به گزارش "ورزش سه"، آن دسته از هوادارانی که بازیهای استقلال پرستاره اوایل دهه نود را تماشا میکردند، احتمالا هنوز هم نام هادی زرین ساعد را به خاطر دارند. دروازهبانی که در تابستان ۱۳۹۰ به عنوان گلر ذخیره مهدی رحمتی از لیگ آزادگان با نظر پرویز مظلومی راهی استقلال شد و به مدت یک فصل پیراهن این تیم را به تن کرد.
هرچند زرین ساعد در طول دوران حضور در استقلال هرگز فرصت بازی در لیگ برتر با به دست نیاورد اما دو بار در جام ولایت و یک بار در جام حذفی فرصت ایستادن در چارچوب دروازه آبی پوشان را به دست آورد.
اتفاقا یکی از بازیهایی که تجربه کرد دربی ۷۳ پایتخت در جام ولایت بود که در نهایت با تساوی ۲-۲ سرخابیها به پایان رسید تا شاگردان حمید استیلی به قهرمانی در آن مسابقات برسند.
شاید باورنکردنی نباشد، اما زرین ساعد که آن روزها ۳۲ ساله بود، هنوز هم در مستطیل سبز حضور دارد و با ۴۵ سال سن در چارچوب دروازه کیان محمودآباد در لیگ دسته چهارم فوتبال ایران دروازهبانی میکند.
او را حالا میتوان پیرترین بازیکن فوتبال ایران از سطح لیگ برتر تا دسته چهارم دانست. یا همانطور که خودش دوست دارد، او را میتوان نسخه داخلی کازیوشی میورای ژاپنی دانست که با ۵7 سال سن همچنان فوتبال بازی میکند و در لیگ دسته سوم پرتغال به میدان میرود.
به همین بهانه، گفتوگویی با هادی زرین ساعد ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید:
شاید ۱۰ سالی میشود که نام هادی زرین ساعد از یاد هواداران فوتبال رفته بود، اما حالا به عنوان پیرترین بازیکن فوتبال ایران از شما یاد میشود و با کازیوشی میورای ژاپنی مقایسه میشوید.
بله خدا را شکر که هنوز فرصت بازی کردن دارم و میتوانم ادامه دهم. برای خودم هم جالب بود که کازیوشی میورا با ۵7 سال سن فوتبال بازی میکند. امیدوارم همانند او طاقت بیاورم و رکوردش را بشکنم.
صفحه ویکیپدیای شما تا سال ۲۰۱۴ آپدیت شده و آخرین تیمتان الوند همدان است. این یعنی از فوتبال خداحافظی کردی و دوباره برگشتی؟
نه من تابهحال اصلا از فوتبال خداحافظی نکردهام و همیشه بودم. این روزها در تیم کیان محمودآباد بازی میکنم که با تغییر فرمت مسابقات در لیگ دسته چهارم حضور دارد.
البته از آنجایی که شما دروازهبان هستید، شاید نسبت به میورا کار راحتتری دارید. با توجه به اینکه جانلوئیجی بوفون هم تا ۴۲ سالگی بازی کرد. این مورد را قبول دارید؟
به طور کلی نمیتوان این موضوع را تایید کرد. بالاخره دروازهبانی هم کار آسانی نیست و نیاز به عکسالعمل و واکنشهای سریع دارد.
بنابراین سن هر چقدر بالاتر میرود نباید اجازه بدهی سرعتت کم شود و اصلا نباید وزن اضافه کنی. نمیتوانم بگویم راحتتر است و اتفاقا توی سنین بالا حفظ آمادگی جسمانی کار سختتری است.
کاری که به نظر میرسد شما به خوبی از پس آن برآمدید و هنوز بدن روی فرمی دارید.
نظر لطف شماست. به هرحال سعی کردم در این سالها تا حد ممکن تمرینات را ادامه دهم و آمادگی جسمانیام را حفظ کنم.
پس با این شرایط به این زودیها قصد خداحافظی از فوتبال را ندارید. درست است؟
والا تا جایی که بدنم یاری کند بازی خواهم کرد. البته که بازی در لیگهای پایینتر در حد لیگ برتر پرفشار نیست؛ اما خب هر روز تمرین داریم و هفتهای یک بار هم در مسابقات به میدان میرویم.
نام شما برای هواداران قدیمیتر استقلال آشناست. آن فصلی که در این تیم حضور داشتید هم ۳۲ سال سن داشتید که از ماشینسازی آمدید. البته قبل از آن در تراکتور بودید.
بله دقیقا وقتی به استقلال آمدم ۳۲ سالم بود. درمورد تراکتور هم باید بگویم که آن زمان خب به هرحال یکی از دروازهبانهای تیم ملی یعنی حسن رودباریان و مهدی ثابتی باتجربه در این تیم حضور داشتند. در تراکتور فکر میکنم دو بار در جام حذفی فرصت بازی به دست آوردم. سرمربی تیم هم فراز کمالوند بودند.
