۲۳ دی ماه سالروز تولد «محمدعلی جمالزاده» یکی از نویسندگان نامدار و پیشتاز قصهنویسی معاصر ایران است که آثارش نقطه عطفی برای ادبیات ایران به شمار میرود و سبک نگارش جمالزاده تولد سبکی نوین در داستاننویسی فارسی محسوب میشود. از مهمترین آثار این نویسنده میتوان به کتابهایی چون «قصه قصهها»، «یکی بود، یکی نبود»، «سروته یه کرباس»، «دارالمجانین»، «قصههای کوتاه برای بچههای ریشدار» و «قصه ما به سر رسید» اشاره کرد.
با گسترش فضای مجازی از اواسط دهه ۹۰، داستان برای نسل جوان شکل دیگری به خود گرفت و شاید بتوان این موضوع را مطرح کرد که بسیاری از نویسندگان نسبت به این هنر بیانگیزه شدهاند. ایسنا در این گزارش به چرایی کمرنگ شدن داستان و بررسی وضعیت داستاننویسی در قزوین پرداخته است.
جلسات داستانخوانی در قزوین کمرنگ شده است
گیتی باقری، یکی از داستاننویسان و فیلمنامه نویسان قزوینی است که در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: افراد بسیاری در قزوین وجود دارند که به داستاننویسی علاقهمند هستند و امیدوارم که با توسعه زیرساختهای فرهنگی و حمایتهای مناسب، شاهد رونق بیشتری در این زمینه باشیم.
وی در خصوص کمرنگ شدن جریسان داستاننویسی در قزوین بیان میکند: شرایط ادبیات داستاننویسی در قزوین بهعنوان یکی از شهرهای مهم فرهنگی ایران، میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی همچون کمبود مراکز فرهنگی و هنری باشد. از طرفی عدمحمایت کافی از نویسندگان و ناشران محلی میتواند باعث کاهش انگیزه در این قشر شود.
این داستاننویس قزوینی میگوید: تغییرات در سبک زندگی و الگوهای مصرف فرهنگی ممکن است افراد را به فعالیتهای دیگر معطوف کند. نهادهای آموزشی نقش مهمی در پرورش استعدادهای نویسندگی دارند و اگر این نهادها توجه کافی به این موضوع نداشته باشند، ممکن است تأثیرات منفی داشته باشد.
وی بابیان اینکه در سالیان اخیر کارگاههای داستاننویسی و جلسات داستانخوانی کمرنگ شده است، تصریح میکند: دلایل متعددی در این کاهش فعالیتها میتواند دخیل باشد، یکی از مهمترین دلایل میتواند تغییرات فرهنگی و اجتماعی باشد. با تغییر سبک زندگی و افزایش مشغلههای روزمره، افراد ممکن است کمتر وقت و انرژی برای شرکت در چنین فعالیتهایی داشته باشند.
باقری بیان میکند: علاوه بر این، پیشرفت تکنولوژی و دسترسی به منابع دیجیتال ممکن است بهنوعی جایگزین این کارگاهها و جلسات شده باشد. افراد میتوانند بهراحتی به کتابها و منابع آموزشی آنلاین دسترسی داشته باشند و نیاز به حضور فیزیکی در کارگاهها کمتر احساس میشود.
وی اظهار میکند: تغییر در علاقهمندیها و اولویتهای مردم نیز میتواند در کمرنگ شدن جلسات داستان خوانی نقش داشته باشد. ممکن است افراد به فعالیتهای دیگری مثل شبکههای اجتماعی، بازیهای ویدئویی و سرگرمیهای آنلاین علاقهمند شده باشند. این عوامل همگی میتوانند به کاهش فعالیتهای داستاننویسی منجر شده باشند. بااینحال، اهمیت این فعالیتها همچنان پابرجاست و امیدواریم که با ایجاد بسترهای جدید و جذاب، افراد مجدد به این حوزهها علاقهمند شوند.
داستاننویسی به مثابه دریایی عمیق است
به گزارش ایسنا، لیلا روغنگیر قزوینی از دیگر نویسندگان این استان است که نظر مخالفی دارد و معتقد است: داستان بخش مهمی از زندگی مردم است که به نظرم کم نشده و ما هر بار شاهد ورود افراد جدید به این هنر است و این بسیار ارزشمند است. داستان دریای عمیقی است که فقط کسانی در آن باقی میمانند که تلاش داشته باشند وگرنه امواج دریا آنها را پس میزند.
وی ادامه داد: اینکه به نظر میرسد کم شده است به خاطر زندگی مردم و تغییر فکر آنهاست. انگار به نظر میرسد همه آنقدر درگیر روزمرگیها شدهاند اما این موضوع را نمیتوان به همه مردم تعمیم داد چون داستان دوستداران خودش را دارد اما متأسفانه در قزوین دورهمیهای داستان در سالهای اخیر بسیار محدود شده و بهجز دو کارگاه نمیتوانیم محل دیگری را به علاقهمندان معرفی کنیم.
این نویسنده قزوینی بابیان اینکه در قزوین آموزش خاصی در حوزه داستاننویسی وجود ندارد، خاطرنشان میکند: به نظرم آموزش داستان بهصورت کارگاهی بهتر است، آموزش وقتی خیلی تکنیکی مطرح شود ممکن است ذوق و شوق و خلاقیت را بگیرد. وقتی دوستان دورهم جمع میشوند و داستانخوانی میکنند بهتر با تکنیک هم آشنا میشوند.
