جواد مرشدی: بین ایران و آمریکا مسائلی وجود دارد که حلشدنی نیست، این جمله را وزیرخارجه کشورمان در گفتوگو با شبکه الغد مصر گفته است. عراقچی خوی سلطه گری آمریکا را مسبب این موضوع دانسته و تاکید کرده ما هیچ وقت نمیتوانیم با این سیاست سلطهگری آمریکا کنار بیاییم. عراقچی همچنین گفته است که ایران نسبت به مسالمت آمیز بودن پرونده هستهای اطمینان کامل دارد و مانعی برای مشارکت دادن دیگران هم ندارد و حتی بعد از عقبنشینی آمریکا از مذاکرات، ایران به هیچ وجه میز مذاکرات را ترک نکرد. وزیرخارجه همچنین تأکید کرد که تهران همواره آماده ورود به مذاکرات شرافتمندانه بر اساس احترام و منافع متقابل است. این تحولات در حالی رخ می دهد که رسانه عراقی بغداد الیوم اخیرا مدعی شد که دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب ایالات متحده پیامی را از طریق عمان برای ایران جهت مذاکره درباره پروندههایی از جمله موضوع هستهای ارسال کرده است.
در همین حال کوروش احمدی دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی در سازمان ملل در خصوص مشکلات ایران با آمریکا و راهکار حل برخی مسائل با این کشور به خبرگزاری "خبرآنلاین"می گوید: اکثر این مشکلات قابل حل است همانطور که مشکل برنامه هسته ای را یکبار حل کردیم.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با کوروش احمدی را در ادامه می خوانید:
ارزیابی شما از مشکلات موجود بین ایران و آمریکا چیست؟ مهمترین چالش های دو کشور برای رفع تنش و اختلاف چیست و چه دورنمایی برای آن می بینید؟
ایران و آمریکا در ارتباط با طیفی از موضوعات با هم سرشاخ هستند. عمده ترین این موضوعات از جانب آمریکا همان هایی است که بهانه برای انوع تحریم های دو جانبه و فراملی ایران شده و در راس این مشکلات برنامه هسته ای ایران قرار دارد. متاسفانه حداقل بیست سال است که از شکل گیری این مشکل در روابط ایران و آمریکا می گذرد و هنوز نوری در انتهای این تونل مشهود نیست. یک بار با مرارت زیاد فرجی حاصل شد و در قالب برجام بخش هسته ای اختلافات ایران و آمریکا حل شد و دو سالی نیز امکان اجرای توافق حاصله در چارچوب برجام فراهم شد و تاثیر بسزایی بر اقتصاد ایران نیز در آن دو سال به جای گذاشت. اما در حالیکه ایران بطور کامل به تعهدات خود ذیل برجام عمل کرد، متاسفانه با تغییر دولت در آمریکا، رئیس جمهور جدید از برجام خارج شد. در ارتباط با خروج ترامپ از برجام که بدون شک نقض فاحش تعهدات آمریکا بود، باید به دو موضوع توجه داشت. نخست اینکه طبیعی است که سیاست های یک کشور با تغییر دولت در آن کشور تغییر کند. این اتفاقی است که درهمه کشورها می افتد. در ایران نیز اگر چه سیاست خارجی عمدتا خارج از حوزه اختیارات دولت است، اما با تغییر دولت همیشه شاهد برخی تغییرات بوده ایم. به عنوان مثال سیاست خارجی دولت خاتمی با سیاست خارجی دولت احمدی نژاد فرق داشت که یکی از نتایج آن لغو توافق کرسنت بود. دوم اینکه ترامپ استثنائی ترین رئیس جمهور تمام تاریخ آمریکا بود. او فقط از برجام خارج نشد، بلکه از ۱۸ موافقتنامه و عهدنامه و حتی نهادها و سازمان های بین المللی مانند سازمان بهداشت جهانی و شورای حقوق بشر و .... هم خارج شد. در حالیکه نقض عهد آمریکا در مورد برجام محکوم است اما به تصور من امکان این وجود داشت که ایران با دولت ترامپ وارد مذاکره می شد و به توافقی که می توانست شامل برخی تغییرات صرفا شکلی و بی اهمیت در برجام باشد، می رسید و ماجرا را ختم می کرد. اگر این دوره ترامپ به دلایلی عملی نبود حداقل در دوره بایدن امکان این کار وجود داشت و سه بار یعنی در تیر ۱۴۰۰ و در اسفند ۱۴۰۰ و شهریور ۱۴۰۱ امکان نهایی کردن احیای برجام وجود داشت که متاسفانه نشد که نشد. البته ادعاهایی دیگر نیز آمریکا داشته و دارد که عمده آنها مربوط به سیاست های منطقه ای ایران می شود.
