از این رو دوره طلایی سینمای سوریه را میتوان در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و پیش از روی کار آمدن خاندان اسد دانست؛ در این دوره، فیلمسازان سوری با ساخت آثار اجتماعی و سیاسی به انتقاد از وضعیت موجود و بیان مطالبات مردم پرداختند. فیلم «الارض»، ساخته مصطفی عقاد، یکی از مهمترین آثار این دوره است که به بررسی مساله اصلاحات ارضی در سوریه میپردازد و جایزه بهترین فیلم از جشنواره پاناما را از آن این فیلمساز سوری کرد.
بااینحال آنچه عقاد را در میان مسلمانان محبوب کرد ساخت فیلم «محمد رسولالله» بود که در سالهای ابتدایی حکومت حزب بعث در سوریه و با تامین مالی معمر قذافی، حاکم لیبی، ساخته شد. عقاد برای تولید این اثر با مشکل مالی روبهرو شد و پروژه تا تعطیلی پیش رفت، ولی با حمایت مالی قذافی فیلمبرداریاش در لیبی و مراکش و در لوکیشینهایی مشابه مکه و مدینه آغاز شد. این فیلم در سال ۱۹۷۶جایزه اسکار بهترین موسیقی متن را دریافت کرد. البته همکاری قذافی با مصطفی عقاد ادامه پیدا کرد و آنها در سال ۱۹۸۱ فیلم «عمر مختار»، یکی از شخصیتهای ملی لیبی، را جلوی دوربین بردند.
عمر امیرآلای و عثمان صلیبی از دیگر کارگردانهای مطرح سوریه بودند که به ساخت فیلمهای مستند با مضامین اجتماعی و سیاسی مشهور بودند. عمر امیرآلای با فیلمهای انتقادی و واقعگرایانهاش شناخته میشد و آثارش اغلب به بررسی مشکلات اجتماعی و سیاسی سوریه بهویژه در دوران حکومت حزب بعث میپرداخت. امیرآلای با روایتهای مستند و رویکرد انتقادیاش در آن سالها به یکی از چهرههای شاخص سینمای مستقل سوریه تبدیل شد و آثارش در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ به دلیل محتوای انتقادی اغلب با محدودیتها و سانسور روبهرو بود. یکی از فیلمهای مهم این فیلمساز «سیل در کشور بعث» بود که به بررسی تاثیر سیاستهای حزب بعث بر زندگی مردم روستایی در سوریه میپردازد. «العوده» نیز در سال ۲۰۰۶ توسط او ساخته شد که روایتی از بازگشت یک خانواده سوری از جنگ بود.
در آن دوره علاوه بر سینما، سریالسازی هم به دلیل جذب حداکثری مخاطب در سوریه بسیار مورد توجه قرار گرفت و آثاری همچون «خاطرات مدیر کل» در سال ۱۹۹۵ به کارگردانی هشام شربتچی ساخته شد و با دوبله فارسی از تلویزیون ایران روی آنتن رفت. سریال «صلاح الدین ایوبی» با داستانی حماسی از زندگی صلاحالدین ایوبی، یکی از نامدارترین حاکمان و فرماندهان تاریخ اسلام، به کارگردانی حاتم علی در سال ۲۰۰۱ پخش شد.
به گزارش خبرآنلاین، با روی کار آمدن خاندان اسد، سینمای سوریه دوره جدیدی را تجربه کرد و به ابزاری برای ترویج ایدئولوژی حاکم تبدیل شد. بسیاری از فیلمهای تولیدشده در این دوره به دنبال بازنمایی هویت ملی سوری و ارزشهای سنتی جامعه بودند و اغلب به تاریخ کهن سوریه و میراث فرهنگی غنی آن میپرداختند و از طرفی به مسائل سیاسی و اجتماعی توجه زیادی نشان میدادند.
در این دوره سینماگران سوری با مشکل بزرگی همچون سانسور دستوپنجه نرم میکردند و بسیاری از فیلمها به دلیل محتوای سیاسی یا اجتماعی ممیزی میشدند. موضوعاتی نظیر جنگهای داخلی، تحولات سیاسی و مشکلات اقتصادی بر مشکلات فیلمسازان افزود و در نتیجه بسیاری از سینماگران سوری مجبور به ترک کشور شدند و فعالیتهای هنری خود را خارج از کشور ادامه دادند.
زنان در سینمای سوریه، بهویژه در دوران حکومت خاندان اسد، نقش چندوجهی و پیچیدهای داشتند. از یک سو، سینما به عنوان ابزاری برای نمایش تصویر زن در جامعه استفاده میشد که اغلب نمایانگر همسر فداکار، مادر مهربان یا دختر مطیع بود که با ارزشهای جامعه سنتی سوریه همخوانی داشت؛ اما گاهی جلوی دوربین برخی زنان هنرمند این کشور نقشهای متفاوتی ایفا کردند و تصویر کلیشهای زن را به چالش کشیدند. البته زنان سینمای سوریه در پشت صحنه به عنوان فیلمنامهنویس، تدوینگر، طراح صحنه و لباس و در سایر بخشهای فنی نقش مهمی ایفا کردهاند.
با جنگهای داخلی در سوریه و تخریب زیرساختها، تولید فیلم در این کشور بهشدت کاهش یافت و بسیاری از هنرمندان مجبور به ترک کشور شدند. بااینحال سینماگران سوری در خارج از کشور نیز به موضوعاتی چون جنگ، آوارگی و رنج توجه نشان دادند و هنوز در تلاشاند تا صدای مردم خود را به گوش جهانیان برسانند.