بر اساس گزارش اکونومیست، هزینه تامین مالی برای شرکتهای پرریسک در مقایسه با نرخ بازده اوراق خزانه به کمترین سطح خود از بهار ۲۰۰۷ رسیدهاست. به هر طرف نگاه میکنید، نشانههایی از فراوانی میبینید. در ماهجاری قیمت بیتکوین به ۱۰۰هزار دلار رسید و همه این تحولات بهرغم آن رخدادهاست که نرخهای بهره واقعی در محدود مثبت قرار دارند.
موضوع چیست؟ یکی از توضیحات آشنا آن است که نوآوریها در بخش فناوری آمریکا، سرمایهگذاران را هیجان زده کردهاند. بهترین مصداق برای مشاهد این رونق دو مدیر کسبوکار برجسته یعنی جنسون هوانگ و ایلان ماسک هستند که شرکتهایشان به ترتیب تراشههای هوشمصنوعی و خودروهای برقی تولید میکنند. این دو شرکت(انویدیا و تسلا) بخشی از «هفت شگفتانگیز» هستند که ارزش آنها یکسوم ارزش بازار شاخص S&P ۵۰۰ و سودشان یکچهارم سود کل بازار را تشکیل میدهد، نسبتهایی که حاکی از میزان غیرمعمول تمرکز بازار بر سهام برخی از شرکتها است.
اما آنچه کمتر موردتوجه قرارگرفته، موج جدیدی از نوآوریهای مالی است که بازار را با «ریسکهای جدیدی» مواجه کردهاست. شور و هیجان درمیان مهندسان مالی در آمریکا به همان اندازه هیجان مهندسانی که محصولات واقعی میسازند، پرحرارت است. برای مثال، رشد صندوقهای قابلمعامله شتاب چشمگیری پیدا کردهاست. صندوقهایی که در بورس آمریکا لیست شدهاند، اکنون ۱۱تریلیارد دلار دارایی را مدیریت میکنند. این صندوقها بهطور فزایندهای به سمت اتخاذ استراتژیهای پرریسک گرایش پیدا کردهاند. سرمایهگذاران اکنون میتوانند واحدهای صندوقهای قابلمعاملهای را خریداری کنند که امکان سرمایهگذاری اهرمی در سهام انویدیا و تسلا و حتی شرکتی مانند مایکرواستراتژی(فعال در حوزه خرید بیتکوین) که قیمت سهامش امسال حدود ۵۰۰درصد جهش کردهاست را فراهم میکنند.
تغییرات ساختاری که در بازارهای خصوصی در حال وقوع است نیز قابلتوجه هستند. قیمت سهام سه شرکت بزرگ حاضر در بازارهای خصوصی در سالجاری بهطور متوسط بیش از قیمت سهام «هفت شگفتانگیز» رشد کردهاست. ارائهدهندگان خدمات اعتبار خصوصی به بازارهایی واردشدهاند که پیش از این در سیطره بانکها قرار داشت. در همین حال، شاهد «انفجار» محصولاتی جدید برای سرمایهگذاری شخصی هستیم که بانکها معمارشان نیستند. شرکتهای فعال در حوزه معاملات کمی، مانند جین استریت کپیتال، با بهدست آوردن سهمی قابلتوجه در بازار صندوقهای قابلمعامله، ثروت بزرگی گردآوری کردهاند. محبوبیت این محصولات سرمایهگذاری کمهزینه، بازار سبدگردانهای خصوصی را تحتفشار قرار دادهاست و بسیاری از مدیران پرتفوی قدیمی به صندوقهای عظیم پوششریسک مانند سیتدال و میلنیوم کوچ کردهاند. حتی شرکت بلکراک بهعنوان بازیگر برتر در بازارهای سهام، به بازارهای خصوصی ورود کردهاست و این ماه توافق کرد که شرکت تامین مالی HPS را خریداریکند.
اما ممکن است سرمایهگذارانی که این محصولات پرریسک را خریداری میکنند، پشیمان شوند، زیرا شرکتهایی که در حوزه صنعت اعتبار خصوصی فعال هستند، در حالی محصولات خود را عرضه میکنند که قیمتها در اوج قرار دارد.
مساله مهمتر ریسکی است که رشد سریع نوآوری به سیستم مالی تحمیل میکند. نهادهای تنظیمگر اکنون با دهها نهاد مالی غیربانکی روبهرو هستند که با توجه به اندازه، تازگی، ابهام و درهم تنیده بودنشان، از اهمیت سیستمیک برخوردار هستند. البته برخی از این موسسات بهطور موثری بخشی از ریسک را از سیستم بانکی دور میکنند، زیرا بانکها همیشه در مقابل هجوم سپردهگذاران برای برداشت سپردههایشان آسیبپذیر هستند، اما نحوه تصمیمگیری در مورد اینکه کدامیک از این موسسات، سیستم مالی را تقویت میکنند و کدامیک از آنها مخاطرات جدید، ناشناخته و غیرقابلقبول ایجاد میکنند که فوریترین پرسشی است که در حوزه تنظیمگری مالی اکنون مطرح است.
ممکن است این مساله اولویت ترامپ نباشد. بهنظر میرسد دغدغه او مقرراتزدایی از بازار رمزارزها باشد، با اینحال قیمت بسیار بالای داراییها نیازمند توجه فوری است. در ماه اوت، شاخص ویکس(سنجه اندازهگیری نوسانات بازار سهام)، رکورد بیشترین افزایش خود در یک روز را تجربه کرد. این اتفاق پس آن رخداد که صندوقهای پوششریسک موقعیتهای معاملات ارزی بهشدت اهرم شده خود را بستند. از طرف دیگر، بهنظر میرسد که واکنش سرمایهگذاران بورسی به گزارشهای درآمدی شرکتها نسبت به قبل بیشتر و سریعتر شدهاست. در بازارهای بدهی، گزارشها از شرکتهای توسعه کسبوکار حاکی از آن است که عدماتخاذ تدابیر احتیاطی در وامدهی مشهود است. برخی سرمایهگذاران اذعان میکنند ممکن است بازدهی بورس در سالآینده کاهش یابد، اما بسیاری دیگر نسبت به ریسک ریزش احتمالی بازار سهام بیش از حد خوشبین هستند، اگرچه شاخص نوسانات به سطوح نرمال بازگشته است، اما احتمال چرخش سریع ذهنیت معاملهگران وجود دارد؛ مثلا تصور کنید که یکی از غولهای فناوری آمریکا ناگهان گزارش تیرهای از چشمانداز درآمدی خود منتشر کند یا مشخص شود که نوآوران مالی ریسک موجود در محصولات جدید خود را بهدرستی ارزیابی نکردهباشند. در چنین شرایطی، بازارها از ارتفاعی بسیار بلند سقوط خواهند کرد.