پروفسور کلود رابرت کلونینجر روانپزشک آمریکایی در معرفی نظری زیستی شخصیت اشاره میکند که سرشت یا Temperament، همان اخلاط چهارگانهای است که در کتاب قانون بوعلی سینا مورد توجه قرار گرفته و در واقع اذعان دارد که مبنای نظریه شخصیت را از یکی از مبنایی ترین اصول طب ایرانی گرفته است.
به گزارش همشهری آنلاین، طب ایرانی و همینطور نظریه شخصیت کلونینجر معتقدند که یکی از علل «ایجاد یا تشدید» بیماریهایی مثل فشارخون، دیابت، مشکلات پوستی، خودایمنی مثل «ام اس» و... به دلیل برانگیختگی و بیثباتیِ سرشت پایهای فرد هستند که این برانگیختگی منجر به تغییرات هورمونی شدیدی مثل سطح بالای کورتنها در خون میشوند که در روشن شدن ژنهای بیماریهای مزمن و تشدید بیماریها نقش دارند.
کلونینجر در این باره توضیح میدهد که سرشتهای چهارگانه (مزاجها یا به تعبیر ابن سینا در کتاب قانون اخلاط)، قسمت زیستی و بیولوژیک شخصیت انسان هستند که تحت تاثیر غذا و دارو قرار میگیرند؛ در واقع سرشت مانند خاک است و در طب ایرانی بر این باور هستند که قسمتی از بیماریها، بخاطر ضعف یا عدم تعادل املاح خاک است و اگر خاک، مجدد اصلاح و غنی شود، سیر و پیش آگهی درمان بسیاری از بیماریها تغییر خواهد کرد.
کلونینجر معتقد است که سامانه های سرشتی دارای ماهیت مستقل و کارکردی متفاوت از فعال سازی،تداوم،و بازداری رفتار در برابر محرکهای محیطی در مغز است . نظریه اصلی وی بیان میکند که تعامل سه نظام مستقل ژنتیکی ، عصبی و زیست شناختی در سیستم اعصاب مرکزی(سیستم های فعال سازی،تداوم،و بازداری رفتار )، زمینه الگوهای منحصر به فرد پاسخ رفتاری به تجربه نو، پاداش و تنبیه است.این الگوهای پاسخ، موجب تفاوت شخصیت بهنجار و همان اندازه ایجاد اختلال شخصیتی و رفتاری میشود. در نتیجه تفاوتهای فردی در پاسخ به آنها (تجربه نو، پاداش و تنبیه )سرشتهایی به شرح زیررا بوجود می آورد:
آسیب پرهیز: بازداری رفتاری در پاسخ به محرکهای تنبیه یا فقدان پاداش انجام میشود. بنابراین قابلیت افراد در باز داری رفتاری «آسیب پرهیز» نامیده می شود. فرض بر تفاوتهای فرد در سیستم بازداری در رفتاری مغز است.
پاداش-وابستگی: رفتاری که در گذشته تقویت دریافت کرده است، حتی در شرایطی که تقویت ادامه نداشته باشد نیز تکرار میشود.پس تداوم رفتار بعد از مدتی که پاداش قطع میشود. «پاداش وابستگی» نامیده می شود. این بعد، بازتاب دهنده تفاوتهای فرد در سیستم مغزی مربوط به تنظیم نشانه های شرطی شده پاداش بویژه نشانه های اجتماعی است.
پشتکار: نشات گرفته از تفاوتهای فردی در سیستم مغزی برای تنظیم تقویت متناوب است . که براین اساس نشانههای تنبیه متناوب به نشانههای پاداش احتمالی تبدیل میشود و انتظار میرود که فرد در انجام امور تداوم داشته باشد.
مدل چهار بعد سرشت کلونینجر همخوانی هم با الگوی باستانی بقراط دارد.به این ترتیب که طبع سوداوی مزاج با آسیب پرهیزی، صفراوی مترادف نوجویی، دموی مزاج با پاداش-وابسته و بلغمی مزاج مترادف پشتکار است. همچنین به اعتقاد خود کلونینجر چهار بعد سرشتی با هیجانهای اصلی بشر نیز نزدیک هستند؛ چنانچه خشم با نوجویی،ترس با آسیب پرهیزی،عشق با پاداش-وابستگی و تسلط با پشتکار مرتبط دانسته شده است.
کلود رابرت کلونینجر متولد ۱۹۴۴ که از پدری تاجر و مادری هنرپیشه زاده شده یک روانپزشک و ژنتیک آمریکایی است که به دلیل تحقیقاتش در زمینه بنیادهای بیولوژیکی، روانشناختی، اجتماعی و معنوی سلامت روان و بیماری روانی شناخته شده است.
او قبلا به عنوان استاد روانشناسی و ژنتیک و همچنین مدیر مرکز رفاه خانواده در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس خدمت کرده است کلونینجر عضو برنامههای تکاملی، علوم اعصاب، و ژنتیک آماری بخش زیست شناسی و علوم زیست پزشکی در دانشگاه واشنگتن است و به عنوان یک پزشک متخصص در درمان آسیب شناسی روانی عمومی، وابستگی به مواد و اختلالات شخصیت شناخته شده است.
کلونینجر به دلیل تحقیقاتش در زمینه ژنتیک، نوروبیولوژی و توسعه شخصیت و اختلالات شخصیت شناخته شده است. او ویژگیهای شخصیتی وراثتی را که پیشبینی میکنند آسیبپذیری در برابر اعتیاد به الکل و سایر اختلالات روانی را بررسی کرده است. کلونینجر همچنین اولین مطالعه ارتباط و پیوند ژنومی صفات شخصیتی عادی را انجام داد دو ابزار پرکاربرد برای سنجش شخصیت ایجاد کرد: پرسشنامه شخصیت سه بعدی (TPQ) و پرسشنامه خلق و خو و شخصیت (TCI) در سال ۲۰۰۴، او کتاب «احساس خوب: علم بهزیستی» را منتشر کرد.