توسل به ادبیات برای گذر از سختیها بخشی از رسومِ این کشورِ فرهنگدوست محسوب میشود. به همین دلیل است که بلندترین شب سال با کمک شعر و داستان پشتسر گذاشته میشود. شاعران کلاسیک مانند حافظ و سعدی گویی به فکر روزهای سخت آیندگان بودند و اشعاری سرودند که دوستداران ادبیات با خواندن آن فکر کنند آن شعر برای این روزها سروده شده است. ادبیات مدرن نیز از نمادهایی مانند یلدا خالی نیست و با توجه به استقبال جامعه از این مفهوم، یلدا در حال گسترش در ادبیات مدرن است.
احمد اکبرپور در گفتوگو با خبرنگار کتاب ایرنا، درباره توجه شاعران و نویسندگان به سنتهایی مانند یلدا توضیح داد: همواره در آثار بزرگانی مانند حافظ و سعدی شاهد توجه به نماد یلدا هستیم. یلدا نماد امید است، نشانه اینکه همیشه شب طولانی تمام میشود. حافظ در غزلی سروده است:
بر سرِ آنم که گر ز دست برآید/ دست بهکاری زنم که غصّه سرآید
خلوتِ دل نیست جایِ صحبتِ اَضداد/ دیو چو بیرون رود فرشته درآید
صحبت حُکّام ظلمتِ شبِ یلداست/ نور ز خورشید جوی بو که برآید...
این نویسنده با اشاره به اینکه نمادی مانند یلدا به تدریج وارد ادبیات مدرن هم میشود، گفت: این مفهوم محدود به ادبیات کلاسیک ایران نیست، با وجود تمام مسائل و مشکلاتی که ممکن است، وجود داشته باشد، شاهد ورود نماد یلدا به ادبیات مدرن هستم.
او با تاکید بر اینکه مفهومی مانند «یلدا و امید به پایان شب و تاریکی» از راه کتاب قابل انتقال به کودکان است، ادامه داد: مولفان و شاعران میتوانند این مفهوم را در داستان یا شعر به شکلی مناسب برای دنیای معاصر به کودکان منتقل کنند، در همین روزها شاهد توجه بیشتر پدیدآورندگان معاصر به این مفهوم هستیم.
داستان ذهن کودک را فعالتر میکند
اکبرپور با اشاره به سنت شعرخوانی و قصهخوانی در شب یلدا و تاثیر آن در پرورش فکر کودکان گفت: من نویسنده هستم و دانشمند نیستم، تا تاثیر قصهگویی بر روند شکلگیری مغز کودکان را بررسی کنم، اما تا جایی درباره تاثیر مطالعه بر ذهن کودکان میدانم، اینطور است که در نتیجه خواندن و شنیدن قصه، کودک با کلمات و تصاویر تازه و ماجراهای جدید مواجه میشود، اینها برایش چالشهایی به همراه دارد و میتواند ذهن او را فعالتر کند.
نویسنده «دختر دال» درباره تفاوت متنی که برای قصهگویی نوشته شده باشد و متن داستان و اولویت آنها در استفاده برای کودکان، توضیح داد: البته هر قصهای را میتوان برای کودکان تعریف کرد اگر با زبان و ادبیات متناسب برای قصهگویی و استاندارد برای کودکان نوشته شده باشد، همه قصهها قابلیت این را دارند که به شکل قصه در بیایند.
به گفته او مولف با زبان و دنیای کودکانه و با تکنیکهای متنوع ذهن کودک را فعال میکند. کتاب اگر متناسب برای سن خردسال یا کودک باشد، قاعدتا بر پرورش کودک تاثیر را میگذارد.
بهترین الگو برای پرورش کودکان کتابخوان، رفتار مادر و پدر است
اکبرپور با اشاره به اینکه بهترین الگو برای پرورش کودکان کتابخوان، رفتار مادر و پدر است، ادامه داد: کودک به رفتار والدینش توجه میکند که آیا در زندگی آنها نقش و جایگاهی برای کتاب تعریف شده است؟ دقایق و ساعاتی که مادر و پدر در خانه مطالعه میکنند، بهتر از هر پند و توصیه شفاهی است که بخواهند به کودکان بدهند.
نویسنده «هزار هزار دانه انار» درباره روشهای علاقهمند کردن کودک به کتابخوانی توضیح داد: اگر کودک کتاب نمیخواند والدین باید این وقت را بگذارند و کتاب را به شکل شفاهی برای او بخوانند؛ یا طنز کوتاه برایش تعریف کنند. در این صورت ارتباط خانوادگی بهتر میشود و سطح سواد و دانش کودکان بالاتر میرود و همچنین کلمات جدیدتری یاد میگیرند. یعنی حتی اگر پدر و مادر زمان لازم برای قصهگویی از روی کتاب را ندارند، با داستانهای کوچکتر این مساله را دنبال کنند.
او در ارزیابی کتابهایی که در حوزه کودک و نوجوان در بازار برای خانوادهها در دسترس است، گفت: خانوادهها در زمان تهیه کتاب برای کودکان باید توجه داشته باشند، زیرا کتاب خوبی که استانداردها را رعایت کرده باشند، داریم و همچنین کتابهایی هست که هیچ استانداردی را رعایت نکردهاند. آنقدر تنوع زیاد است که همه نوع کتابی در بازار وجود دارد. خانوادهها باید یاد بگیرند به کتابها و شعرهایی مراجعه کنند که ناشران معتبرتری دارند و نام آنها به عنوان ناشر خوب مطرح است و باید یادبگیرند و مترجمان و نویسندگانی را که کار بلد هستند بشناسند تا هر کتابی را نخرند.
نویسنده «من مترسکم ولی میترسم» معتقد است: دولت باید یارانه و کاغذ به ناشران حوزه کودک و نوجوان اختصاص بدهد تا خانوادهها بتوانند سادهتر کتاب تهیه کنند. ناشران اگر بتوانند کتاب را در شمارگان بالاتر منتشر کنند، میتوانند قیمت مناسبتری برای آن در نظر بگیرند.