همشهری آنلاین: قاسم ترکاشوند، هنرمندی است که از سال ۱۳۸۱ با گامهای مطمئن و خلاقانه وارد عرصه طراح صحنه و لباس شد. او با خلق فضاهایی درخشان و جذاب در سریالهایی مثل «دردسرهای عظیم»، «نقطه سر خط» و «راه در رو»، «رخصت»، «خوش نشینها» و ... توانست تجربههای ارزشمندی برای خود رقم بزند و توجه ویژه مخاطبان را به آثارش جلب کند. او برای طراحی صحنه و لباس فیلم «دریا و ماهی پرنده» به کارگردانی مهرداد غفارزاده در جشنوارههای بین المللی جوایز متعددی را کسب کرد. او که فعالیتش در حوزه کودک را نیز با مجموعه «سنجد» آغاز کرد، این روزها بعد از مدتها با سریال «لالایی» به دنیای شیرین کودکان برگشته است.
شما سال هاست به عنوان طراح صحنه در تلویزیون و سینما فعالیت دارید و در بسیاری از سریالهای سالهای اخیر به عنوان طراح همکاری کردید. چقدر از تجارب گذشته خود برای ایدهپردازی طراحی صحنه سریال لالایی استفاده کردید؟
من در طول فعالیتم همیشه کار طراحی صحنه و لباس را باهم انجام میدادم و اولین پروژهام که به عنوان طراح صحنه و لباس کار کردم سریال «سنجد» بود. اما از سریال «نیسان آبی» به بعد که با پلتفرم فیلیمو همکاری داشتم و پروژههایم بیشتر شد، تمرکز اصلیام را روی طراحی صحنه گذاشتم. همچنین در دوران دستیاریم کار کودک زیاد انجام دادم و در مجموعههای مختلفی مثل سریال «چموش خموش»، «عروسکهای جادویی»، «توپ گرد»، «دوقلوها» و چند کار عروسکی حضور داشتم اما از تمام این کارها سالها میگذرد. به عنوان طراح صحنه همیشه درگیر پروژههایم میشوم و با پایان هرکدام باید سعی کنم خودم را از آن جدا کنم و وارد دنیای مجموعه بعدی شوم. سریال «لالایی» هم به واسطه ژانرش برایم هیجانانگیز بود و باعث شد بعد از سالها دوباره به این فضا (کودک و نوجوان) برگردم، سنم را نادیده بگیرم و با بچهها همراه شوم.
از طرفی یکی از ویژگیهای مثبت «لالایی» گروهی بود که سالها در حوزه کودک کنار هم فعالیت داشتند و همدیگر را میشناختند، به همین خاطر زمانی که من به عنوان یک آدم جدید به این تیم اضافه شدم، خوشبختانه فیلمنامه و فضا تا حد زیادی آماده بود. در ادامه من هم توانستم خیلی زود با همفکریهای آقای درویشعلی پور، با تیم هماهنگ شوم.
قصه «لالایی» ترکیبی از دنیای فانتزی و رئال است و طراحی برای چنین فضایی حتماً با سختیهایی همراه است. شما با توجه به فیلمنامه و ژانر، چه ویژگیهایی را برای طراحی در نظر گرفتید؟
بخشی از پروژه لالایی فانتزی و بخش دیگر آن با تخیلات همراه بود. به همین دلیل من سعی کردم از فرم های خیلی خاص و جزئیاتی که بچه ها دوست دارند استفاده کنم تا همه چیز خیلی رنگی و به دنیای کودکان نزدیکتر باشد. مثلا در خانه پاداش و مغازه تجهیزاتی که دارند، سعی کردیم از لگوهایی با تنالیته رنگی و منبع نورهای متفاوت استفاده کنیم یا لاکی، ماشینی که سوارش میشوند یکی از مهم ترین کاراکترهای قصه ما بود که از ابتدا فرمی را برایش در نظر گرفتیم که از طراحی و سختیهای ساخت آن نترسیم و در کل بیست و هشت روز زمان برای طراحی و اجرای آن صرف شد. بعد از «چاق و لاغر» که در آن یک ژیان خاص وجود داشت، به یاد ندارم در پروژهای مربوط به کودکان، سازهای جدید خلق و اجرا شده باشد و این کارها بدون کمک تهیهکننده و کارگردان «لالایی» اجرایی نمیشد. همچنین در کنار کودکان و نوجوانان که مخاطب این سریال بودند، بزرگترها هم هنگام تماشا آنها را همراهی میکردند، یعنی ما دو مخاطب هدف داشتیم و با تلفیق فرم فانتزی و قابل باور کاری کردیم که مخاطبان در هر سنی که هستند راضی باشند.
