برترینها - آیدا فلاحیان: چند سالی است که بازار سریالهای نمایش خانگی داغ و پر سروصداست اما در چند ماه گذشته، متوجه کاهش این سروصداها شدهایم. شاید شما نیز متوجه آن شده باشید که جدیدا، سریالهای نمایش خانگی از آن جوش و خروش سابق دور شدهاند و رقابت بین آنها چندان چشمگیر نیست. شاید بهتر باشد این فرصت را غنیمت بشماریم و حالا که موج سریالهای نمایش خانگی کمتر شده، با نگاه بازتری تاریخ این سریالها را باهم ورق بزنیم. قصد داریم حقایقی بدون جهت گیری بیان کنیم که شاید تا به امروز کسی جرعت اشاره به آنها را نداشته. در ادامه این مطلب با بررسی این حقایق با ما همراه باشید.
اگر بگوییم شهرزاد یکی از محبوبترین سریالها در تاریخ نمایش خانگی بوده است چندان اغراق نکردهایم. شهرزاد سریالی بود همسو با سلیقهی اکثریت جامعه که از همان ابتدای کار مخاطبان زیادی را جذب خود کرد. شاید این ساختار موفق باعث شد شهرزاد علاوه بر یک سریال محبوب تبدیل به یک الگوی موفق برای سایر سازنندگان شود. با کمی دقت میتوان متوجه شد که بعد از داستان مثلث عشقی این سریال، سازندگان زیادی تصمیم به الگوبرداری از این مثلث عشقی گرفتند اما این الگوبرداری چندان نتیجه خوبی به همراه نداشت. با وجود اینکه فصلهای بعدی سریال شهرزاد موفقیت چندانی نداشتند اما با این حال بعد از گذشت چند سال، این سریال همچنان طرفداران خاص خود را دارد.
حالا که حرف از حسن فتحی شد باید به دومین ساختهی او برای شبکهی نمایش خانگی نیز توجه داشته باشیم.سریالی که افراد زیادی در انتظار تماشایش بودند اما در نهایت تا پایان پخش به آن وفادار نمانندند. جیران، با همان مثلث عشقی آشنای شهرزاد، اما دوست نداشتنی و بلاتکلیف! با وجود اینکه ساخت سریال جیران به نسبت شهرزاد هزینههای بیشتر برای تولیدکنندگان ترشیده بود اما با این وجود هرگز به محبوبیت سریال شهرزاد حتی نزدیک هم نشد. این تفاوت آشکار بین جیران و سایر سریالهای حسن فتحی باعث مخاطبان جیران را یک سوتفاهم در کارنامه حسن فتحی بدانند.
یکی دیگر از سریالهای جریان ساز در چند سال اخیر سریال پوست شیر بود. سریالی که در ابتدا به خاطر حضور ستارگانی چون شهاب حسینی و هادی حجازی فر در بین مخاطبان محبوب شد یا شاید هم به پاس نام آشنایی که از یک ترانه قدیمی شنیده شده بود اما بعد از آن با روایت یک داستان متفاوت توانست طرفدارن زیادی پیدا کند. هرچه روند سریال جلوتر میرفت، مخاطبان بیشتری برای دیدن این سریال اقدام میکردند. اما داشتن طرفدار و بینندهی زیاد درست مانند یک شمشیر دو لبه است. بعد از مطرح شدن پوست شیر انتظارات مخاطبان از این سریال بیشتر و بیشتر شد و درنهایت پایان بندی این سریال انتظارات مخاطبان را براورده نکرد. البته با این وجود نمیتوان سریال پوست شیر را یک شکست در نمایش خانگی دانست اما اگر یک پایان بندی بهتر برای این سریال در نظر گرفته میشد احتمالا حذف نام این سریال در تاریخ شبکهی نمایش خانگی بسیار دشوار میشد.
طبیعی است که وقتی سریالی را تماشا میکنیم، دنبال کردن روند داستان برای ما در اولویت باشد اما در سریال افعی تهران اتفاق عجیبی رخ میدهد. نکته جالب این سریال جلو افتادن کاراکتر پیمان معادی از روند داستان است به طوری که بیشتر مخاطبان به دلیل علاقهی بیش از حد به کاراکتر آرمان رمضانی سریال را دنبال میکردند و متوجهی ایرادات داستان آن نبودند. البته نمیتوان از این موضوع به عنوان یک ایراد یاد کرد چرا که سریال افعی تهران معرف یک کاراکتر محبوب و ماندگار در تاریخ سریالهای نمایش خانگی بود که شاید این روزها مثل و مانندش کمتر پیدا شود.
ساختن مینی سریال یکی از ریسکهای بزرگی بود که آیدا پناهنده برای درخشش در شبکهی نمایش خانگی به جان خرید. در روزهایی که اکثر سازنندگان در تمام دنیا با کش دادن داستان به دنبال سود و منفعت بیشتر هستند، در انتهای شب تنها با ۹ قسمت توانست خود را ماندگار و محبوب کند. هدفمندی این سریال از همان ابتدا باعث شد مخاطبان ارتباط بسیار خوبی با روند داستان برقرار کنند اما نکته طلایی اینجاست آیدا پناهنده بدون سواستفاده از این برقراری ارتباط مخاطب را به سمت بی راهه هدایت نمیکرد و همان حرفی که از ابتدا قصد گفتنش را داشت در قسمت ۹ به پایان رساند. این نکته طلایی باعث شد سریال در انتهای شب یکی از موفقترین سریالهای نمایش خانگی در چندسال اخیر باشد.
یکی از نظریههای کم طرفدار که شاید تا به حال کسی آن را با شما مطرح نکرده، این است که سریال دل یکی از سریالهای خوب شبکهی نمایش خانگی بود. بله، سریال دل یک سریال بسیار خوب با ایده پردازی قابل قبول بود اما اگر درست کارگردانی و اجرا میشد. در واقع باید گفت با یک پرداخت درست ، سریال دل میتوانست در لیست بهترین سریالهای نمایش خانگی درخشان باشد اما عدم پرداخت صحیح باعث شد مخاطبان از این سریال به عنوان یک شکست مطلق یاد کنند.