به گزارش خبرنگار گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد، حقا که یزدگردی و عبور از کوچهپس کوچههای محلههای فهادان و یا گشت و گذار در بازار سنتی آن و یا قدم زدن در خیابانهای سنتی آن بهویژه از مسجد جامع به سمت میدان امیرچخماق، تجربهای فراموش نشدنی است. شهری که سفر به آن در هوای سرد و خنک بسیار خاطرهانگیز خواهد بود و میتوان بادگیرهایی که بهویژه در بافت قدیمی شهر قرار دارد را مشاهده کرد یا به بازدید انبوهی از مساجد، میادین، بازارها و آتشکدهها رفت.
یزد شهری مملو از «قنات» است که از دیرباز و از زمان باستان قناتهای زیادی در سراسر این شهر وجود داشته که امروزه بهدلیل تغییرات اقلیمی بخش زیادی از این قناتها خشک شدهاند. «قنوت» نشات گرفته از مذهبی بودن مردمان این شهر نه فقط از بعد ورود اسلام به این شهر بلکه به پیش از آن باز میگردد. بافت شهر یزد کاملا مذهبی است و مسجدها و آتشکدهها گویای این امر هستند. آتشکدههای بسیاری در یزد وجود دارد که این امر حاکی از این است که مذهب در این شهر ریشه در بلندای تاریخ دارد و حتی قبل از ورود اسلام، مردم این شهر به واسطه زرتشی بودن بسیار مذهبی بودند که این را میتوان از تعدد آتشکدهها در اینن شهر مشاهده کرد.
«قناعت» نیز ریشه در زندگی سختی که مردمان این شهر در اکثر دورههای تاریخی داشتند برمیگردد که بیش از همه نشات گرفته از آب و هوای گرم و خشک آن بوده است، که آنها را به مردمانی فروتن، همراه با متانت طبع تبدیل کرده که همیشه با قناعت زندگی کردهاند.
آب و هوای منطقه و جغرافیای یزد کاملا بر روی مردم و حتی بافت شهری آن تاثیر گذاشته است و خونگرمی و خوش زبانی مردمانش نشات گرفته از همین اقلیم دارد که گرمی سخنهایشان گردشگران را مجذوب خود میکند.
آنچه که در این شهر بسیار مورد توجه قرار میگیرد مدل شهرسازی آن است. در سیاست شهری یزد، شهرسازی بهگونهای طراحی شده که به بافت تاریخی آسیبی وارد نشود و ساختمانها عمدتا کم تراکم بوده و نهایت در ۲ تا ۳ طبقه ساخته شدهاند. این موضوع باعث میشود تا گردش هوا در شهر جریان داشته باشد و با وجود اینکه منطقه خشکی است اما هوای شهر مخصوصا در شبها مطبوع است. که البته این موضوع به سبک معماری بسیار منحصر بفرد یزد باز میگردد که از بادگیرها، منارهها و گنبدها برای معماری شهر استفاده کرده است. در این سبک معماری، بادگیرها برای ایجاد جریان باد و خنک کردن فضای ساختمان مورد استفاده قرار میگرفتند. همچنین ساباطها که یکی از جذابترین جاذبههای این شهر بهشمار میرود نیز با همین هدف ساخته شدهاند. ساباطها همان کوچههای دالانشکل مسقف هستند که در جا جای یزد دیده میشوند.
ثبت یزد بهعنوان آثار ملی و جهانی باعث شده تا مسئولان شهری برای جذب هرچه بیشتر گردشگران بهویژه گردشگران خارجی در کنار حفظ و نگهداری بافت تاریخی آن، در تلاش است تا این شهر را همگام با جهان مدرن کند تا بتواند پاسخگوی نیاز تمام سلایق باشد. همین سیاستها باعث شده، بافت تاریخی این شهر نسبت به گذشته بسیار توریستیتر شود و بسیاری از خانههای قدیمی تبدیل به اقامتگاهها و کافه شدهاند. البته هنوز برخی از این خانهها همچنان خالی و بلااستفاده باقی ماندهاند که امکان رقابتی بودن را از بین میبرد.
یکی از نکات جالب دیگری که اخیرا به جاذبههای این شهر افزوده، تبدیل شدن یکی از این خانههای تاریخی به موزه جانورشناسی است. این نشان میدهد که یزد از ظرفیت بافت تاریخی خود نهایت استفاده را کرده و برای جذب توریست با حفظ هویت تاریخی خود، از جاذبههای مدرن بازار گردشگری نیز بهره میگیرد.
یکی از جاذبههای مهم این شهر، مدرسه ضیاییه است که حافظ آن را زندان اسکندر نامیده است.«حافظ» شاعر بزرگ پارسیزبان که در قرن هفتم توسط حاکم شیراز به مدت دو سال به یزد و مدرسه اسکندریه تبعید شد. حافظ هنگام بازگشت از یزد، از این مدرسه با عنوان زندان اسکندر نام برد و آن را اینگونه توصیف کرد:
دلم ازوحشتِ زندان سکندر بگرفت/ رَخت بربندم وتا مُلک سلیمان بروم
موزه مارکار نیز یکی دیگر از جاذبههای این شهر است که فرهنگ ایران باستان را بهتصویر میکشد و آینه تاریخ و فرهنگ زرتشتیان است. این موزه که نزدیک به میدانی به همین نام و آتشکده وراهرم قرار دارد، ۸۰ سال پیش در سال ۱۳۱۲، با با هدف پرورشگاه توسط مارکار تاجر ایرانیالاصل ساخته شد. بعدها تبدیل به موزه شد و اکنون مجموعه کاملی از لوازم قدیمی منزل زرتشتیان، پوشش مردم و موبدان، اشیای مربوط به مراسم و... را به نمایش میگذارد.