در این میان، جهش قیمت دلار آزاد در رکوردزنیهای شاخص بورس و ورود پول نقش مهمی داشته است. کارشناسان بهخوبی با ریسکهای سیاسی و اقتصادی آشنا هستند و میدانند ریسکهای سیاسی و رخدادهای غیرقابل پیشبینی حتی میتوانند صعودهای متوالی در بازار سهام را متوقف کند. هرچند در شرایط فعلی با توجه به مولفههای بنیادی حاکم بر بازار سهام، روند صعودی بورس همچنان بر مدار منطقی قرار دارد، اما رشدهای پرشتاب اخیر از سوی برخی تحلیلگران شائبه آمیخته شدن معاملات با هیجان را ایجاد کرده است. اما گروهی دیگر از معاملهگران بر این باورند که رشد کنونی قیمت سهام همچنان بر مدار منطق قرار دارد. جاماندگی قیمت و رشد بازارهای موازی نیز در محقق شدن این صعود موثر بوده است. بنابراین عوامل بنیادی بر هیجانات غالب است. در این میان حتی انتظار برای رشد بیشتر قیمتها در بازار وجود دارد، تا جایی که رسیدن شاخص به محدوده ۳میلیونواحدی تا پایان سالجاری دور از انتظار نیست.
در این شرایط ریشههای این رشد، مسیر آینده و نقش بازیگران و کارگردانان بازار سهام سه پرسش اصلی سرمایهگذاران محسوب میشوند. پس از دوره طلایی بازار سهام در سال ۹۹ که شاخص کل توانسته بود در پایان معاملات روز ۱۹ مرداد در ارتفاع ۲میلیون و ۷۸هزارواحدی بایستد و در کمتر از ۵ماه در سال ۹۹، نماگر اصلی بازار سهام بازدهی شگفتانگیز ۳۰۵درصدی را کسب کند، این شاخص بلافاصله در مسیر نزولی قرار گرفت. در این دوران عوامل اقتصادی و بهطور خاص رشد یکباره نرخ بهره و بحث تغییر دولت آمریکا و روی کار آمدن بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا که منجر به کاهش انتظارات تورمی شد و درنهایت اوجگیری نسبت قیمت به سود (P/E) تا محدوده غیرمنطقی ۴۰واحد، ریزش بورس را رقم زدند؛ نماگر بورس تا قبل از اردیبهشت ۱۴۰۲، حتی در سطوحی پایینتر از قله قبلی خود در مرداد ۹۹ قرار داشت.
در هفته نخست آبانماه که بورس تهران حرکت به سمت قله ۱۴۰۲ را آغاز کرد، مجموع عوامل مختلف توانستند موجب رونق بورس و ثبت رکوردهای جدید طی این مدت شوند. نشانههای بهبود فضای اقتصادی و سیاستگذاریهای جدید از سوی دولت چهاردهم، رشد قدرتمند نرخ ارز و رکوردزنی دلار و طلا به عنوان محرکهای پیشران رشد بازار سهام و همچنین اظهارات حمایتی سیاستگذار در خصوص روند کاهشی نرخ بهره، از جمله دلایل اصلی بودند که به رونق بورس در هفتههای اخیر کمک کردند. به عبارت دقیقتر ارزندگی شرکتها در بورس تهران و رشد دلار باعث شد پس از ۱۹ ماه، نماگر بازار سهام بتواند به محدوده اردیبهشت ۱۴۰۲ برسد و استارت رشد جدیدی را بزند. مقایسه وضعیت کنونی با دورههای رونق قبلی نشان میدهد بازار سهام هنوز ظرفیت رشد بیشتر را دارد. تجربه ادوار گذشته نشان میدهد خروج بورس از مسیر نزولی در سه فاز انجام میشود. رشد ملایم قیمتها با حجم پایین معاملات، اولین عامل است.
بازار با خبردرمانی از کفهای خود دور و وارد فضای متعادل میشود. تشدید روند صعودی با افزایش ارزش معاملات صورت میپذیرد که بازار را به فضای رونق میکشاند. افزایش P/E بازار و خروج از محدوده نرمال خود، هیجانی شدن رفتار معاملهگران و عموما تشکیل حباب را به همراه خواهد داشت.
اکنون به نظر میرسد بازار سهام با استناد به اینکه ارزش معاملات خود را در بالای محدوده ۱۰۰میلیون دلار تثبیت کرده است، در فاز دوم قرار دارد. در این میان، ثبت رکوردهای جدید نیز میتواند به لحاظ روانی سرمایهگذاران بیشتری را به این بازار جلب کند که در مجموع شانس ادامه رشد را بالاتر نشان میدهد.
نگاهی به شرایط بنیادی بورس نیز حاکی از امیدواری است. به نظر میرسد حذف دلار نیما و رشد ملایم نرخ دلار و حفظ سطوح جذاب قیمتی در بازارهای رقیب بتوانند بهبود سودآوری شرکتهای بورسی و در نتیجه رشد پایدار شاخص سهام را محتملتر کنند. هرچند نباید از ریسکهای سیاسی و نزدیک شدن به آغازبهکار دونالد ترامپ در کاخ سفید غافل شد. از سویی ریسکهای سیاسی مربوط به تنشهای منطقهای مهمترین موانع تداوم رونق بازار سهام محسوب میشوند که البته در روزهای اخیر با توجه به عدم پیشروی آنها، تهدیدی جدی از این سمت برای بورسبازان احساس نمیشود. با توجه به اینکه در رویارویی بورس با رشدهای شارپ، بازار قدرت تحلیلمحوری خود را از دست میدهد، سهامداران باید این نکته را در نظر بگیرند که وارد جریانهای سفتهبازانه نشوند و با مدنظر قرار دادن وضعیت سهام، استراتژی معاملاتی خود را تعیین کنند. کارشناسان میگویند مرز میان هیجان و تحلیل باریک است. همین شرایط است که بسیاری از معاملهگران را در سال ۹۹ به خطا برده است. اما از سوی دیگر میتوان گفت تجربه سال ۹۹ و زیان گروه وسیعی از سهامداران سناریوی هجوم پول برای خرید سهام را منتفی خواهد کرد. کما اینکه باید این موضوع را در نظر گرفت که مرز باریکی میان رفتار بر مبنای تحلیل و منطق و رفتار هیجانی وجود دارد که میتواند معاملهگران را به اشتباه بیندازد. باید توجه داشت که رشدهای منطقی، اصولا رشدهای تدریجی و آرام هستند. با شناخت این وضعیت طبیعتا بازار به سمت فضای هیجانی و موجسواری نمیرود. نقش سیاستگذار بهعنوان کارگردان بازار سهام نیز اهمیت ویژهای پیدا میکند. بر این اساس، اقداماتی نظیر افزایش عرضههای اولیه سهام، حذف محدودیت دامنه نوسان و بالا بردن سهام شناور آزاد باید در نظر گرفته شوند.