احمدرضا بهرامی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: ادبیات سرمایهگذاری در حوزه پژوهش شاید باعث انحراف افکار شود زیرا پژوهشگران از منابع محدود به دنبال بیشترین بهرهبرداری هستند و زمانی که صحبت از سرمایهگذاری میشود، شائبه سهمبری در ذهن ایجاد میکند که شاید در بخش کلان، طرح مسئله این باشد که آیا پژوهش در کشور ما حامی دارد یا خیر؟؛ در واقع جایگاه حمایت از پژوهش در کشور فراتر از سرمایهگذاری است.
وی با تاکید بر اینکه پژوهش در کشور ما، حمایتگر ندارد، بیان کرد: اولین شاخصه برای حمایت در این حوزه، جدی گرفته شدن این حوزه در کشور است و زمانی بهطور جدی پیگیری میشود که پژوهشگران در تصمیمگیریهای کلان کشور وارد شوند، در غیر این صورت از پژوهشگران ما حمایتی نمیشوند.
معاون پژوهشی سابق دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: حمایت دارای جنبههای مختلفی مانند معنوی، مالی، حقوقی، ساختاری و انگیزشی است اما پژوهش ما، حمایت نمیشود و بایستی حمایت از پژوهش را جدی بگیریم و این حوزه را مردمیسازی کنیم زیرا کلینیک حل مشکلات جامعه، پژوهش است.
بهرامی گفت: مشکل اساسی ما در حوزه مشکلات پژوهشی این است که به دنبال کشف مدلهای موفق دنیا هستیم اما از کشورهای موفق در حوزههای گوناگون الگوبرداری نمیکنیم. مثلث طلایی توسعه بر این اعتقاد است که دولت بایستی پلی میان صنعت و دانشگاه (بخش علمی) ایجاد کند در غیر اینصورت دانشگاه در جای خود ساکن خواهد ماند و نمیتوان آن را بهطور مصنوعی به سوی صنعت کشاند و سرمایهگذاران نیز احتیاط لازم در این حوزه دارند.
وی بیان کرد: مثلث توسعه اقتصاد دارای سه ضلع است که یک ضلع، دولت بهعنوان تضمینکننده، ضلع دوم، صنعت یا بخش خصوصی بهعنوان تشویقکننده و ضلع دیگر دانشمندان و پژوهشگران بهعنوان خالقان توسعه اقتصادی قرار دارند بنابراین پل و حلقه مفقوده بین پژوهشگران و بخش خصوصی بایستی قویتر عمل کند.
معاون پژوهشی سابق دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: ارگانهای دولتی مانند استانداری، مسئول یافتن مدلی برای برقراری ارتباط بین دانشگاه و صنعت هستند بنابراین از وظایف اصلی ارگانهای دولتی، تسهیلگری است و برای مردمیسازی پژوهش بایستی جریانی شکل بگیرد و در حقیقت ایجاد امکانی برای تسهیلگری تحقیق و توسعه (R and D) در دانشگاهها توسط مدیران استانی بسیار حائز اهمیت است.
بهرامی افزود: برای مدلسازی بایستی در گام اول، آسیبشناسیهای لازم را انجام دهیم تا دلیل عدم سرمایهگذاری در حوزه پژوهش شناسایی شود و در گام بعدی بایستی مدل سرمایهگذاری مناسب کشور را معرفی کنیم و یافتن این مسائل پروژههای کلانی تحقیقاتی بوده که بهتر آن است به دانشگاه سپرده شود.
وی با تاکید بر اینکه باید نقص سیستمهای خود را شناسایی کنیم و در کلان این موضوع به شناخت مدلهای موفق بپردازیم، بیان کرد: دانشگاهها و پژوهشکدهها میتوانند در حیطه مسئولیت و در حد توان خود به بومیسازی این روش اقدام کنند که میتواند بسیار موثر باشد. نباید پژوهشگر از حیطه فعالیت و تخصص خود خارج شده و توجهاش به صنعت معطوف شود و افراد مسئول و مدیر، نقش پلی بین این دو حوزه را دارند که جهاد دانشگاهی به دلیل پویایی، میتواند بسیار موفقتر نسبت به دانشگاه این فعالیت را انجام دهد. اگر برنامهریزیها برای ورود صنعت به دانشگاه بر اساس تحقیق و توسعه باشد، صنعت برای سرمایهگذاری در پژوهشهای دانشگاهی ترسی نخواهد داشت.
معاون پژوهشی سابق دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: منابع سرمایهگذاران بخش خصوصی نیز محدود است و زمانی که منابع محدود باشد، اقتضای عقل این است که سرمایهگذاری در حوزههای کمخطر بوده و اگر شرایط اقتصادی بهتر شود، این نقص نیز بر طرف خواهد شد. پژوهشگر خود به شخصه نمیتواند در بازار و یا صنعت حضور داشته باشد اما تسهیل ارتباط با صنعت بسیار مهم است که باید توسط مسئولان یک ارگان مرتفع شود و بهطور مثال اگر بتوان فردی ماهر و با شناخت از صنعت را برای تعامل با صنعت در جهاد دانشگاهی به کار گرفت، میتوان در ادامه با حل مشکلات صنعتگران گامهای بعدی را در این مسیر برداشت.
وی در پایان پیامی به دولت و صنعت داد و عنوان کرد: دولت باید به این درک برسد که هیچ راهی برای حل مشکلات آنها به جز دانشگاه و پژوهش وجود ندارد و صنعت نیز باید به این درک برسد که تنها یارانههای دولتی آنها را در مزیت رقابتی قرار داده و اگر این موارد قطع شود، راهی جز باور به پژوهشگران و مراکز علمی ندارد.
انتهای پیام