- چه قدر زمان صرف طراحی و چیدمان دکورهای لالایی شد و آیا در زمان ساخت دکور با چالشی هم مواجه شدید؟
سریال لالایی بخشی فانتزی و بخشی دیگر مبتنی بر تخیلات است. تلاش کردم از فرمهای خاص و جزئیاتی استفاده کنم که کودکان به آنها علاقه دارند. سعی داشتیم فضای طراحی شده پر از رنگ و نور باشد تا دنیای کودکان به آن نزدیکتر شود. برای مثال، در خانه و مغازه پاداش، از لگوهایی با تنالیتههای رنگی متنوع و منابع نوری متفاوت استفاده کردیم. همچنین، طراحی ماشین جادویی قصه به نام لاکی، که از کاراکترهای اصلی سریال بود، این کاراکتر نه تنها یک وسیله نقلیه، بلکه ماشینی بود که با هوش مصنوعی کار میکرد و توانایی تفکر و تعامل با دیگر شخصیتها را داشت. لاکی به عنوان نمادی از تکنولوژی و نوآوری، به داستان ما عمق بیشتری بخشید، به همین علت در زمان ساختنش حساسیت زیادی به خرج دادم. طراحی و اجرای این ماشین حدود بیست و هشت روز زمان برد و باید از همان ابتدا فرمی برای آن در نظر میگرفتیم که سختیهای ساخت آن را تحملپذیر کند.
- از چه المان و رنگهایی برای رساندن مفاهیم مختلف در سریال لالایی استفاده کردید؟
همواره به پیشینه و ویژگیهای هر یک از شخصیتها توجه خاصی دارم. هر شخصیت در داستان، ویژگیها و تواناییهای متفاوتی دارد و من بر اساس این آنالیز، مواردی را در طراحی و چیدمان در نظر میگیرم. برای مثال، در طراحی مغازه و خانه پاداش که در پرورشگاه بزرگ شده است، از وسایل بازیافتی و ضایعاتی که در طبیعت رها شدهاند استفاده کردیم تا ارتباط او با گذشته و طبیعت را حفظ کنیم. برای یک طراح بسیار مهم است که بداند هر رنگ چه خصوصیاتی را در خود دارد و استفاده بهجا و درست از آنها در چیدمان دکور اهمیت زیادی دارد. اگر در انتخاب رنگ و فرم، به بحث روانشناسی شخصیتها توجه نکنیم، قطعاً در کارمان به مشکل خواهیم خورد.
- شما علاوه بر کار طراحی صحنه به عنوان طراح لباس و بازیگر هم فعالیت داشتهاید. به کدام حیطه بیشتر علاقه دارید؟
طراحی لباس برایم جذابیت ویژهای دارد و بیشتر از بقیه به آن علاقهمندم. بهتر است بگویم بعد از این بیست و پنج سالی که کار طراحی صحنه انجام میدهم، هم به لحاظ طراحی اولیه و هم به واسطه تیم خوب و کاربلدی که کنارم هستند، این حوزه به نوعی برایم سادهتر است. اما در مورد طراحی لباس شما ابتدا ویژگیهای هر کدام از شخصیتها را روی کاغذ میخوانید و بعد در مورد هر کاراکتر ایدهپردازی میکنید؛ در ادامه وقتی آنها با طراحی شما جلوی دوربین میروند، حس خیلی خوبی دارد و به همین خاطر برایم جذاب است.
- فضای کار در تلویزیون با نمایش خانگی چه قدر متفاوت است و چقدر این تغییر فضا در کارتان تاثیر داشت؟
در کارهای تلویزیونی باید بخش زیادی از کار را در زمان کوتاهی برای فیلمبرداری آماده کرد. من بعد از سریال «نون خ۵» به پروژه «لالایی» آمدم و کم شدن فشار زمانی، کاملا مشخص بود. پیش از این هم تجربه کار کردن با پلتفرم فیلیمو را در «نیسان آبی» داشتم و به دلیل خوش حسابی و منظم بودن برنامهها، بچهها به لحاظ روحی آمادهتر کار را پیش میبردند.
- به نظر شما یک طراح صحنه و لباس برای تولیدات مربوط به کودک و نوجوان چه مواردی را باید در نظر بگیرد؟
برنامههای مربوط به کودک اهمیت زیادی دارند چرا که شخصیت بچهها در سن کم شکل میگیرد. آموزش دادن در بخش ارتباط گرفتن با خانواده و اطرافیان، بحث خوراکیها و مضرات فستفود و از همه مهمتر استفاده درست از فضای مجازی همه مواردی است که باید در تولیدات مخصوص کودکان به آنها پرداخته شود و در کل چون بچهها از این سبک برنامهها الگوبرداری میکنند باید مراقب باشیم چیزهایی را نشان دهیم که برایشان ضرر نداشته باشد. همچنین ما میتوانیم خیلی هوشمندانه این سیاست را ترویج دهیم که بچهها را به استفاده از لباسها و المانهای ایرانی دعوت کنیم تا فرهنگمان فراموش نشود.
گفت و گو از آلما حقیقی