تشخیص اینکه بازار در چه نقطهای قرار است روند صعودی یا نزولی خودش را به پایان رسانده و تغییر جهت دهد میتواند از ضررهای احتمالی جلوگیری کرده یا سود خوبی برای شما بهارمغان بیاورد. از کندل استیکهای بازگشتی دقیقا برای این کار استفاده میکنند. کندل اینگالفینگ (Engulfing) یکی از همین کندل استیکهای بازگشتی است. در این مقاله، ماهیت و مفهوم این کندل را بررسی میکنیم و یاد میگیریم که چگونه از آن برای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال استفاده کنیم.
الگوی کندل اینگالفینگ یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال در حوزه سهام، فارکس و ارز دیجیتال است. این الگوها معکوسشدن روند بازار را نشان میدهد. الگوی کندل استیک، دو کندل صعودی و نزولی را در بر میگیرد. کندل دوم نسبت به کندل اول بسیار بزرگتر است و در واقع آن را بهطور کامل پوشش میدهد. اصلاً کلمهی اینگالف (Engulf) بهمعنی پوششدادن و فراگرفتن است.
منشأ الگوی اینگالفینگ ژاپنی است. این الگو در قرن هجدهم در تحلیل تکنیکال کندلی سر از بازارهای مالی در آورد. اینگالفینگ با وجود قدمت این الگو، همچنان در قرن ۲۱ قابلاستفاده است. دلیل این امر این است که این الگو وضعیت روانی شرکتکنندگان بازار و همچنین تعادل قدرت بین فروشندگان و خریداران را منعکس میکند. علاوه بر این، الگوی اینگالفینگ یکی از الگوهای کلیدی بازگشتی است که هشدار بازگشت قریبالوقوع روند را میدهد.
دو نوع کندل اینگالفینگ داریم:
این الگوها میتوانند نشان دهند که بازار در حال تغییر جهت نسبت به روند فعلی است. این که ترتیب دو کندل چطور باشد (اول صعودی و سپس نزولی یا برعکس)، اینگالفینگ صعودی یا نزولی را مشخص میکند. رنگ کندل نشان میدهد که جهت قیمت صعودی است یا نزولی. کندل قرمز حرکت نزولی و کندل سبز هم حرکت صعودی را نمایش میدهد.
بدنه یک کندل محدوده بازشدن تا بستهشدن هر بازه معاملاتی را نشان میدهد که بسته به تنظیمات نمودار شما میتواند از یک ثانیه تا یک ماه یا بیشتر تغییر کند. نگاه کردن به دو کندل کنار هم مقایسه روشنی از حرکت بازار در یک دوره زمانی به دوره بعدی ارائه میدهد.
برای یک کندل اینگالفینگ کامل، هیچقسمتی از کندل اول نمیتواند از سایه یا فتیله کندل دوم تجاوز کند. به این معنی که بالاترین و پایینترین قیمت کندل دوم، کاملاً کندل اول را پوشش میدهد. با این حال، تمرکز اصلی بر روی بدنه واقعی کندل است.
کندل اینگالفینگ یکی از محبوبترین الگوهای کندل استیک است که برای تعیین فشار صعودی یا نزولی بازار استفاده میشوند. با این حال، باید به خاطر داشته باشیم که کندل اینگالفینگ یک اندیکاتور تأخیری است، به این معنی که پس از پرایس اکشن رخ میدهند و برای ارائه سیگنال به دادههای دو کندل استیک قبلی نیاز دارند.
بیشتر بخوانید: بهترین اندیکاتور ارز دیجیتال برای ترید کدام است؟
الگوی کندل اینگالفینگ نشانههایی برای تشخیص دارد که در ادامه آن را بررسی خواهیم کرد.
الگوی اینگالفینگ صعودی در روندهای نزولی بازار ظاهر میشود. این الگو بهترتیب شامل یک کندل قرمز کوتاه است که در کنار یک کندل سبز بسیار بزرگتر قرار دارد.
کندل اول نشان میدهد که فروشندگان (خرسها) کنترل بازار را در دست داشتهاند. اگرچه دوره دوم با قیمت پایینتری نسبت به کندل اول باز میشود، اما فشار خرید قیمت بازار را به سمت بالا سوق میدهد. در اینگالفینگ صعودی اغلب اوقات اندازه کندل دوم دو برابر اندازه کندل قبلی میشود.
کندل اینگالفینگ صعودی به معاملهگران چند نکته را نشان میدهد که در ادامه هرکدام را بررسی میکنیم.