اگر چه سال هاست این خصومت وجود دارد ولی آیا می توان آینده روشنی برای حل این مشکلات یا حداقل برخی از آنها متصور بود؟
اکثر چالشهای ایران و آمریکا قابل حل است. مشکل برنامه هسته ای را یکبار حل کردیم و امکان بازگشت به برجام هم قطعا وجود داشت و در شرایطی که مقامات به کرات تاکید کرده اند که قصدی برای ساخت بمب هسته ای ندارند، این مشکل قطعا قابل حل است. مشکل دیگری که ایران با آمریکا داشته حضور این کشور در منطقه بوده است. در این مورد باید متاسفانه در نظر داشت که حضور آمریکا درمنطقه به دعوت کشورهای منطقه است. از ترکیه تا عمان آمریکا پایگاه نظامی دارد. حضور خارجی در جمهوری آذربایجان هم به شکل دیگری وجود دارد. در نتیجه صرف فشار به آمریکا برای خارج شدن از منطقه کافی نیست. بلکه ایران باید این کشورهای منطقه را متقاعد کند که پایگاه های آمریکا را تعطیل کنند. واقعیت این است که تا قبل از حمله عراق به کویت در ۱۹۹۰ آمریکا هیچ پایگاهی در خلیج فارس شاید جز یک دفتری در بحرین نداشت. بعد از آن حمله عراق به کویت بود که آمریکا در منطقه حضور یافت و ماندگار شد. به عبارت دیگر نگرانی کشورهای کوچک منطقه از کشورهای بزرگ دلیل اصلی این کشورها برای دعوت از قدرت های جهانی برای حضور در منطقه است و این مسئله ای است که در همه مناطق جهان کم و بیش وجود دارد. اگر چه روابط دوستانه بین کشورهای منطقه و کاهش احساس تهدید از جانب کشورهای کوچک می تواند به حل مسئله و کاهش حضور آمریکا کمک کند، اما از آنجا که همیشه امکان تغییر سیاست داده می شود، این مسئله ای نیست که به راحتی قابل حل باشد. البته مشکل بزرگ دیگری نیز وجود دارد و آن حمایت آمریکا از اسرائیل است که دلیل مشکلاتی است که بین ایران و آمریکا در ارتباط با سیاست های منطقه ایران وجود دارد. البته با توجه به اتفاقاتی که طی یک سال گذشته افتاده ممکن است، راحت تر بتوان بر این مشکل فائق آمد.
با توجه به این پیش بینی راهکار حل این مشکلات را در چه می دانید؟
واقعیت این است که کمتر دو کشوری را در یک منطقه می توان یافت که با هم مشکل نداشته باشند. مثلا ما کم و بیش با همه کشورهای همسایه مشکل داریم. اما این مانع از داشتن روابط دیپلماتیک و انجام مستمر مذاکرات نبوده است. همین قاعده در مورد آمریکا نیز می تواند جاری باشد. به عبارت دیگر راه حل تنشزدایی ایران و آمریکا، مذاکره و رابطه است، این رابطه و مذاکره الزاما نباید مشروط و موکول به این باشد که آیا خروجی و نتیجه فوری دارد یا ندارد. راهکار این نیست که به صورت تجریدی و انتزاعی بنشینیم و با خودمان فکر کنیم که آیا راه حلی وجود دارد یا خیر. باید قدم در راه گذاشت و راه خود مشخص می کند که چگونه باید رفت. این کاری است که همه کشورهای جهان حتی آنها که با هم در جنگ هستند انجام می دهند. ویتنامی ها و آمریکایی در حالی که باهم می جنگیدند در پاریس هم با هم مذاکره می کردند و بسیار مثال های دیگری می توان زد.
۳۱۱۲۱۲