آوازه مهماننوازی و سفره باز پهلوان شاه کرم در دوران پهلوی تا تهران رسیده بود. این پهلوان همیشه سفرهاش برای مسافران و در راهماندگان، باز و به همین دلیل به شاه کرم معروف شده بود. با وجود چنین شخصیتهایی چرا اصطلاح تعارف شاهعبدالعظیمی بین مسافران و زائران ری رایج شد؟
به گزارش همشهری آنلاین، ماشین دودی سال ۱۲۶۲ مسیر تردد تهرانیها به شهرری را آسان کرد و آنها میتوانستند آخر هفتهها همراه خانواده خود برای زیارت و سیاحت به شهر ری بروند. وجود جاذبههای گردشگری مانند چشمهعلی، کوه تفریحی زیارتی بیبی شهربانو و محوطه گردشگری امامزاده ابوالقاسم (ع) نیز بر تعداد مسافران شهر ری میافزود و مردم محلههای مختلف به ویژه اطراف حرم، همیشه میزبان زائران بودند.
اصطلاح «تعارف شاه عبدالعظیمی» وقتی به کار میرود که فردی قصد پذیرایی از مهمان را ندارد، اما به صورتی غیر واقعی او را به خانهاش دعوت میکند. اما چرا با وجود مهماننوازی اهالی ری، این اصطلاح به مردم ری نسبت داده میشود؟
«محسن ماجدی» نویسنده و ریپژوه در پاسخ به این سوال که اصطلاح تعارف شاه عبدالعظیمی از چه زمانی رایج شد، این ماجرا را مربوط به زمانی میداند که تعداد زیادی از تهرانیها با ماشین دودی به ری میآمدند. او توضیح میدهد: «زائران، مسافران و گردشگران ری، میدانستند هر جا که باشند رأس ساعت مشخصی باید به ماشین دودی برسند تا به خانههایشان در تهران برگردند. زمستانها هوا سرد بود و اغلب مسافرانی که به ماشین دودی نمیرسیدند، مجبور میشدند شب را در ری بمانند. به این نکته توجه کنید که بسیاری از اهالی ری و تهران قوم و خویش بودند و بنابراین طبیعی بود در چنین مواقعی، به منزل اقوام خود بروند.
ضمن اینکه در ایامی مانند اعیاد ملی و مذهبی یا ایام ماه محرم که تعداد مسافران به ری افزایش مییافت، درهای مقبرهها، امامزادهها و مساجد هم به روی مردم باز بود و برخی شب را در همین مکانها سپری میکردند. اطراف حرم کاروانسراهای بسیاری ساخته شده بود و فضای حرم هم درختکاری بود و به خصوص در ایان تابستان، بسیاری از مسافران ترجیح میدادند در همان حوالی حرم اتراق کنند.
زائران نگرانی و دغدغهای برای تهیه غذا نداشتند. کشاورزی و دامداری در ری رونق داشت و کباب و ریحان به وفور و با قیمت مناسب در دسترس همه مسافران بود. علاوه بر این، نذری دادن از گذشته تا به امروز یکی از سنتهای مردم این شهر بوده که نشانه مهماننوازی آنها نیز هست. نذری دادن به ویژه در ایام محرم و اعیاد مذهبی رواج بیشتری داشت و زائران دغدغه تهیه و خرید غذا را نداشتند.»
ماجدی، در ادامه میگوید: «محله سرتخت در شمال غربی آستان حضرت عبدالعظیم (ع) قرار دارد و به دلیل مجاورت با حرم، در روزهای پایانی هفته و به ویژه اعیاد ملی و مذهبی مملو از جمعیت میشد. خانههای این محله در گذشته اغلب ۵۰۰ متر و هزار متر مربع مساحت داشت. این خانهها دارای زیر زمینهای وسیعی بودند که زمستانها گرم و تابستانها خنک بود. اهالی سرتخت، میزبانان خوبی برای مسافران و زائران در اطراف حرم و بازار بودند. طبیعی است که در روزهایی که تعداد مسافران بیشتر میشد، میزبانی از مسافران هم سختتر بود و مردم نمیتوانستند هر هفته یا هر روز از همه زائران در خانههای خود پذیرایی کنند. به هر حال میزبانی از مهمان شرایط خاصی دارد و میزبان باید توانایی و استطاعت از مهمانان را داشته باشد. به نظر میرسد این اصلاح در چنین مواقعی و بدون در نظر گرفتن مهماننوازی همیشگی اهالی ری رایج شده باشد.»
روایت دیگر اینکه هر مسافری از ماشین دودی جا میماند باید یک شبانهروز در شهرری اتراق میکرد یا با گاریهای اسبی به تهران بر میگشت که در مقایسه با ماشین دودی استفاده از گاریهای اسبی بسیار سخت و زمانبر بود. به همین دلیل همه مسافران باید رأس یک ساعت خود را به ماشین دودی میرساندند و وقتی اهالی شهرری به مسافران تعارف میکردند که بیشتر در شهرری بمانند و حتی شب را در منزل آنها استراحت کنند مسافران تعارف اهالی ری را جدی نمیگرفتند و میگفتند: «چون اهالی ری میدانند ما باید رأس ساعت مشخص شهرری را ترک کنیم به ما تعارف و اصرار بر ماندن میکنند.» گویا از آن زمان ضربالمثل تعارف شاه عبدالعظیمی بین گردشگران شهرری رایج شده است. هر چند اهالی قدیمی شهرری با این اصطلاح مخالفند و نمونه مهماننوازی اهالی شهرری را وجود شخصیتهای بنامی مثل «حسین اربابی» و پهلوان «شاه کرم» ذکر میکنند. به نحوی که آوازه مهماننوازی و سفره باز پهلوان شاه کرم در دوران پهلوی تا تهران رسیده بود. این پهلوان همیشه سفرهاش برای در راهماندگان، باز و به همین دلیل به شاه کرم معروف شده بود.