کاوه علیاسماعیلی؛ خاطره فینال لیگ قهرمانان آسیا 2020 که با حساب 2 بر یک به سود اولسان کرهجنوبی به اتمام رسید و پرسپولیسِ ایران، «شایستهترین تیم آسیا برای رسیدن به قهرمانی» اسیر اتفاقات ورزشگاه نسبتاً خالی الجنوب دوحه شد. حوادثی که هنوز و پس از گذشت چهار سال، باورکردنی نیست.
آن زمان، مدیر روابط عمومی باشگاه پرسپولیس بودم و پراسترسترین روزهای عمرم را تجربه کردم. از یک سو، طوفانی بابت حمایت از یک باشگاه ایرانی در تمام تاریخ توسط هواداران پرسپولیس ثبت شد و از سوی دیگر، مجبور بودیم با تمام توان و انرژی مقابل شایعات ناجوانمردانه بایستیم.
به عنوان مثال، چند روز قبل از اعزام تیم به قطر، فردی در فضای مجازی، ویدیویی از روبوسی با بازیکنان پرسپولیس منتشر کرد و مدعی شد مبتلا به کرونا بوده و بازیکنان را مبتلا کرده تا فینال را از دست بدهند.
از سوی دیگر، رقبای داخلی با ما بازی نمیکردند تا آخرین شانسها برای بودن در شرایط بازی قبل از فینال از دست برود. مدیر یکی از تیمها به فاصله دو روز قبل از بازی با پرسپولیس، مدعی شد 12 بازیکن مبتلا به کرونا شدهاند و به همین علت، تیمش را به تهران اعزام نمیکند.
بعد هم شایعه شد شکایت النصر عربستان از باشگاه پرسپولیس به رأی نهایی رسیده، باشگاه ایرانی محکوم شده و فینال برگزار نمیشود.
ما به دوحه رسیدیم که با دروغهای بزرگتری مواجه شدیم؛ درست به محض شروع پرواز، یکی از بلاگرهای خارجنشین در صفحه اینستاگرام خود مدعی شد هواپیمای حامل اعضای تیم پرسپولیس در مسیر دوحه سقوط کرده!
یک نفر دیگر در کانال تلگرام خود نوشت: تست کرونا چهار بازیکن مثبت بوده و سه بازیکن پرسپولیس دچار مصدومیت شدند و فینال را از دست دادند!
حتی دروغهایی منتشر کردند با این مضمون: «پرسپولیسیها یک روز قبل از بازی با اولسان در اردوی قطر اعتصاب کردهاند»
و بعد هم نوشتند باشگاه قصد دارد یحیی گلمحمدی را در آستانه فینال آسیا اخراج کند تا به اعضای تیم، شوک مثبت بدهد!
تکذیب کردن هر کدام از این شایعات، انرژی بالایی را از ما میگرفت اما چارهای نبود. نباید اجازه میدادیم در دوره اوج کرونا که هواداران پرسپولیس نمیتوانستند تیم محبوب خود را همراهی کنند، شایعات جای اخبار صحیح را میگرفت؛ آن هم در شرایطی که قبل از اعزام تیم، 30 درصد از قرارداد بازیکنان به همراه تمام مطالبات سالهای گذشته توسط جعفر سمیعی مدیرعامل وقت به حسابشان واریز شد.
باشگاه، قرارداد یحیی گلمحمدی را برای یکسال دیگر تمدید کرد، پرونده شکایت النصر عربستان بسته شد، تیم را قرنطینه کردیم، بهترین پرواز، پذیرایی، اردو، شرایط پزشکی، ریکاوری و… فراهم شد، اکثر مسئولان رده بالای دولت و مجلس شورای اسلامی را پای کار آوردیم و تلاش کردیم فضای رسانهای و مجازی را برای حمایت قاطعانه از تیم، یکدست کنیم و با کمک خبرنگاران پاکدست و هواداران، مقابل دروغگوها بایستیم.
دیگر همه چیز مهیا بود. حتی مدیران ارشد کنفدراسیون فوتبال آسیا، فدراسیون فوتبال قطر و گزارشگران و خبرنگاران رسانههای عربزبان اعتقاد داشتند پرسپولیس قهرمان میشود اما سرنوشت، خواب دیگری برای پرامیدترین تیم آن تورنمنت دیده بود.
وقتی بازی شروع شد، با تکیه بر روحیه فوقالعاده بازیکنان توانستیم گل اول را ثبت کنیم. چه کسی هم گل زد؛ مهدی عبدی!
چند دقیقه بعد، اولسان بدون اینکه فشار جدی روی دروازه ما داشته باشد، به پنالتی رسید و بازی قبل از پایان نیمه اول به تساوی کشیده شد آن هم در شرایطی که حامد لک، ضربه اول را مهار کرد و توپ در برگشت وارد دروازه پرسپولیس شد. در نیمه دوم، باز هم پرسپولیس تیم برتر میدان بود اما یک اشتباه مهلک دیگر، پنالتی دوم را تقدیم اولسانیها کرد و کار تمام شد.
ناکامی در آن فینال، دلایل و رازهای فراوانی در دل خود داشت که شاید روزی برملا شود.
شاید اگر کلکسیونی از اشتباهات در میان نبود، جسورتر بازی را ادامه میدادیم و نمیترسیدیم، هواداران پرسپولیس میتوانستند در ورزشگاه حاضر شوند، کرونا سد راهمان نمیشد، وحید امیری و عیسی آلکثیر با آن میزان از آمادگی محروم نبودند، شجاع خلیلزاده و چند بازیکن تاثیرگذار دیگر را در اختیار داشتیم، محمد انصاری و کمال کامیابینیا در ترکیب اصلی به میدان میرفتند و شاید اگر دهها اتفاق دیگر رخ میداد، امروز جام قهرمانیِ بالاترین سطح فوتبال آسیا هم در ویترین افتخارات باشگاه به چشم میخورد اما یک حسرت بزرگو ابدی برایمان باقی ماند.
ما دیگر هرگز به 29 آذر 1399 برنمیگردیم. به آن شب رازآلود که از یلدا هم بلندتر بود و از خاطره شوم و کابوس نفرتانگیز آن، رهایی نداریم.
پرسپولیس و هوادارانش شایسته جشن قهرمانی بودند؛ حیف شد…
257 251