کندل اینگالفینگ صعودی به معاملهگران نشان میدهد که خریداران پس از یک روند نزولی قبلی، کنترل کامل بازار را در دست دارند. این الگو اغلب اوقات سیگنالی برای ورود به موقعیت خرید و پوزیشن لانگ جهت بهرهبرداری از معکوسشدن بازار است. همچنین، این الگوی صعودی به کسانی که در موقعیت فروش یا پوزیشن شورت هستند، نشان میدهد که بهتر است به بستن معامله خود فکر کنند.
شاید تا اینجا اینطور نتیجهگیری کرده باشید که کندلهای اینگالفینگ فقط با معکوسشدن روند سر و کار دارد اما اینطور نیست. کندلهای اینگالفینگ صعودی میتوانند به معاملهگران سیگنالهایی از ادامه روند بازار میدهند. وقتی یک کندل سبز بزرگتر پس از یک کندل سبز کوچکتر ظاهر شود، این نشان میدهد که بازار همچنان در روند صعودی قرار دارد و به حرکت صعودی خود ادامه خواهد داد.
کندلهای اینگالفینگ صعودی همچنین به معاملهگران میگویند که چه زمانی وارد خرید (پوزیشن لانگ) شوند، زیرا این کندلها در پایین یک روند نزولی ظاهر میشوند و سیگنال معکوس به روند صعودی را میدهند.
اگرچه در الگوی اینگالفینگ، فتیله بهاندازه بدنه اهمیت ندارد، اما کندل دوم در اینگالفینگ صعودی میتواند یک نشانه مناسب برای تعیین حد ضرر (Stop-Loss) برای یک پوزیشن لانگ باشد. زیرا نشان میدهد که حداقل قیمت دارایی که فرد در آن لحظه حاضر به پذیرش آن بوده، کجا قرار دارد. بنابراین، اگر روند صعودی جاری معکوس شود، میتوانید یک نقطه خروج واضح برای موقعیت خود داشته باشید.
هنگام بررسی الگوی اینگالفینگ صعودی، لازم است که کندلهای قبلی را نیز در نظر بگیرید تا رفتار قیمت را تأیید کند. همچنین باید از اندیکاتورهای مناسب برای تأیید معکوسشدن استفاده کنید.
با مشاهده یک نمودار قیمت در شکل زیر، میبینیم که الگوی اینگالفینگ صعودی شامل یک کندل سبز است که کندل قرمز قبلی را بهطور کامل پوشش میدهد.
اگرچه فتیله کندل قرمز از کندل سبز بلندتر است، اما بدنه کندل سبز تقریباً دو برابر اندازه کندل قبلی است. هفت روز بعدی نشاندهنده یک روند صعودی است تا اینکه یک روند معکوسشدن نزولی مشاهده میشود.
الگوی اینگالفینگ صعودی زمانی قابل اعتماد است که با ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال ترکیب شود. این الگو به معاملهگران سیگنالهای خرید قابل اعتماد میدهد و به آنها کمک میکند تا سفارشهای لانگ مناسب را ثبت کنند. در ادامه چند نکته را باهم بررسی میکنیم که به کمک آنها میتوان به تشکیل اینگالفینگ صعودی مطمئنتر بود.
در نهایت، عدم وجود هر یک از این موارد میتواند منجر به الگوی اینگالفینگ صعودی ضعیف شود، بنابراین یک معاملهگر باید اطمینان حاصل کند که تمام این چهار مورد در الگو وجود دارند تا الگو از نظر قابلیت اطمینان بالا باشد.
الگوهای اینگالفینگ صعودی و کندل چکش (Hammer) هر دو سیگنالهای معکوس صعودی هستند، اما در ساختار و آنچه که درباره احساسات بازار نشان میدهند، تفاوت دارند. الگوی اینگالفینگ صعودی یک سیگنال معکوس دو کندلی است که در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. این الگو از یک کندل نزولی کوچک تشکیل شده که پس از آن کندل صعودی بزرگتری ظاهر میشود و کندل قبلی را در بر میگیرد.
در مقابل، کندل همر الگویی تککندلی است که در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد. این کندل بدنه کوچکی دارد و فتیله پایینی آن بلند است. همچنین ممکن است فتیله بالایی نداشته باشد یا کوچک باشد. این موضوع نشاندهنده این است که گرچه فروشندگان قیمتها را پایینتر بردند ولی خریداران در پایان دوره موفق به بازگرداندن کنترل بازار شدهاند.
