به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه جوان نوشت:
سخنان ابراهیم اصغرزاده در نشست اصلاحطلبان و روایتی نادرست از نگاه امام خمینی به جایگاه فرماندهی کل قوا و سپس ترغیب مسعود پزشکیان برای آنکه از رهبری، فرماندهی کل قوا را درخواست کند، نشان میدهد که بخش رادیکال جریان اصلاحطلب به دنبال ایجاد تنشهای جدی در سطوح بالای حاکمیت است و ابایی هم ندارد که در این راه دولت پرشکیان را هم زمین بزند.
ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب در نشست جبهه اصلاحات گیلان سخنانی را بر زبان رانده که گویی تصور کرده به جای تغییر دولت در سال ۱۴۰۳، تغییر نظام اتفاق افتاده است و انتظاراتی را از نظام برای دولت ردیف میکند که گویی پزشکیان نه در فرایندی دموکراتیک ذیل نظام، بلکه از مسیر انقلاب و کودتا به قدرت رسیده است!
اصغرزاده میگوید «رئیسجمهور باید بداند برای وفاق چه سهمی از قدرت و دولت را دارد، به طور مثال همانطور که امام خمینی فرماندهی کل قوا را به مرحوم هاشمی داد شما نیز از رهبری بخواهید فرماندهی کل قوا را به شما بدهند تا شما بتوانید به نیروی انتظامی دستور بدهید، نه اینکه وزیر کشور کابینه شما مجبور باشد با خواهش از سردار رادان بخواهد که اجرای قانون حجاب را به تعویق بیندازد».
رئیسجمهور رئیس قوه مجریه است و پس از رهبری نفر دوم کشور محسوب میشود. ریاست همه شوراهای عالی کشور (از جمله شورای عالی امنیت ملی، انقلاب فرهنگی و فضای مجازی) بر عهده رئیسجمهور است. امضای عهدنامهها، موافقتنامهها و مسائل مربوط به دیگر کشورها و سازمانهای بینالمللی، برنامهریزی ملی، تنظیم بودجه و برخی از انتصابهای دولتی، مانند گماشتن وزیران، استانداران و سفیران از جمله وظایف و اختیارات رئیسجمهوری است.
حالا اصغرزاده به تبع مشی همیشه اصلاحطلبان میخواهد بگوید اختیارات رئیسجمهور کم است و سهم او از قدرت معلوم نیست! گویا قبل از انتخابات یادشان نبود و بعد که کاندیدای اصلاحطلب رأی آورد و دولت تشکیل شد، یادشان افتاد قدرت رئیسجمهور کم است و نیروهای مسلح را هم میخواهند!
اصغرزاده البته یک گزاره نادرست را هم بیان میکند و آن اینکه امام خمینی فرماندهی کل قوا را به مرحوم هاشمی دادند. این حرف غلط و نسبت نادرست به امام است. امام خمینی پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا، دیگر هیچ گاه این سمت را به کسی ندادند و خود تا پایان عمر مبارکشان عهدهدار این مسئولیت بودند. مرحوم هاشمی صرفاً نماینده امام در شورای عالی دفاع و به عبارتی جانشین فرمانده کل قوا بودند.
از قضا رجوع به تاریخ ۱۰ سال اول عمر جمهوری اسلامی نشان میدهد که دادن اختیار نیروهای مسلح به کسی غیر از ولیفقیه اشتباه بوده است و امام خمینی هم اشتباه بودن این امر را با عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا و عدم منصوب کردن فردی دیگر در این جایگاه نشان دادند. اصغرزاده با نقل نادرست از رفتار امام به دنبال توجیه زیادهخواهی اصلاحطلبان است. زیاده خواهیهایی که در نهایت با انباشت مطالبات غیرمنطقی و غیرقانونی از دولت پزشکیان یک دولت مانده در بنبست میسازد.
فهرست خواستههایی که اصلاحطلبان از پزشکیان دارند، همراه با مطالباتی که معتقدند او باید از نظام داشته باشد، هر روز بیشتر میشود و طبیعی است که سنگ بزرگ علامت نزدن است و نهایت هم، چون دولت با انبوهی از مطالبات برآورده نشده (اعم از مطالبات اصلاحطلبان از دولت و مطالبات از نظام) مواجه است، به بن بست کشیده میشود، چون با این حس ناشی از عملیات روانی- رسانهای اصلاحطلبان مواجه است که نتوانستهام کاری کنم و نظام هم با بیاعتنایی به خواستههای من مسیر کار کردن مرا بسته نگه داشته است.
اصغرزاده همچنین گفته که «رئیسجمهور قدرت دوم کشور است و باید به این قدرت واقف باشد؛ شورای امنیت ملی برای امنیت ملی است؛ نه اینکه مسائلی، چون فیلترینگ یا لایحه حجاب را به آنجا ببرید و تصمیم بگیرید. پزشکیان رئیسجمهور است، نه رئیس "اداره جمهوری" و باید بتواند در اموری که قانون به او محول کرده تصمیم بگیرد.»
نکته این است که رئیسجمهور اختیار اجرا نکردن قانون را ندارد و قانون چنین چیزی را به او محول نکرده، بلکه موظف به اجرای قانون است و اگر میخواهد قانونی را اجرا نکند، باید بتواند دلیل مناسب بیاورد.
۲۷۳۰۲