به گزارش رکنا، محسن هاتف رانندهای که بهعنوان تولیدکننده محتوای ویدئویی مهمان «آپارات کست» شده بود، در بخشی از گفتگوی خود با منصور ضابطیان از تجربه طراحی و عرضه اپلیکیشن «کاپیتان آنلاین» توسط خودش توضیح داد: این اپلیکشن همه نیازهای رانندههای جادهای و بهطور خاص رانندههای تریلیهای یخچالی را پاسخ میدهد که شامل کدهای خطا و دیگر دادههای که در حین رانندگی نیاز به جستجو درباره آنها دارند میشود. همه این اطلاعات را جمعآوری کرده و در قالب این اپلیکشین گنجاندهام.
وی ادامه داد: در حاضر «کاپیتان آنلاین» ۲۰ هزار نصف فعال دارد و جالب اینجاست که وقتی تصمیم به ساخت این اپلیکشین گرفتم، به هر کسی مراجعه کردم تا آن را برای من طراحی کنند، گفتند ۱۰۰ میلیون هزینه دارد! اما من چنین پولی نداشتم. برای همین خودم شروع کردم فیلمهای آموزشی مرتبط با طراحی یک اپلیکشن را در سایتهایی مانند آپارات، تماشا کردم و براساس همان فیلمهای آموزشی خودم این اپلیکیشن را ساختم.
این تولیدکننده محتوای ویدئویی در فضای مجازی، درباره پربازدیدترین ویدئویی که در این سالها بارگذاری کرده است، توضیح داد: زمانی با یکی از دوستان، یک بار انگور را از چناران مشهد به سمت گمرک آستارا میبردیم که قرار بود به کشور روسیه منتقل شود. از تمام مراحل جابهجایی و تخلیه بار فیلم میگرفتم و وقتی انتهای تریلی خودم را به تریلی روس چسبانده بودم تا بار انگور جابهجا شود، متوجه گوگردهای زردی، کف زمین شدم. متوجه شدم این گوگردها را کف ماشین میریزند و روی آن هم ذغال میگذارند. وقتی یخچال را روشن میکنند، گرد سفیدرنگی روی انگورهای قرمز مینشیند و موجب ماندگاری بیشتر آن میشود و آفت به آن نمیافتاد.
وی افزود: من این مراحل را با تمام جزییات ضبط کرد و روی آن صداگذاری کردم. چهل روز بعد وقتی بار دیگری را از ساوه به مشهد میبردم، آن را در صفحهام بارگذاری کردم و تا وقتی به مشهد رسیدم، همان ویدئو ۶۰ هزار دنبالکننده برایم آورد! ۱۲ میلیون هم بازدید داشت. تا به امروز هم همین ویدئوی مربوط به انگورها بیش از ۱۴۰ هزار دنبالکننده برایم به ارمغان آورده چرا که هنوز در صفحه من پین است و هنوز هم شاهد بازخوردها و کامنتهای مختلف درباره آن هستم. پیج من آن زمان بسته شده بود و به نوعی همین ویدئو باعث احیای صفحه من شد.
هاتف درباره تجربه نگارش کتاب «شوفر سنتی، کاپیتان آنلاین» گفت: دو سال پیش این کتاب را نوشتم و اشاره به نام کاپیتان دارد که این روزها به رانندهها میگویند. تقریبا نکات کلیدی را بهصورت تیتروار بر اساس سوالات مخاطبانم درآن نوشتم. همه این کتاب را هم در ماشین نوشتم. سفر ۳۰ روزهای به یک کشور داشتم و در مسیر رفت و برگشت آن این کتاب را نوشتم. وقتی کتاب را به چاپخانهای دادم و مجور گرفت، خیلی از رفقا و دنبالکنندهها از آن استقبال کردند و با خرید نسخههای آن باعث انرژی مثبت برای من شد. به همین دلیل کتاب دوم را بهصورت تخصصیتر نوشتم. این کتاب قرار است بهزودی منتشر شود.
این راننده کامیون جادهای، در بخشی از این برنامه به دعوت وزیر وقت راه به یک چالش هم اشاره میکند و میگوید: زمانی آقای بذرپاش را دعوت کردم سوار ماشین من شود و اتفاقا فیلمش هم موجود است که قول داد سوار شود و نیامد! اگر آقای بذرپاش همان زمان میآمد و سوار ماشین من میشد کاری میکردم که وقتی به مقصد میرسید، راهی بیمارستان شود! البته کار خاصی نمیکردم، فقط کافی بود حین عبور از چالههایی که خودشان در جادهها ایجاد کرده بودند، ترمز نکنم. وقتی میفهمید عبور از این چالهها در جاده چه حالی دارد، میگفتم، دیگر تصور نکنید که شغل رانندگی در جاده یک شغل تفریحی است!