الگوی اینگالفینگ صعودی سیگنال معکوس قویتری نسبت به کندل همر میدهد. زیرا اینگالفینگ یک الگوی دو کندلی است که به وضوح نشان میدهد خریداران قدرت را از فروشندگان گرفتهاند. در مقابل، کندل همر به تنهایی نشاندهنده بازگشت قدرت به خریداران است، اما به اندازه اینگالفینگ صعودی معکوس شدن روند را با اطمینان تایید نمیکند.
برای شناسایی الگوی کندل اینگالفینگ صعودی و اطمینان از مشاهده سیگنال درست برای یک بازگشت احتمالی در روند بازار، مراحل زیر را دنبال کنید.
ابتدا اطمینان حاصل کنید که بازار در یک روند نزولی قرار دارد. از آنجا که الگوی اینگالفینگ صعودی یک سیگنال معکوس است، مهم است که پس از یک کاهش پایدار در قیمت ظاهر شود.
به دنبال یک تشکیل دو کندلی مشخص باشید. کندل اول باید کندل نزولی کوچکتری باشد که ادامه روند نزولی را نشان میدهد. کندل دوم باید یک کندل صعودی بزرگتر باشد که بدنه کندل اول را به طور کامل در بر بگیرد. به این معنی که قیمت باز شدن کندل دوم کمتر از قیمت بسته شدن کندل اول باشد و قیمت بسته شدن کندل دوم بالاتر از اولی باشد.
بررسی کنید که آیا حجم معاملات در کندل صعودی بالا رفته یا خیر. حجم بالاتر، قدرت سیگنال معکوس را تأیید میکند و نشاندهنده این است که تعداد قابل توجهی از معاملهگران در تغییر جهت بازار از فروش به خرید شرکت دارند.
بیشتر بخوانید: آموزش تایید روند با حجم معاملات
استفاده از تأییدیههای دیگر مانند میانگین متحرک (MA)، مکدی (MACD) و شاخص قدرت نسبی (RSI) میتواند به افزایش اعتبار الگو کمک کند.
الگوی اینگالفینگ نزولی برعکس الگوی اینگالفینگ صعودی است. این الگو شامل یک کندل سبز کوتاه است که بهطور کامل توسط کندل قرمز بعدی پوشش داده میشود.
کندل اول نشان میدهد که خریداران (گاوها) کنترل بازار را در دست داشتهاند. در مقابل کندل دوم نشان میدهد که فشار فروش (نزولی) قیمت بازار را پایینتر برده است. دوره دوم با قیمت بالاتر از روز قبل باز میشود اما با کاهش قابل توجهی به پایان میرسد.
الگوی اینگالفینگ نزولی در بالای نمودار و در ناحیه قیمت بالا رخ میدهد. این الگو سیگنالی است برای معکوس شدن قریبالوقوع قیمت به سمت پایین. ظهور کندل اینگالفینگ نزولی با یک روند صعودی بلند مدت پیش از آن همراه است. در لحظه تشکیل اولین کندل صعودی، حجم معاملات کاهش مییابد. در این حالت، اندازه بدنه کندل اهمیتی ندارد.
هنگامی که کندل دوم باز میشود، یک شکاف در قیمت ایجاد میشود که بهعنوان سیگنالی برای ادامه روند صعودی در نظر گرفته میشود. اما تا پایان دوره زمانی انتخابشده، قیمتها از قیمت باز شدن کندل اول پایینتر میروند. به این ترتیب، بدنه کندل دوم بدنه کندل اول را در بر میگیرد و در همین حین حجم معاملات شروع به افزایش میکند.
در این زمان، گاوها (خریداران) شروع به بستن موقعیتهای خود با سود میکنند. در مقابل، خرسها (فروشندگان) بهدنبال نقاط ورودی سودآور برای باز کردن پوزیشنهای فروش یا شورت هستند.
یک سیگنال معکوس به خودی خود تضمینی برای تغییر جهت بازار نیست اما توجه به نکات زیر میتواند اطمینان از سیگنال را افزایش دهد:
برای انجام یک معامله موفق با استفاده از الگوهای کندلی اینگالفینگ، میتوانید از تحلیل کندلها همراه با چندین اندیکاتور تکنیکال استفاده کنید. در ادامه یک راهنمای مرحلهبهمرحله برای معامله ارائه شده است.
اندیکاتورهای حجم معاملات، RSI و مکدی را به نمودار اضافه کنید.
اگر الگوی اینگالفینگ صعودی شناسایی شد، منتظر تایید این الگو با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال و الگوهای کندلی دیگر باشید. در بخشهای بالاتر در مورد نحوه شناسایی و تایید الگوی اینگالفینگ صعودی صحبت کردیم.