توجه ویژه والدین به بُعد تحصیل و غفلت از داستان
حدیثه پورشیخ یکی دیگر از نویسندههای قزوینی است که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت ویژه دارد، وی گفتوگو با ایسنا در خصوص کمرنگ شدن داستاننویسی در قزوین اظهار میکند: چند عامل مهم میتواند دلایل کمرنگ شدن داستان باشد، در حوزه کودک و نوجوان تغییر نوع نگرش دانشآموزان تأثیر بسیاری در این امر دارد.
وی بیان میکند: توجه ویژه والدین به بُعد تحصیل و آموزش کودکان و نوجوان، میتواند یکی از دلایلی باشد که کودکان و نوجوانان به هنرهایی مانند داستان توجه نکنند، برای مثال بسیاری از والدین به فرزندانشان برای شرکت در آزمونهای تیزهوشان تأکید میکنند و یا در مدارس رقابت شدید برای این موضوع در میان دانشآموزان برای ورود به مدارس تیزهوشان وجود دارد.
این نویسنده قزوینی تصریح میکند: از جمله دغدغههای دیگر این موضوع، حضور و شرکت دانش آموزان در انواع کلاسهای زبان، ورزش، موسیقی است که دیگر وقت زیادی برای نوشتن حتی به شکل ساده برایشان باقی نمیگذارد؛ در حالی که با روزانهنویسی و خاطرهنویسی میتوان این هنر را برای کودک و نوجوان جذاب کرد و استعدادها را پرورش داد.
وی میگوید: دلیل دیگر کمرنگ شدن داستاننویسی، حضور پررنگ فضای مجازی و قابلیتهای جذب مخاطب آن است، گاهی میبینیم ساعتها وقت، انرژی و حتی هزینه برای سرگرمی در فضای مجازی مصرف میشود اما به همان میزان و حتی خیلی کمتر فرصتی برای خواندن داستان و نوشتن آن صرف نمیشود.
پورشیخ در ادامه بیان میکند: عادت به داستانخوانی میتواند ما را به سمت داستاننویسی سوق دهد و عامل خوبی برای بارش فکری و فضاسازی ذهنی فراهم آورد که باعث برونریزی فکری به شکل کلمات در قالب داستان خواهد شد.
وی تصریح میکند: در دنیای بزرگسال آنچه مشهود است دغدغه معیشت خانوادههاست. اولویت اول خانواده معاش خود و فرزندانشان در بحث نیازهای اولیه زندگی است و بعد از آن باوجود نوع نگرش خانواده به بخش رشد و توسعه فردی هزینههای دیگری بر اساس شرایط اقتصادی خانوار در نظر گرفته میشود، بهطوریکه آموزش زبان، سپس آموزش یکرشته ورزشی و بعد موسیقی ازجمله دغدغههای مشترک بیشتر خانوادههایی است که علاقهمند به رشد خود و فرزندانشان هستند و در اولویتهای بعدی نوشتن داستان یا پرداختن به آن است.
داستاننویسی در سبد فرهنگی خانوار جایگاهی ندارد
این نویسنده قزوینی اظهار میکند: نکته مهم دیگر است که علیرغم آنکه هزینههای کلاسهای داستاننویسی در استان قزوین بهمراتب خیلی کمتر از سایر کلاسها و کارگاههاست اما برخی از والدین و بزرگترها هنوز به جایگاه و تأثیر ادبیات و داستان در رشد اجتماعی، مهارتهای زندگی، بلوغ عاطفی و بلوغ فکری آگاه نیستند به همین دلیل باوجود هزینههای بسیار اندک، کلاسهای داستاننویسی در سبد فرهنگی خانوار جایگاهی ندارد.
وی ادامه میدهد: در سالهای اخیر داستاننویسان استان و مدرسین این امر نیز باوجود تلاشهای فردی بسیار، هنوز نتوانستهاند به جایگاه شایستهای در این خصوص برسند. حمایت ارگانها و نهادهای دولتی و خصوصی، شناسایی و پشتیبانی از مدرسین و نویسندگان این امر، تبلیغات مؤثر رسانهای و اختصاص بودجه مناسب توسط متولیان فرهنگ و هنر و ادبیات میتواند در این زمینه تأثیرگذار باشد.
پورشیخ خاطرنشان میکند: نکته مهمتر اینکه اکثر نویسندگان برجسته تماموقت به امر خواندن و نوشتن نمیپردازند و این به دلیل عدمحمایت نهادهای دولتی و خصوصی است و اینکه در کنار نوشتن، شغل دیگری دارند که وقت زیادی را برای امرارمعاش از آنها میگیرد.
وی در پایان میگوید: یک نویسنده حرفهای بعد از نوشتن اثر در قدم بعدی باید به دنبال ناشر بگردد و حتی بعد از یافتن ناشر هزینههای چاپ اثر برای نویسنده و ناشر بسیار زیاد است و تمامی این دغدغهها باعث میشود تا معدود کسانی در این وادی بمانند که قطعاً بهجز عشق و علاقه دلیل دیگری برای آن نمیتوانیم بیاوریم.
به گزارش ایسنا، همانطور که اشاره شد، قصه از گذشته تا به امروز جزئی از فرهنگ ما بوده و هست اما اینکه چرا امروز این حوزه دچار افول شده است را باید در نقش نهادهای فرهنگی از جمله فرهنگ و ارشاد، حوزه هنری، تبلیغات اسلامی و حتی فرهنگی و ورزشی شهرداری جستجو کرد که چرا نهادهای فرهنگی در سالهای اخیر در این خصوص منفعل عمل کرده و میکنند.
انتهای پیام