ترمیم و بازسازی مبلمان و اثاثیه یک ترند رو به رشد در سالهای اخیر است. مردم گاهی ترجیح میدهند به دلایل مختلف، وسیله نو نخرند و به جای آن، سبک یا رنگ اثاثیه خود را تغییر دهند یا وسایل قدیمی و کلاسیکی بخرند که دستی روی سر و رویشان کشیده شده باشد. خرید وسایل بازسازی و ترمیمشده یا تعمیر اثاثیه کهنه نهتنها مقرون به صرفه است، بلکه به نفع محیطزیست نیز هست.
به گزارش دنیای اقتصاد، وقتی وسایل قدیمی را بازسازی میکنیم و وقتی این کار در مقیاس گسترده در میان مردم جا میافتد، تقاضا برای مواد اولیه نو، از جمله چوب و پارچه کاهش مییابد. همچنین انتشار کربن کمتر میشود و آسیب کمتری به محیطزیست وارد میشود. بهعلاوه، وقتی به جای دور ریختن اثاثیه کهنه، از آنها دوباره استفاده میکنیم، حجم زبالههای دفنشده نیز کاهش مییابد. اقتصاد چرخهای، به معنای بازگشت محصولات به چرخه مصرف، یکی از بهترین روشها برای به حداقل رساندن آسیبهای زیست محیطی است.
بعضی از مردم، خودشان وسایل خود را بازسازی میکنند اما اغلب ترجیح میدهند این کار را به کاردان بسپارند و حالا کسب و کارهایی در حال ظهورند که کارشان، بخشیدن جان دوباره به اثاثیه کهنه و قدیمی است.
یکی از آنها، «مدیسون هنلی» است. برای مدیسون همه چیز از زمانی شروع شد که برادر همسرش به دنبال کسی میگشت که نقاشی ساختمان بلد باشد اما کسی پیدا نمیشد. او اوایل دوران کرونا که همه جا تعطیل شده بود، شروع کرده بود به بازسازی چند خانه و حالا کارش نیمهتمام مانده بود. به همین خاطر، مدیسون داوطلب شد این کار را انجام دهد.
در خانهای که این دو در آن کار میکردند، مدیسون یک کمد قدیمی پیدا کرد. فورا از برادر همسرش پرسید «میتوانم این را بردارم و دوباره قشنگش کنم؟» او میگوید: «این اولین اثاثیهای بود که رویش کار کردم.» از آن به بعد، همه کارها خود به خود جور شدند. در فوریه ۲۰۲۲، مدیسون رسما کسبوکارش را استارت زد. کارش این بود که وسایل قدیمی را نو کند. مشتریها را هم ترغیب میکرد که برایش تبلیغ کنند.
حالا دو سال از آن دوران گذشته و مدیسون مهارتهایی در زمینه کار روی بوم، دکوراسیون و بازسازی مبلمان فرا گرفته و کسب و کار خودش را ساخته و نامش را «طراحی خانه مدیسون» گذاشته است. او میگوید تمرکز اصلیاش، بازسازی مبلمان و ساخت وسایل سفارشی است.
او در زمینه ساخت مبلمان از پدر همسرش کمک گرفت. پدر همسرش دچار بیماری ریوی مزمن بود و نمیتوانست به شغل همیشگیاش بپردازد. بنابراین پیشنهاد مدیسون را پذیرفت، چون کار سبکی بود و در عین حال، سرگرمش میکرد.
مدیسون در طراحی و ساخت اثاثیه و لوازم خانگی چوبی استعداد ذاتی داشت و به همین خاطر آن را زود فرا گرفت. اما در آن دوران، آزمون و خطا نیز کرد. او همیشه عاشق هنر و موسیقی بود و یک وجه از وجودش، مبتکر بود. و این وجه خلاق، افراد بسیاری را تحتتاثیر قرار داد.
به عنوان مثال، یک بار او یک صندلی قدیمی را بازسازی و رنگ میکرد. او جزئیاتی به صندلی اضافه کرد و روی آن نقاشی کشید به این امید که یک نفر آن را بخرد و به عنوان یک وسیله دکوری گوشه خانهاش بگذارد. وقتی آن را آگهی کرد خانمی به او پیام داد و گفت این صندلی را نیاز دارد.
او و مدیسون چند پیام رد و بدل کردند تا اینکه مدیسون فهمید او به تازگی دوستش را از دست داده و آن میز، او را به یاد دوست مرحومش میاندازد. این مشتری از نظر احساسی با آن صندلی ارتباط برقرار کرده بود.
وقتی مشتری آمد که صندلی را ببرد، مدیسون اشک را در چشمانش میدید. یک صندلی ساده که فقط کاربرد دکوری داشت، به آن مشتری احساس آرامش داده بود. مدیسون میگوید: «یک لحظه شگفتانگیز و زیبا بود. هنر با هر کسی به زبان خودش صحبت میکند و به همین خاطر است که کار من، خلق آثار هنری است.»
او محصولات متعددی طراحی میکند که استندهای گلدان، محبوبترینشان هستند. او که خودش عاشق گل و گیاه است، با این استندها ارتباط حسی دارد. او میگوید: «شما همیشه به فضای بیشتر برای گیاهان بیشتر نیاز دارید.»
او وقتی میخواهد تصمیم بگیرد که چه وسیلهای بسازد، ابتدا اولویتها را بررسی میکند. اگر سفارشهای مشتریها انجام نشده باشد، ابتدا آنها را تمام میکند. و کارهایی که مشتریها برای بازسازی به او سپردهاند، انجام میدهد. سپس کارهای جدید را بررسی میکند.
او میگوید: «معمولا وقتی کار روی یک آیتم را شروع میکنم، هیچ نیت خاصی ندارم. اجازه میدهم پروسه پیش برود تا ببینم چه پیش میآید. گاهی کار روی یک وسیله بیشتر از حد معمول طول میکشد اما کارهای من واقعا منحصر به فرد هستند.» البته همه چیز به زمان هم بستگی دارد.
این کسبوکار، شغل اصلی مدیسون نیست. در واقع کاری است که در زمان فراغتش انجام میدهد. با این حال خودش میگوید اغلب اوقات یک قلم مو در دستش است و در گوشهگوشه خانه، هنر خلق میکند.