تحقیقات در این پرونده از حدود دو ماه قبل با شکایت ۸ زن در دادسرای جنایی تهران شدند. همه آنها از صاحب یک پیج که به صورت آنلاین، مشاوره گرفته و از آنها نسخه های عجیب برای حل مشکلاتشان گرفته بودند، شکایت داشتند. آنطور که مالباخته ها می گفتند، از ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان به حساب مرد رمال واریز کرده بودند اما بعد از مدتی پیج رمال بسته شده بود و مالباخته ها یکی پس از دیگری تصمیم به شکایت گرفته بودند.
به گزارش همشهري آنلاين؛ یکی از شاکیان، زنی میانسال بود که چند ماه قبل پسرش به طرز ناگهانی مفقود شده و خبری از او نداشت. این زن گفت: پسرم نادر ۳۰ ساله و در یک شرکت خصوصی کار می کرد. آخرین بار بر سر موضوع کار و زندگیش با هم بحثمان شد و بعد نادر خانه را به حالت قهر ترک کرد. معمولا پس از گذشت چند ساعت برمی گشت اما اینبار دیگر بازنگشت. هرچه به موبایلش زنگ میزنم، خاموش است. حتی به اداره پلیس رفتم و شکایت کردم اما اثری از پسرم به دست نیامده است. تا اینکه با پیج رمال آشنا شدم. به او پیام دادم و پس از صحبت با ادمین، مبلغ ۳۰ میلیون تومان به حساب رمال واریز کردم. آنها می گفتند که تخصص رمال، یافتن افراد گمشده است. او با پیک چند نسخه برایم فرستاد و گفت در جاهای مختلف مانند، گورستان یا پای درخت دفن کنم. سپس دو یا سه مرتبه به من زنگ زد و گفت پسرم در هتلی در شهرستان است یا در تصادف، مجروح شده و بیمارستان است اما نه در هتل بود و نه در بیمارستان. بعد از مدتی هم پیج بسته شد.
دومین شاکی، ماشین مدل بالایش را به سرقت برده بودند. او مبلغ ۲۵ میلیون تومان به حساب مرد رمال واریز کرده بود به این امید که با رمالی، ماشینش را پیدا کنند اما اثری از آن به دست نیامد و بعد از مدتی هم پیج بسته شد.
رمالان معمولا با ادعای بخت گشایی، به راحتی جیب افراد ساده لوح را خالی می کنند. دو نفر از شاکیان این پرونده، دو دختر دم بخت بودند که مادرهایشان با مراجعه به پیج رمالی، نسخه بخت گشایی خریده بودند؛ هرکدام ۳۰ میلیون تومان اما به نتیجه نرسیدند و تصمیم به شکایت گرفتند.
شاکی دیگر این پرونده زنی بود که زندگیش دچار فروپاشی شد. او اما نمی خواست از همسرش جدا شود و برای گرم شدن کانون زندگیش، از رمال نسخه خوشبختی و باطل شدن سحر و جادو خرید اما نه تنها مشکلش حل نشد بلکه همسرش وی را ترک کرد و از یکدیگر جدا شدند.
ماموران با انجام بررسی ها موفق شدند رمال و همدستش را شناسایی و دستگیر کنند. آنها در بازجویی ها به کلاهبرداری اعتراف کردند و تحقیقات از آنها برای شناسایی شاکیان احتمالی زیر نظر قاضی عظیم سهرابی بازپرس دادسرای جنایی تهران ادامه دارد.
رمال کلاهبردار یک تاجر پولدار بوده است اما دچار ورشکستگی شد و سر از دنیای تبهکاران در آورد. گفت و گو با وی را می خوانید.
پرونده ات نشان می دهد که تاجر تحصیلکرده ای و نخستین بار است که مرتکب خلاف شده ای؟
درسته. اینبار هم فکر نمی کردم لو بروم و دستگیر شوم اما خب من خیلی بدشانسم.
چه شد که نقشه کلاهبرداری با بازی در نقش رمال را کشیدی؟
من و دوستم، پوشاک وارد می کردیم و یک دفتر کاری داشتیم اما دو لنجی که بارمان در آن بود، در دریا واژگون و غرق شد. همین موجب شد بدهی سنگینی بالا بیاوریم. چون با تاجران خارجی کار می کردیم باید خسارت را به دلار پرداخت می کردیم. قیمت دلار هم روز به روز در حال افزایش بود و ما وضعیتمان هر روز بدتر از دیروز می شد. همین موجب شد تا نقشه خلاف بکشیم.
چرا رمالی؟
چون وقتی سفره دلم را برای یک غریبه باز کردم گفت تو را طلسم کرده اند و برای باطل کردن این سحر و جادو باید نزد یک رمال بروی. من در کارم خیلی بدشانسی آوردم؛ یکبار مغازه ام سوخت و همه اجناسم از بین رفت. بار دیگر جنس خریدم اما تاریخ مصرفش گذشته بود و فروشنده هم زیر بار نرفت. این بار هم تمام محصولاتم در دریا از بین رفت. وقتی فرد غریبه حرف رمالی را پیش کشید، همان روز ایده کلاهبرداری با این شگرد به ذهنم رسید. یک پیج خریدم با فالوورهای فیک. حتی کامنت هم خریدم که نشان بدهم مردم از کار من رضایت دارند، دوستم هم شریکم شد اما خب در نهایت لو رفتیم.