سخنان «کری» یادآور «تئوری مرد دیوانه» (Madman theory) است. بر این اساس ترامپ سعی میکند خود را فردی غیرقابل پیش بینی و متغیر جلوه دهد که احتمال هر کاری از او بر میآید. در این صورت حرفهای دیوانه وار او بیشتر جنبه واقعی به خود میگیرد تا صرفاً یک بلوف.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور منتخب آمریکا در روز رای گیری در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا درباره ایران گفته بود: امکان ندارد بگذاریم ایران به سلاح هستهای دست یابد. ما نمیخواهیم به ایران صدمه بزنیم؛ اما امکان ندارد که این کشور به بمب اتمی برسد!
او پیش از انتخابات نیز در گفتوگو با شبکه امریکایی فاکس نیوز گفته بود: من به دنبال دشمنی با ایران نیستم. میخواهم با آنها به توافق برسم، اما نمیتوانند سلاح هستهای کسب کنند. نمیتوانم اجازه بدهم ایران به سلاح هستهای دست یابد.
برایان هوک نماینده، ویژه سابق آمریکا در امور ایران در دولت اول دونالد ترامپ که قرار است تیم انتقالی در وزارت خارجه را برای ترامپ رهبری کند نیز روز پنجشنبه ۷ نوامبر (۱۷ آبان) گفت که رئیس جمهوری منتخب آمریکا «علاقهای به تغییر رژیم در تهران ندارد»، اما میخواهد جمهوری اسلامی را منزوی و تضعیف کند.
هوک معتقد بود هدف کارزار فشار حداکثری اقتصادی علیه ایران این است که دسترسی این کشور به منابع مالی خود برای تأمین هزینههای گروههای نیابتی و برنامه موشکی اش را قطع کند.
هوک معتقد بود که به مرور زمان، اقتصاد ایران به حدی از تحریمها آسیب خواهد دید که مقامات کشور را مجبور به آمدن به پای میز مذاکره خواهد کرد. وی به نیویورکتایمز گفته بود، آمریکا خواهان توافقی تازه با ایران است و فشارهای ایالات متحده اقتصاد ایران را «دچار سقوط» کردهاست.
به گزارش بی بی سی، بر اساس موضعگیریهای رسمی، تکلیف ترامپ روشن است: او میآید که با تصویب تحریمهای بیشتر و نسخهای جدیدتر و سختگیرانهتر از کارزار «فشار حداکثری»، جمهوری اسلامی ایران را در مسائلی مانند برنامه هستهای، توسعه تسلیحات مدرن مانند موشک و پهپاد یا حمایت از گروههای اسلامگرای شبهنظامی در منطقه به عقبنشینی وادارد.
بر اساس این گزارش، سیاست خارجی ترامپ در برابر جمهوری اسلامی ایران تابعی است از اولویتهای کلیتری که در سیاست خارجی بسیاری از کشورهای «غربی» در قبال ایران بازتاب دارد: ۱-مطمئن شدن از اینکه ایران به سلاح هستهای دست پیدا نمیکند؛ ۲-جلوگیری از دسترسی به فناوریهای نظامی پیشرفته و هرگونه ادوات و امکاناتی که بتوانند به ایران در برابر متحدان و شرکای آمریکا در منطقه (به ویژه اسرائیل) برتری نظامی بدهند و ۳- و در نهایت قطع کمکهای ایران به گروههای اسلامگرای مسلح در خاورمیانه.
ترامپ مدعی است که میتواند از طریق تحریمهای بیشتر و نسخه به روز شده کمپین «فشار حداکثری»، جمهوری اسلامی ایران را مجبور کند به این خواستهها تن بدهد.
از سوی دیگر، ترامپ در مصاحبهای با مجله تایم که او را بهعنوان شخصیت سال برگزیده، گفت که احتمال وقوع یک درگیری نظامی گسترده بین آمریکا و ایران منتفی نیست.
او روز پنجشنبه ۲۲ آذر در پاسخ به این پرسش که «احتمال جنگ تمامعیار با ایران چهقدر است»، به تایم گفت: «هر چیزی ممکن است. هر چیزی ممکن است. اوضاع بسیار ناپایدار است.»
ترامپ در این مصاحبه افزود که «میدانید، وقتی من [دوران ریاست جمهوریام]را ترک کردم، ما ایرانی داشتیم که خیلی تهدیدکننده نبود. آنها پولی نداشتند. به حماس پول نمیدادند. به حزبالله پول نمیدادند.»
او سپس در پاسخ به این سوال «تایم» که «میتوانم بپرسم، آیا ایلان ماسک به درخواست شما با ایرانیها دیدار کرد؟» گفت: «من نمیدانم که او با آنها دیدار کرده باشد.»
او در ادامه در واکنش به این سوال که «گزارش شده که او با ایرانیها دیدار کرده است»، نیز گفت که «من نمیدانم. او این را به من نگفته است.»
موضع ترامپ در خصوص ایران بیشتر تاکید بر مذاکره و اینکه خواهان براندازی نظام ایران نیست، میباشد.
حتی «ریچارد گرنل» که احتمال انتصاب او در سمت فرستاده ویژه ترامپ در امور ایران میرود اگرچه با گفتوگو با جمهوری اسلامی مخالف بوده و مدعی است ایران تنها زبان فشار و زور و قدرت را میفهمد ولی مخالف صد در صد مذاکره با تهران نیست و معتقد است در صورتی که به ایران فشار وارد شود، میتوان با رهبران ایران مذاکره کرد.
اما الگوی مذاکراتی او با ایران چگونه خواهد بود؟
«آنگلا مرکل» صدراعظم پیشین آلمان اخیرا در گفتگویی گفته است ترامپ اعتقادی به شرایط برد-برد ندارد و اعتقاد دارد فقط یک نفر است که میتواند برنده باشد که هر گفتگویی با او را سخت میکند.
