به گزارش همشهری آنلاین، زن ۴۰ ساله که به اتهام مزاحمت و ورود به عنف به منزل هوویش به مرکز انتظامی احضار شده بود، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: هنوز یک سال بیشتر از پایان تحصیلات دانشگاهیم نگذشته بود که با سورنا آشنا شدم. اما از نظر فرهنگی و اجتماعی تفاوت زیادی داشتیم.
من در خانوادهای مذهبی رشد کرده بودم و پدرم عاشقانه مادرم را دوست داشت و به او عشق میورزید، ولی سورنا فرزند طلاق بود. او از ۸ سالگی نزد نامادری زندگی می کرد چراکه مادرش به دلیل خیانت و ازدواج موقت پدرش طلاق گرفته بود. با آنکه این موضوع در روحیه سورنا تاثیر بدی گذاشته بود و میدانست که فرجام خیانت قربانی شدن فرزندانی مانند خودش است، اما متاسفانه از این ماجرا درس نگرفت.
- دستدرازی شوهرعمه به دختر یتیم | تباهی در شب عروسی مختلط
- انتقام زن جوان از شوهرش رنگ خیانت گرفت | هم کتک خوردم هم رسوا شدم
من عاشق سورنا شدم و سعی کردم زندگی سراسر صمیمیت و پر از عاطفه را برایش به تصویر بکشم، ولی در همان ماههای آغازین زندگی مشترک متوجه شدم او روابط خارج از عرف با زنان غریبه دارد. فکر میکردم سکوت بهترین شیوه برای مقابله با این رفتار همسرم است تا خودش متوجه اشتباه بزرگش شود. از سوی دیگر نیز باردار بودم و او هم رفت و آمدهایش به منزل زن غریبه را انکار میکرد.
فرزندم به دنیا آمد و من به خاطر اینکه پسرم قربانی این ماجرا نشود وانمود میکردم از روابط نامتعارف او خبر ندارم چراکه نمیخواستم زندگیم از هم بپاشد. همسرم مدعی بود دوست دارد فرزندان بیشتری داشته باشد و من هم برای بار دوم و سوم باردار شدم و 2 دختر دیگر به دنیا آوردم، ولی باز هم شرایط زندگی و رفتارهای شرمآور شوهرم تغییری نکرد.
با تألمات روحی و روانی در حالی زندگی را سپری میکردم که شوهرم به فیلم و سریال های ماهوارهای ترکی علاقه زیادی داشت و مدام پای ماهواره مینشست. فکر میکنم یکی دیگر از دلایل اصلی اینگونه روابط از بین رفتن قبح برخی از ارتباطات بین زن و مرد است.
مدتی قبل وقتی رفت و آمدهای شوهرم را با دقت کنترل کردم، فهمیدم او یکی از همکارانش را از ۸ سال قبل به عقد موقت خودش درآورده است. دیگر نتوانستم این موضوع را تحمل کنم و سوار تاکسی شدم و به طرف منزل آن زن به راه افتادم.
زمانی که خودرو همسرم را در پارکینگ منزل دیدم، دیگر حال خودم را نمیفهمیدم. همه زحمات، عشقهای یکطرفه و ۱۷ سال زندگی توأم با سکوت از مقابل چشمانم عبور کرد. زنگ منزل آن زن را به صدا درآوردم. وقتی همسرم را مقابل خودم دیدم، به یقین رسیدم که او به من خیانت میکند. این بود که با آن زن درگیر شدم و همسایگان او هم با پلیس تماس گرفتند. بعد هم در کلانتری فهمیدم که شوهرم آن زن را به عقد موقت خودش درآورده است.
با راهنماییهای تجربی و دستور ویژه سرهنگ رجبعلی صفایی رئیس کلانتری سناباد مشهد بررسیهای کارشناسی و اقدامات روانشناختی این ماجرا به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.