حجتالاسلام والمسلمین مهاجرنیا، استاد حوزه و دانشگاه، در چهارمین جلسه از سیزدهمین دوره سلسله کُرسیهای آزاداندیشی با موضوع «وفاق ملی؛ پیشران گام دوم انقلاب اسلامی» که به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر امروز یکم دیماه در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد، بر اهمیت وحدت و همبستگی ملی بهعنوان یکی از ضروریات دستیابی به اهداف کلان نظام جمهوری اسلامی تأکید کرد و گفت: وفاق ملی نهتنها یک ارزش دینی بلکه ضرورتی اجتماعی و سیاسی برای بقا و پیشرفت جامعه است.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه وفاق ملی را بهعنوان موتور محرکه جامعه در مسیر آیندهسازی معرفی کرد و گفت: وفاق ملی به معنای وحدت، انسجام و همبستگی میان ملت است که باعث تقویت ظرفیتهای داخلی و افزایش توانمندیها در مقابله با چالشها میشود و گام دوم انقلاب بدون وحدت و همبستگی واقعی میان آحاد ملت، راه به جایی نخواهد برد.
وفاق ملی جامعه را از تفرقه و سقوط نجات میدهد
وی افزود: وفاق ملی نهتنها باعث کارآمدی دولتها میشود بلکه جامعه را از تفرقه و سقوط نجات میدهد. تجربه انقلاب اسلامی و برخی از کشورهای مختلف نشان داده که هرگاه ملتها در راستای یک هدف مشترک همدل شدهاند، توانستهاند بحرانها را پشت سر بگذارند و به توسعه پایدار دست یابند.
مهاجرنیا در بخشی از سخنان خود با اشاره به آیه ۶۲ و ۶۳ سوره انفال و آیه وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا، بیان کرد: وفاق ملی یک تکلیف الهی است و خداوند در این آیات تأکید کرده که محبت و همدلی میان دلهای مؤمنان، زمینهساز نصرت الهی و پایداری نظام است. وفاق ملی که در این آیات به آن اشاره شده، تنها یک مفهوم اجتماعی نیست، بلکه یک مسئولیت دینی و اخلاقی است که باید در رأس برنامههای هر حکومتی قرار گیرد.
مولف کتاب گفتمان انقلاب اسلامی با اشاره به بحران سوریه بهعنوان یکی از نمونههای بارز ناکارآمدی در جلب وفاق ملی، گفت: در بحران سوریه، دولت آن کشور به دلیل فاصله گرفتن از مردم و عدم تأمین نیازهای اساسی آنان، دچار شکافهای عمیق اجتماعی شد که در نهایت زمینهساز تضعیف حاکمیت و نفوذ مخالفان گردید. این بحران نشان داد که هرگونه نادیده گرفتن وفاق ملی، عواقب سنگینی برای یک جامعه به همراه خواهد داشت.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در ادامه، شش عنصر کلیدی «عدالت، شایستهسالاری، قانونگرایی، امانتداری در قدرت، نظارتپذیری و اخلاقمحوری» را برای کارآمدی نظام اسلامی معرفی کرد و ادامه داد: پایبندی به این اصول، نظام را به سمت وفاق ملی، انسجام، پایداری و تحقق اهداف گام دوم انقلاب هدایت میکند. در واقع کارآمدی نظام، مهمترین مبنای وفاق ملی است.
نظام عدالتمحور دلهای مردم را متحد میکند
وی در تبیین این عناصر گفت: «عدالت» اصلیترین عامل در کارآمدی است، عدالت به معنای رفع تبعیض و ایجاد فرصتهای برابر برای همه اقشار جامعه است. نظامی که بر مبنای عدالت بنا شود، دلهای مردم را متحد کرده و زمینهساز کارآمدی و پیشرفت میشود.
وی گفت: شایستهسالاری، سپردن مسئولیتها به افراد متخصص و کارآمد است که این امر کارایی نظام را تضمین کرده و موجب جلب اعتماد عمومی میشود؛ رعایت قانون و اجرای عادلانه آن، نظم و تعاملات اجتماعی را تضمین کرده و زمینهساز کارآمدی و وفاق ملی است.