بعد از تراکتور به ماشینسازی رفتم که خدا را شکر فصل خیلی خوبی در لیگ آزادگان پشت سر گذاشتم و بعد از آن بود که قسمت شد به استقلال بیایم. جایی که خدا را شکر بازخوردهای خیلی خوبی گرفتم.
بولت سرشاخهشما قبل از پیوستن مهدی رحمتی راهی استقلال شدید؟
نه آقا مهدی بود و استقلال تنها یک سهمیه لیگ برتری داشت که با خرید خسرو حیدری از سپاهان پر شد و بنابراین باید از لیگ آزادگان دروازهبان دوم میگرفتند که قسمت شد من به استقلال بروم. خوشبختانه کادر فنی تیم هم در آن فصل از عملکرد من در تمرینات راضی بودند.
و خب یک قهرمانی جام حذفی هم با استقلال به دست آوردید.
بله باز هم خدا را شکر؛ میشود گفت در آن یک سالی که استقلال بودم یک قهرمانی هم به دست آوردم.
اتفاقا هفته گذشته سالروز دربی ۷۳ بود که استقلال در جام حذفی ۳-۰ پرسپولیس را شکست داد. شما هم روی نیمکت بودید.
بله دقیقا. خاطره خیلی خاصی از آن بازی شاید الان در ذهنم نباشد، اما خب همان بازی بود که هواداران لقب سوبله چوبله را به پرویز مظلومی دادند. واقعا هم کار بزرگی کردیم و شکست دادن پرسپولیس با سه گل آسان نبود و خیلی هم چسبید. من در آن فصل در چهار دربی همراه استقلال بودم که دو بازی را بردیم.
اتفاقا یکی از سه بازی رسمی شما برای استقلال هم دربی جام ولایت بود که در نهایت ۲-۲ شد.
البته که آن بازی بدون حضور ملی پوشان دو تیم برگزار شد و کمی حالت رسمی بودن نداشت. بههرحال استقلال آن روزها یکی از رؤیاییترین ترکیبهای تاریخ خود را داشت و ستارگان زیادی در تیم حضور داشتند. آن دربی هم خب بازی خوبی بود. خدا بیامرز هادی نوروزی هم روز خوبی را سپری کرد و دو گل به ثمر رساند.
در آن بازی معروف ایمون زائد هم روی نیمکت حضور داشتید.
واقعا بازی عجیب و غریبی بود. همه چیز خیلی سریع پیش رفت و نمیدانم درموردش چه باید گفت. در آستانه پنجمین برد پیاپی بودیم که بازی را باختیم. خیلی حس وحشتناکی بود. بعد از آن بازی همه بازیکنان تا یکی دو روز حتی از خانه بیرون نمیرفتیم چون نمیدانستیم در جواب هواداران چه باید بگوییم که چرا اینطوری شد.
با وجود آن ترکیب رؤیایی اما به نظر شما چی شد استقلال در آن فصل به قهرمانی لیگ نرسید؟
والا راستش را بخواهید میتوانم بگویم فقط اتفاقات فوتبالی مانع از قهرمانی ما شد. همیشه در فوتبال آنطور که شما میخواهید رخ نمیدهد ک اتفاقا لذت فوتبال هم به همین است. امتیازات زیادی در نیم فصل دوم از جمله همان دربی برگشت از دست دادیم و متاسفانه نشد در پایان قهرمان شویم.
و بعد از پایان آن فصل و با روی کار آمدن امیر قلعهنویی از استقلال جدا شدید.
بله بههرحال امیر خان وقتی سرمربی شد، ترجیح داد از دروازهبان خارجی استفاده کند و فکر میکنم لیام ردی استرالیایی را جذب کردند. بعد از آن به الوند همدان رفتم و سال بعدش با گسترش فولاد به لیگبرتر برگشتم و اتفاقا یک بار دیگر مقابل پرسپولیس بازی کردم.
شما در تیم جوانان پرسپولیس هم بازی کردید؟
بله من فوتبالم را ابتدا از تیمهای پایه هما شروع کردم و سپس یکی دو سال هم در جوانان پرسپولیس بودم. البته که خب خودم را استقلالی میدانم و هنوز هم بازیهای تیم محبوبم را دنبال میکنم.
بنابراین استقلال پیتسو موسیمانه را چطور میبینید؟
حقیقتا از تماشای سه چهار بازی آخر تیم حسابی لذت بردم و مشخص است که در حال پیشرفت هستند. امیدوارم استقلال دوباره به روزهای طلایی سابق برگردد و هواداران خوشحال باشند. در پایان امیدوارم فوتبال کشورمان هم روز به روز پیشرفت کند و در عرصههای بین الملل دوباره به موفقیت برسیم.