اگر پس از تشکیل الگوی اینگالفینگ صعودی، الگوی اینگالفینگ صعودی دیگری شکل بگیرد اعتبار این سیگنال بیشتر خواهد بود. همچنین متفق القول بودن اینگالفینگ صعودی و الگوی کندل چکشی قدرت سیگنال را تقویت میکند. طبق شکل زیر در ناحیه چکش، اندیکاتور MACD از پایین به بالا مرز صفر را قطع کرده و در منطقه مثبت شروع به رشد میکند. علاوه بر این، RSI نیز از سطح ۵۰ عبور کرده که نشاندهنده بازگشت صعودی است.
تنها پس از چنین تاییدی میتوان گفت که سیگنال بازگشت روند و رشد اعتبار دارد. پس از تثبیت قیمت بالاتر از اولین سطح مقاومت، یک معامله خرید (لانگ) باز کنید. در این مثال، اهداف سود در سطوح محلی مقاومت دوم و سوم قرار داشتند.
الگوهای اینگالفینگ در میان معاملهگران مبتدی و حرفهای بسیار محبوب هستند. اما دلیل این محبوبیت چه چیزهایی میتواند باشد؟ در ادامه برتریهای الگوی اینگالفینگ را باهم بررسی خواهیم کرد.
در ادامه مزایای الگوی کندل اینگالفینگ را باهم بررسی میکنیم.
الگوهای اینگالفینگ در کنار مزایا و اطلاعاتی که در اختیار ما قرار میدهد معایبی هم به همراه دارد که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
بزرگترین محدودیت استفاده از الگوی اینگالفینگ این است که این الگوها تنها زمانی مفید هستند که یک روند نزولی یا صعودی واضح در بازار وجود داشته باشد. در این حالت است که الگوی اینگالفینگ میتواند به معاملهگران سیگنالهای معکوس واضحی در جهت مخالف بدهد. به این معنی که الگوهای اینگالفینگ در زمانی که روند بازار نوسانی است یا جهت خاصی را دنبال نمیکند، خیلی مفید و معتبر نیستند.
الگوهای کندل اینگالفینگ به معاملهگران اهداف قیمتی خاصی نمیدهند. این موضوع تحلیل زمان مناسب برای خروج از معامله را دشوار میکند. به جای آن، زمانی که از الگوهای اینگالفینگ استفاده میشود، معاملهگران باید تحلیل خود را با استفاده از اندیکاتورهای مختلف ترکیب کنند تا اهداف قیمتی را شناسایی کنند.
از الگوهای اینگالفینگ بهطور مستقل نمیتوان استفاده کرد چون به کمک آن نمیتوان روند کلی بلندمدت بازار را با قطعیت کامل پیشبینی کرد. به این معنی که هنگام استفاده از الگوهای اینگالفینگ، باید تحلیل خود را با دیگر اندیکاتورها ترکیب کنید تا سیگنالهای بازار را تأیید کرده و روندهای بلندمدت را شناسایی کنید.
الگوی دو کندلی که نشاندهنده بازگشت روند بازار است، به طوری که کندل دوم کاملاً کندل اول را در بر میگیرد.
اینگالفینگ صعودی شامل یک کندل قرمز کوچک و سپس کندل سبز بزرگتر است، اما اینگالفینگ نزولی برعکس آن با کندل سبز کوچک و سپس کندل قرمز بزرگتر شکل میگیرد.
با بررسی حجم معاملات، تایید روند با اندیکاتورهای دیگر مثل RSI و MACD، و توجه به سطوح حمایت و مقاومت.
خیر، این الگو باید با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال و تأییدکنندهها همراه شود.
شناسایی آسان در نمودار، قابل استفاده در همه تایمفریمها و بازارها، و نسبت مناسب ریسک به پاداش.
الگوی اینگالفینگ در معاملات نقش ویژهای دارد. شکلگیری این الگو در نمودار، پیشدرآمدی بر بازگشت روند در بازار است. این الگو در بازارهای مالی رایج است و بهآسانی شناسایی میشود. ظاهر شدن این الگو در تایمفریمهای بالاتر نشاندهنده بازگشت روند در مقیاس بزرگتر است.
از منظر روانشناسی بازار، در لحظهای که این الگو شکل میگیرد، روند قبلی به دلیل بسته شدن گسترده موقعیتها تضعیف میشود. همزمان، روند مخالف تقویت شده و معاملات در جهت مخالف باز میشوند.