پدری از جنس شهید رسانه

خبرگزاری ایسنا دوشنبه 24 دی 1403 - 19:17
علی جان روز ولادتت رسید و من دنبال پدرانی هستم که همچون خودت غیرتمندانه پای دین و اعتقاداتشان ایستادند و جان خود را فدای اسلام کردند.

شاید جمله "شهیدان زنده هستند" زیاد به گوشمان آشنا باشد، آری مقصود از حیات شهید، حیاتیست معنوی که با جسم دنیوی نمی‌شود درک کرد. روح معنوی و صیقلی شده میخواهد.

روحت را جلا بده تا با جان و دل درک کنی مفهوم آیه ۱۷۰سوره ی آل عمران را...

فقط یک کوچه از هم فاصله داشتیم!سال ۵۸ پانزده ساله بودم که به خواستگاری‌ام آمد. جوانی ۱۹ساله که در هیاهوی انقلاب بازیکن تیم فوتبال لیگ برتر تراکتورسازی بود. زمانی که ازدواج کردیم وارد سپاه شد.

این چند خط اول سرآغاز داستان زندگی شهید مجید جباری شهیر از زبان همسرش ملیحه ایزدپناه است. 

به مناسبت ولادت امیرالمومنین علی(ع) و روز پدر مهمان خانه‌ای می‌شوم که پدر خانواده سال‌ها پیش، بند پوتین‌هایش را گره میزند و فرزندانش را به همسرش میسپارد و خود را به دل خطر می‌زند. خطری بس خطرناک که بازگشت از آن را فقط تقدیر میتواند مشخص کند.

نکته‌ای که مرا بیشتر جذب کرد تا از این خانواده شهید مصاحبه کنم این بود که شهید جباری، شهید رسانه محسوب می‌شود که می‌توان گفت او روایتگر سال‌های جنگ بوده است.

پدری از جنس شهید رسانه

خبرنگاری که با حدود دو هزار شهید مصاحبه کرده است، کسی که خود را به دل خطر زد تا گزارشگر قهرمانان این مرز و بوم باشد تا آیندگان بدانند چه کسانی با دل و جان جنگیدند تا ذره از خاک این سرزمین به دست نااهلان نیفتد.

پس با دوربین و اسلحه به دل دشمن رفت تا الگویی جاودانه باشد برای کسانی که رسانه را سنگر خود در جبهه انقلاب اسلامی می‌دانند.

مشتاقم تا بیشتر گوش جان بسپارم به داستان این پدر شهید، پس از خانم ایزد پناه می‌خواهم بیشتر از همسرش برایم بگوید.

پدری از جنس شهید رسانه

مجید با اینکه فوتبالیست بود موذن هم بود و در مراسمات مذهبی مداحی می کرد. سال ۶۰ وقتی ۲۱سال داشت به جبهه رفت وقتی که مجید در جبهه بود دخترم حمیده به دنیا آمد.خوشبختانه توانست بعد از چند روز خودش را به ما برساند اما در سال ۶۲ که پسرم حامد به دنیا آمد مجید در کنارم حضور داشت.

آقا مجید در همه عملیات‌ها در جبهه حضور داشت و زمانی که حدود یک هفته‌ای به خانه بازمی‌گشت آن را وقف مسجد و پایگاه می‌کرد.

 خانم ایزدپناه هدف همسرش را از این فداکاری، دفاع از وجب به وجب خاک ایران بیان کرده و به این نکته اشاره می‌کند که آقا مجید لحظه‌ای به جبهه نرفتن، فکر نکرد.

گرچه سخت است اما نحوه خبر دریافت شهادت را از خانم ایزدپناه می‌پرسم...

پدری از جنس شهید رسانه

در سال ۶۴ وقتی آقا مجید ۲۵ ساله بود باید برای تهیه گزارش به جبهه می‌رفت، پس تصمیم گرفتیم من و بچه‌ها به خانه عموی آقا مجید که در اصفهان زندگی می‌کردند برویم، دخترم ۵ ساله بود و پسرم حامد ۳/۵ سال داشت مجید وقتی ما را به اصفهان رساند، خودش به جبهه رفت.

چند روز بعد که زنگ زدم تا با او صحبت کنم، گفت به احتمال زیاد دیر کنم پس شما بروید تهران از آنجا با هم برمیگردیم.

