به گزارش ایسنا، حجتالاسلام عبدالله حاجی صادقی؛ نمایندگی ولیفقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کتاب تاریخ شفاهی خود که توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به چاپ رسیده، به بیان ویژگیهای مهم مکتب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی پرداخته که به مناسبت ایام شهادت سردار دلها در چند شماره منتشر میشود:
اخلاص و مجاهدت برای گمنامی
اولین ویژگی بسیار مهم ایشان اخلاص بود. هرکس که بهجای نشان دادن خود، به دنبال نشان دادن خدا باشد، خدا متکفل میشود که او را بالا ببرد و الگو کند.
با شناختی که بیش از سیوچهار سال آشنایی با ایشان به دست آوردم، بعضی زمانها خیلی به ایشان نزدیک بودم و گاهی دورتر.
شهادت میدهم که حاج قاسم برای گمنامی مجاهدت میکرد؛ ایشان نهتنها تلاش نمیکرد که خودش را نشان بدهد، بلکه برای گمنامی مجاهدت میکرد. میخواست اعمالش را جز خداوند کسی نبیند.
اینطور نبود که به دلایل امنیتی از مصاحبه و این قبیل کارها دوری کند؛ بلکه چون اعتقاد داشت که جز خداوند کسی مزد و اجر عملی را نمیدهد، در انظار، کاری نمیکرد.
خداوند فرموده است: ان الله لایضیع اجر المحسنین، چرا انسان باید برای غیر خدا کار کند؟ چرا با غیر از خدا معامله کند؟!
بعد از شهادت شهید عبدالله میثمی، به یکی از عرفا گفتم در چند سال که همراه ایشان بودم، ندیدم یکقدم برای دنیا بردارد. ایشان فرمودند: از او تعجب نکن، از من و خودت تعجب کن. او فهمیده بود که هرگامی که برای دنیا برداره خسارته.
حاج قاسم هم اینگونه بود. این را ما تجربه کردهایم که هرکس اینطور تلاش کند که بهجز خدا را نبیند، خودش را هم نبیند و تلاش کند خدا را نشان بدهد، خدا متکفل میشود تا او را معرفی کند. در این باب، خیلی حرف هست. کمیت خودم در این جنبه میلنگد و در این زمینه مشکلدارم.
این روزها خدمت یکی از مراجع بزرگ مطرح کردم: اخلاص داشتن کار سختیه و انقطاع از غیر خدا هم سخت تر. آیا شما نسخهای دارید؟ ایشان فرمودند: خود من هم گیر هستم. مهمترین نسخهاش بکاست (گریه). سلاحه البکاء. حاج قاسم این سلاح را داشت.
مهمترین ویژگی حاج قاسم را داشتن این سلاح میدانم.(الهی هب لی کمال الانقطاع الیک): خدایا کمال جدایی از مخلوقات را برای رسیدن به خودت به من ارزانی کن. (مناجات شعبانیه)
در حق او مستجاب شده بود. حضرت آقا هم آن را مطرح کردند. اخلاص حاج قاسم به این معنی بود که در حرکات و سکنات و صحنههای زندگیاش اصلاً خودش را نمیدید، همیشه دنبال نشان دادن خدا بود.
تعبد به ولایت
ویژگی دوم که به نظر من همه فرماندهان آن را دارند، ولی حاج قاسم در آن ممتاز بود، سرباز ولایت بودن است. همه او را سردار سرداران، سردار آسمانی و سردار قلوب میدانستند. حاج قاسم سرباز ولایت بود. در درک مواضع رهبری هم ممتاز بود.
ولایت محوری دو بعد دارد: درک صحیح از ولایت و اینکه باور داشته باشد که آنچه ولایت میگوید، حکم خداوند است. این یعنی تعبد به ولایت.
او در مورد ولایت، قدرت فهم بالایی داشت. یکی از مظلومیتهای بعضی از رهبران این است که یارانشان آنها را نمیفهمند. مقام معظم رهبری و ولایتفقیه، هدیه بزرگ الهی هستند.
ما باید رهبری و آنچه را که بیان میفرمایند، بهتر بفهمیم. این خیلی مهم است! حرکت ما پیروان تا اندازهای کند است که حضرت آقا مجبور میشوند نهتنها سیاستها و راهبردها، بلکه طرح عمل و نحوه اقدام و اجرا را هم خودشان بگویند.
حاج قاسم از جمله کسانی بود که اشاره حضرت آقا را میفهمید؛ نهفقط تدابیر، بلکه منویات رهبری را هم میفهمید و وقتیکه نظر رهبری را متوجه میشد، همه توجهش به آن بود.
تعبد به ولایت، تعبد عقلانی است. فرمان بری حاج قاسم از ولایت، تعبد کورکورانه نبود؛ تعبد او بر قویترین اصول عقلانیت استوار بود. عقلانیتی که میگوید در مقابل ولی خدا تعبد داشته باشید؛ همانگونه که در برابر خداوند تعبد دارید.
این ولایتمداری حاج قاسم خیلی کارساز بود. همسنگران او هم رمز همه موفقیتهای او و خودشان را همین میدانند؛ مثلاً سید حسن نصرالله خوب میداند حاج قاسم یعنی چه! یکشب تا سحر که با ایشان همصحبت بودم، میگفت که همه موفقیت جبهه مقاومت در لبنان، سوریه و یمن و جاهای دیگر، مرهون ولایتمداری حاج قاسم بود. حاج قاسم با ولایتمداری توانست کارهای بزرگ انجام بدهد.
منبع:
موحد علوی، علیرضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس، روایت: عبدالله حاجی صادقی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۳۳۵، ۳۳۶
انتهای پیام