وی در توضیح عنصر «امانتداری در قدرت»، تصریح کرد: قدرت در نظام اسلامی امانتی الهی است. قدرت باید با نگاه تکلیفمدارانه مورد استفاده قرار گیرد و از بهکارگیری آن برای منافع شخصی پرهیز شود.
مهاجرنیا با تأکید بر اهمیت «نظارتپذیری و شفافیت» گفت: شفافیت در ساختارهای قدرت و نظارت مؤثر بر عملکرد مسئولان، از بروز فساد و انسداد جلوگیری میکند.
وی سپس به اخلاقمحوری اشاره کرد و افزود: اخلاق و ارزشهای دینی، زیربنای تعاملات اجتماعی سالم هستند و تقویت وفاق ملی را به دنبال دارند.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه سخنان خود به شش عنصر اساسی برای تحقق وفاق ملی اشاره کرد و توضیح داد که بدون این عناصر، دستیابی به انسجام و همبستگی واقعی امکانپذیر نیست.
تقویت هویت ملی و اسلامی؛ اصلیترین رکن وفاق ملی
مهاجرنیا با اشاره به اینکه تقویت هویت ملی و اسلامی بهعنوان اصلیترین رکن وفاق ملی و اولین رکن است، گفت: هویت هر جامعه از تاریخ، فرهنگ، زبان، دین و نمادهای اجتماعی آن شکل میگیرد. اگر حس افتخار به هویت ایرانی-اسلامی در میان مردم تضعیف شود، زمینه برای نفوذ فرهنگهای بیگانه فراهم خواهد شد. ترکیب ارزشهای دینی و تاریخی میتواند هویتی به نام 'ایران اسلامی' ایجاد کند که عامل اصلی انسجام و همبستگی در کشور است.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: مشروعیت نظام سیاسی، دومین عنصر اساسی برای ایجاد وفاق ملی است و مشروعیت به دو منبع الهی و مردمی تقسیم میشود، مشروعیت باید از طریق حمایت مردمی و همچنین پایبندی به قوانین الهی تقویت شود. اگر نظامی نتواند رضایت عمومی را جلب کند، پایههای مشروعیت آن متزلزل خواهد شد.
مهاجرنیا با بیان اینکه قدرت نفوذ معنوی و اخلاقی حاکمیت نیز سومین رکن از ارکان مهم وفاق ملی است، ابراز کرد: نفوذ حاکمیت باید از طریق ایجاد اعتماد و تقویت عشق به دولت در دلهای مردم شکل گیرد. این نفوذ نباید صرفاً فیزیکی و مبتنی بر اجبار باشد.
مهاجرنیا مشارکت را چهارمین رکن وفاق معرفی کرد و گفت: حضور فعال مردم در تصمیمگیریها و امور جامعه بهعنوان یکی از پایههای کارآمدی و وفاق ملی است. جامعهای که مردم آن احساس کنند در امور کشور مشارکت واقعی دارند، بهمراتب از انسجام و همبستگی بیشتری برخوردار خواهد بود.
وی ادامه داد: ادغام نیازها و آرمانهای مردم در راستای منافع ملی، پنجمین عنصر است و ادغام به معنای ترکیب ایدهها و نیازهای مختلف جامعه برای تحقق اهداف مشترک است. این فرآیند باعث میشود ملت به قدرتی واحد برای دستیابی به اهداف کلان تبدیل شود.
مهاجرنیا با بیان اینکه توزیع عادلانه قدرت آخرین عنصر وفاق ملی است، گفت: توزیع مناسب قدرت میان اقشار، نهادها و احزاب مختلف از تمرکزگرایی جلوگیری کرده و موجب تقویت اعتماد عمومی به نظام میشود.
مهاجرنیا در پایان سخنان خود وفاق ملی را تنها راهحل چالشهای امروز کشور دانست و تأکید کرد: با تحقق شش عنصر کلیدی یعنی عدالت، شایستهسالاری، قانونگرایی، امانتداری در قدرت، نظارتپذیری و اخلاقمحوری میتوان به سمت کارآمدی نظام اسلامی و ایجاد وفاق ملی حرکت کرد و انشاءالله این وفاق، بستری مناسب برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی خواهد بود.
انتهای پیام