از سوی دیگر «وندی شرمن» قائممقام پیشین وزارت خارجه آمریکا اخیرا گفته است «رئیسجمهور منتخب آمریکا (ترامپ) تأکید کرده که بهدنبال مذاکره با ایران و توافقی بهتر با ایران است، اما مذاکرات احتمالی صرفا درباره برنامه هستهای ایران نخواهد بود.»
در خصوص الگوی مذاکراتی ترامپ سخنان «جوزف نای» واضع قدرت نرم و استاد پیشین دانشگاه هاروارد جالب توجه است. نای بر آن است پیشبینی سیاستهای ترامپ دشواری دوچندان دارد، زیرا سخنان او عامدانه مبهم است و مواضعش مدام تغییر میکند. از سوی دیگر، او غیرقابلپیشبینی بودن را ابزاری مفید برای مذاکره میداند. بااینحال، میتوان باتوجهبه اظهارات او در روزها انتخابات، مقامات ارشدی که قصد دارد در دولت جدیدش منصوب کند و کارنامه دوره نخست ریاستجمهوریاش از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰، به تصوری از سیاست خارجی او دست یافت.
به گفته «نای» گرچه همواره گفته میشود که در آمریکا میتوان خط مشی دولت را از انتصاب مقامات دریافت، اما مشکل این است که دیدگاههای افراد موردنظر ترامپ گاهی با یکدیگر تناقض دارد. ازآنجاکه در دور اول ریاستجمهور ترامپ، جمهوریخواهان سنتی او را محدود کردند، ترامپ این بار مهمترین معیار در انتخاب مقامات دولتش را وفاداری و فرمانبرداری قرار داده است، اما حتی این ویژگی نیز کمکی به پیشبینی سیاستهای او نمیکند.
در خصوص شیوه مذاکراتی ترامپ، جان کری وزیر خارجه پیشین آمریکا نیز معتقد است: «پیشبینیناپذیری دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، میتواند در تقابل با دشمنان یک مزیت باشد. او پیشبینیناپذیری را به یک مزیت تبدیل میکند که واقعاً میتواند به سود شما تمام شود.
کری درخصوص مذاکرات آمریکا درباره ایران و تروریسم خاورمیانه میگوید: «اینکه طرف مقابل درگیرِ شما شود و نداند چه منظوری دارید، به سود شما خواهد بود.»
کری معتقد است: «این مسئله میتواند به تیم سیاست خارجی ترامپ در مذاکره با قدرتهای خارجی آزادی عمل بدهد، زیرا این امکان را برای ترامپ فراهم میکند که قبل از ارائه پیشنهادات عملی شروط خود را مطرح کند. وقتی تازه شروع به کار میکنید و سعی دارید جایگاهتان را پیدا کنید و دقیقاً نمیدانید از پسِ چه کارهایی برمیآیید، اینکه ذهن طرف مقابل اندکی درگیرِ شما شود و نداند که چه کاری از دستتان برمیآید، چیز بدی نیست. نمیتوان همه کارها را از طریق مذاکره به انجام رساند، اما نقطه شروع خوبی خواهد بود.
کری با اشاره به مذاکرات اخیر جو بایدن با شی جینپینگ، رهبر چین، نیز میگوید: «فکر میکنم ترامپ سعی دارد که ثابت کند مذاکرهکننده بهتری است. برای او آرزوی موفقیت میکنم. امیدوارم از پسِ این کار برآید.»
او با اشاره به ایران گفت: «معتقدم که رئیسجمهور منتخب میتواند به چند طریق باب مذاکرات بسیار مهمی را باز کند؛ و امیدوارم که بتواند. امیدوارم که موفق شود.»
سخنان «کری» یادآور «تئوری مرد دیوانه» (Madman theory) است. بر این اساس ترامپ سعی میکند خود را فردی غیرقابل پیش بینی و متغیر جلوه دهد که احتمال هر کاری از او بر میآید. در این صورت حرفهای دیوانه وار او بیشتر جنبه واقعی به خود میگیرد تا صرفاً یک بلوف.
الگوی مذاکراتی ترامپ در دور اول نیز مورد بحث میان نظریه پردازان مطرح روابط بین الملل بوده است. «گراهام آلیسون» نظریه پرداز معروف روابط بین الملل و استاد دانشگاه هاروارد آمریکا معتقد است ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری در خصوص برخی توافقات صرفا میخواست بگوید «او مذاکره کننده بهتری است» و تغییرات اساسی در توافق حاصل شده نیز ایجاد نمیشد.
به اعتقاد او در بازبینی ترامپ از توافق «نفتا» و مذاکرات صورت گرفته میان آمریکا با کانادا و مکزیک، توافق قدیم «نفتا» با توافق فعلی حداکثر بین ۱۰ تا ۱۵ درصد اختلاف داشت.
با این وجود نباید شرایط مذاکراتی ایران و امریکا با «نفتا» یا مذاکرات امریکا و چین قیاس شود. حتی شرایط دور اول ترامپ با شرایط کنونی تفاوتهای اساسی دارد. آنچه مسلم است ترامپ تمایل دارد ایران را در وضعیتی سخت و دشوار قرار دهد تا بتواند امتیازات لازم را بگیرد.
موضوعات مورد مذاکره نیز فراتر از هستهای خواهد بود. به نظر میرسد الگوی رفتاری ترامپ با ایران به بازی «لبه پرتگاه» شباهت دارد و ایران را تا لبه پرتگاه نزدیک میکند تا بتواند مواضع ایران را به نفع خود تغییر دهد.