راهی تهران شدیم هنوز نرسیده بودیم که خواهرشوهرم زنگ زد و گفت می‌برمتان تبریز وقتی دلیلش را پرسیدم گفت مجید مجروح شده است به تبریز که رسیدیم از خبر شهادت آقا مجید خبردار شدیم که ما را به خانه شهید در دانشسرا بردند.

در سال ۶۴ آقا مجید به همراه شهید رضوانی و جعفرزاده برای تهیه گزارش کانال رادیویی صدای پاسدار در عملیات والفجر هشت به درجه رفیع شهادت رسیدند.

پدری از جنس شهید رسانه

از خانم ایزدپناه می‌خواهم از خاطرات حمیده و حامد از پدرشان بگوید اما او یادآوری می‌کند که حمیده و حامد در زمانی که پدرشان حضور داشته، سن کمی داشتند و از پدرشان چیزی به خاطر ندارند.

اما صدای ضبط شده پدر و دختر در یک کاست یادگاری‌ست برای روزهای دلتنگی.

حمیده، قصه‌ای را که از مادربزرگش یاد گرفته بود ورد زبانش داشت تا اینکه روزی آقا مجید تصمیم می‌گیرد آن را ضبط کند و با خود به جبهه ببرد.

حامد صدای خواهر بزرگترش حمیده را که در آن زمان فقط پنج ساله بود، باز می‌کند و حمیده با صدای شیرین کودکانه آن قصه کوتاه را با اصرار پدرش می‌خواند تا در روزهای سخت جنگ صدای دختر مرهمی برای دلتنگی پدر باشد.

پدری از جنس شهید رسانه

به سراغ برادر شهید جباری می‌روم و اینبار از او می‌خواهم تا از برادر شهیدش برایم بگوید.

جواد جباری شهیر دو سال از برادرش کوچک است و قبل از برادرش مجید زمانی که تنها ۱۷ ساله بود به جبهه می‌رود.

من در عملیات سوسنگرد یکی از نیروها و همرزمان حاج آقا ناصر بیرگی بودم، بعد از اینکه از عملیات برگشتم، مجید به اولین عملیات خود که مطلع فجر در غرب بود، به عنوان رزمنده اعزام و در آن عملیات زخمی شد.

سپس تصمیم گرفتیم با هم وارد سپاه شویم پس دوره‌های نظامی و عقیدتی را گذراندیم و به طور رسمی وارد سپاه شدیم، مجید حوزه خبری را که به آن علاقه‌مند بود را انتخاب کرد و من هم به آموزش‌های نظامی رفتم.

پدری از جنس شهید رسانه

قبل از هر عملیات مجید با فرماندهان گردان و نیروها مصاحبه می‌کرد تا اگر بعد از عملیات شهید شدند در برنامه رادیویی صدای پاسدار پخش شود.مجید از حدود ۲ هزار شهید مصاحبه و صدای آن‌ها را ثبت و ضبط کرده بود، حوزه فعالیت او فقط در لشکر عاشورا محدود نمیشد و در تمامی عملیات‌ها گزارش تهیه می‌کرد.

مجید در برنامه رادیویی صدای پاسدار که برای سپاه بود حضور داشت که بعدها گسترش پیدا و راه به تلویزیون هم باز کرد. 

پدری از جنس شهید رسانه

مجید چون استعداد اجرا داشت وارد صدا و سیما شد که اول در رادیو برنامه کته و کته‌لر و ‌بعد در برنامه سیمای صنعت استان وارد قاب تلویزیون شد و در برنامه جنگ فجر نیز حضور داشت که در قسمت ۱۷ این برنامه خبر تشیع جنازه مجید را پخش کردند.

جواد می‌گوید در سال هایی که مجید در سنگر صداوسیمای تبریز به عنوان مجری و گزارشگر مشغول بود برخی از مردم محله می‌گفتند مجید دیگر رزمنده نیست و به دنبال شهرت دنیا است وقتی این حرف‌ها به گوش مجید رسید گفت حتماً با لباس پاسداری رفت و آمد می‌کنم تا همه بدانند تا آخر عمر بسیجی و رزمنده و عاشق شهادت هستم.

پدری از جنس شهید رسانه

 برادر شهید می‌گوید: مجید برای ضبط برنامه رادیویی حتی نصفه‌های شب هم میهمان ناخوانده ی خانواده شهدا بود تا رسالتش را به انجام رساند.

از برادر شهید می‌خواهم تا نحوه خبر شهادت برادرش را برایم شرح دهد.

