارد سکوت را بشکند و تجربه دشوار زیستنش را به همگان نشان دهد، تجربه گرفتار شدن در زندان در پی فعالیتهای اجتماعی و رسانهای که به امید بهبود اوضاع کشورش انجام داده است.
کتاب «برای دخترم» با ترجمه شروق آلکثیر توسط انتشارات شیرازه منتشر شده است.