این موضوع نه از قدرت جولانی و گروهش بود و نه از وادادگی بشار اسد، این موضوع فقط یک نکته کلیدی داشت؛ قدرت رسانه.
رسانه آنقدر قدرت داشت که حالا خودمان هم به شک افتادیم که آیا جولانی یک تروریست بود؟
در دنیا امروز بیشتر از جنگ نظامی این قدرت و جنگ رسانهایست که برنده میدان را تعیین میکند. هر کشوری و هر گروهی چنین سلاحی داشته باشد و به صورت استراتژیک بر روی آن تمرکز کند می تواند فاتح تحولات گوناگون باشد.
انتخاباتهای ریاست جمهوری آمریکا، بهار عربی، جنبش دموکراسی خواهی هنگ کنگ و ... بسیاری از تحولات بزرگ دنیا با راهبری رسانهها رقم خورد.
بسیاری معتقدند تحرکات سوریه با میدانداری الجزیره انجام شد، اسرائیل با سی بی اس و ان بی سی افکار عمومی آمریکا را در قبال جنایاتش در غزه مدیریت کرد و بیبیسی سالهاست که مهمترین سنگر انگلیس است.
رسانهها میتوانند به عنوان کاتالیزورهای قوی برای تغییرات سیاسی و بینالمللی عمل کنند و تأثیرات عمدهای بر روند انقلابها و تحرکات سیاسی به جا بگذارند.
ابزاری که به نظر میرسد مقامات ایران نه تنها آن را جدی نگرفتهاند بلکه آن را در پازل قدرت خود نیز قرار ندادهاند. تلختر آنکه حتی در داخل کشور نیز مرجعیت را از آنها گرفته و در بحرانها گمراه و سرگردانش می کنند.
باید باور کنیم که در ایران حکمرانی مبتنی بر رسانه وجود ندارد و به همین علت است که مردم بیش از رسانههای رسمی پیگیر رسانههای غیر رسمی هستند.
در اوضاع و احوال این روزها باید اولین اقدام مقامات کشور بازطراحی حرفهای مسیر رسانه ها به دور از هر تفکر و تعصب باشد تا بتوان با حفظ مرجعیت، این سلاح کارآمد را در مواقع ضروری وارد میدان کرد.
منبع: خبر فوری