او ادامه می‌دهد: سال ۶۴ من در دانشگاه امام حسین(ع) تهران در حال سپری دوره بودم که با خبر شدم مجید برای تهیه ی گزارش از مناطق جزایر مجنون بر اثر اصابت موشک به ماشین به شهادت رسیده است. پیکر او را در گلزار شهدای وادی رحمت زادگاهش تبریز به خاک سپردند.

پدری از جنس شهید رسانه

جواد جباری خود از جانبازان دفاع مقدس است و می‌گوید هیچگاه به دنبال پرونده جانبازی نرفته و پشیمان نیست. 

او می‌گوید؛ روزی حامد از بنیاد شهید به دیدنم می‌آید و از من می‌خواد تا پرونده جانبازی را به جریان بیندازیم اما من به او گفتم که من خود را وقف کرده‌ام و به دنیای آخرت اعتقاد دارم، اگر این اقدامات اثری دارد می‌خواهم در آن دنیا حساب شود.

پدری از جنس شهید رسانه

فرزند شهید جباری سخنش را با این جمله آغاز می‌کند:  "شهیدان زنده هستند"، من با تمام وجودم این جمله را درک کردم.

جمله "شهیدان زنده هستند" شاید فقط به گوشمان خورده باشد اما من در یک اتفاق عجیب ایمان آوردم که پدرم زنده است.

مشتاق به شنیدن رویدادی می‌شوم که چشمان او را به روی پدر باز کرده و از آقا حامد میخواهم تا آن را برایم تعریف کند حامد میگوید روزی بخاطر اشتباهاتم از روی شرمندگی رو به عکس پدر می‌ایستم و به پدر می‌گویم من را ببخش.

پدری از جنس شهید رسانه

در عین ناباوری به وضوح صدای پدری را که در خواب‌ها و صدای‌های ضبط شده، شنیده بودم را می‌شنوم که خطاب به من گفت برای اصلاح اشتباهاتت باید کتاب بخوانی.

و این تلنگری بود برای منی که از دوران کودکی کتاب غیر درسی مطالعه نکرده بودم که بعد از این اتفاق، شروع به خواندن تفسیرهای قرآن کردم و بسیار به این مطالب علاقه‌مند شدم، و تاثیرات مطالعاتم را به وضوح در زندگیم مشاهده میکنم.

آقا حامد از دوری دوستانه فرزندان شهید از یکدیگر سخن می‌گوید: چند سالی است که فرزندان شهدا دیگر با یکدیگر ارتباطی ندارند در حالی که قبل از این سال‌ها ارتباط بسیار گرم و دوستانه‌ای در بین ما وجود داشت.

میخوام تا از دلتنگی های پدر پسری برایم بگوید از روزی که به نام پدر مزین شده و جای خالی او را پررنگ تر نشان میدهد.

من پدرم را بسیار دوست دارم و هیچگاه دلتنگ پدر نمی‌شوم چون او همیشه کنار من حضور دارد، عکس‌های پدرم را در جلو دید خودم قرار داده‌ام، گه گاهی خوابش را می‌بینم، همیشه وجود او را حس میکنم، پس روز پدر برای من معنایی ندارد وقتی هرروز برای من روز پدر است.

جمله آخر فرزند شهید جباری به من یادآوری می‌کند که روز پدر در بعد شهدا نمیگنجد، هر روز از آن مردانی است که فرزندان خود را به همسرانشان سپردند و خود را به دل جنگ زدند تا وجب به وجب خاک این مرز و بوم به دست بیگانگان نیفتد. 

به گزارش ایسنا؛ شهید مجید جباری در بخشی از وصیت نامه خود با اشاره به دلتنگی‌اش برای جنگیدن می‌نویسد: من در هر عملیات برای مصاحبه با فرزندان دلیر اسلام به جبهه می‌آمدم. این دفعه دیگر نتوانستم تحمل کنم که آنان با سلاح و تکبیرگویان برای عدالت خواهی به دشمنان هجوم برند و من میکروفن در دست گیرم، بدان جهت سلاحی تهیه کردم که در کنار این مردان خدایی جنگ کنم و اگر فرصتی یافتم وقایع عملیات را ضبط کنم و می‌دانم که شهادت چنین فرصتی به من نمی‌دهد تا شما را از وقایع این عملیات سرنوشت ساز مطلع سازم.

پدری از جنس شهید رسانه

پدری از جنس شهید رسانه

پدری از جنس شهید رسانه

پدری از جنس شهید رسانه

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.