علی علویان نویسنده کتاب «مثل یک فرمانده لشکر» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره چگونگی نگارش این کتاب گفت: من نیروی سردار شهید حاج مهدی طیاری در گردان ۴۱۹ بودم و ماجرای آشنایی من و فرمانده شهیدم خودش ماجرایی دارد که در «حرف اول» کتاب و قبل از فصل اول به آن پرداختهام. این آشنایی هر چند جذاب و به نوعی پر ماجراست اما با شهادت حاج مهدی در کنار من، این آشنایی به غمانگیز ترین قصه زندگی من تبدیل شد! من دقیقترین روایت را از شهادت فرمانده خودم در خاطرات زندگیم ثبت کرده بودم و همین مسئله هم مهمترین دلیل و انگیزه نگارش این اثر توسط من شد هر چند بنا به خواسته تنها یادگار فرمانده شهیدم سرکار خانم زهرا طیاری بود.
وی در پاسخ به سوالی درباره وجههای جذابیت زندگی شهید طیاری گفت: گردان ۴۱۹ یک گردان خط شکن و نام آور در لشکر ۴۱ ثارالله بود و سردار شهید حاج مهدی طیاری به عنوان فرمانده این گردان به معنای واقعی کلمه یک اسطوره بود، اسطوره در شجاعت ، در تدبیر و فرماندهی، در تهور و بی باکی اما مهمتر از همه باید بگویم شهید طیاری اسطوره در مهربانی بود و به باور من شهید طیاری واقعا شبیه ترین مردم زمان خودش به حاج قاسم بود و به اصطلاح «اشبه الناس به حاج قاسم» بود.
ایننویسنده در ادامه گفت: من اینتعبیر و تشبیه را از اینجهت به کار میبرم که مردم عزیز در سالهای گذشته این صفات را در وجود حاج قاسم دیده بودند؛ حالا یا از نزدیک و یا در قاب تلویزیون و به باور من این صفات و ویژگیها همه به عینه و به تمامه در وجود شهید طیاری که یکی از بهترین یاران حاج قاسم بود وجود داشت. در واقع دلیل علاقه وافر حاج قاسم به شهید طیاری وجود همین ویژگیها در ایشان بود همین مسئله هم سبب شده بود تا طیف وسیعی از نیروهای رزمنده خواهان حضور در گردان ۴۱۹ بشوند. گردان ۴۱۹ هر چند در سازمان رزم لشکر ۴۱ ثارالله خاص نیروهای شهرستان جیرفت بود اما در این گردان نه تنها از شهرهای دیگر استان کرمان بلکه از استانهای مختلف نیروی رزمنده داشتیم و رزمندگان برای حضور در این گردان با هم رقابت می کردند. حضور من هم در این گردان تابع همین قاعده بود.
علویان گفت: هر چند به عنوان نویسنده این کتاب باید بگویم تمام فصل های زندگی شهید طیاری و تمام ویژگی های شخصیتی این فرمانده شهید سرشار از جاذبه است، تعصب و غیرت این شهید به آرمانش و به هدفی که برایش مقدس بود، صبر و استقامتش در برابر همه مصائب و مشکلاتی که در مسیر زندگیش قرار می گیرد خصوصا در حادثه جانسوز وفات دختر سه ساله اش زینب آن هم در مقابل دیدگانش، حادثهای که کوچکترین تردید و تزلزلی در وجود ایشان برای ایفای نقش و مسئولیت خطیر خودش در آن برهه از جنگ ایجاد نمی کند، شجاعت وصف ناشدنیاش در معرکه نبرد که بخشی از زیبا ترین خاطرات را در این مورد می توانید از زبان سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در این کتاب بخوانید والبته قصه مهربانی و عطوفتش نسبت به من هم آنگونه بود که هنوز نتوانستهام غصه هجرانش را به بوته فراموشی بسپارم.
وی افزود: بخشی از کتاب مبتنی بر خاطرات خود من از شهید است و بخشی دیگر هم مصاحبه هایی است که من از همرزمانم و از خانواده شهید گرفتهام و البته منابع و مصاحبههای ثبت شده در مرکز حفظ و نشر آثار دفاع مقدس استان کرمان کمک شایان و قابل توجهی برای من در تالیف این اثر بود. تالیف این اثر قریب دو سال زمان برد و همانطور که در پاسخ به سوال قبل گفتم هم دوستان رزمنده گردان ۴۱۹ هم خانواده معظم شهید و خصوصا مرکز حفظ و نشر آثار دفاع مقدس همکاری بسیار خوبی با من در این زمینه داشتند که جا دارد از همه آنها تشکر و قدردانی کنم .
علویان درباره چگونگی انتخاب نام این کتاب گفت: این نام برگرفته شده از سخنان سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در توصیف عظمت و شخصیت سردارشهید طیاری است که در حرف آخر کتاب بیان شده است. تضاد برخی روایتها در کنار فراموشی خاطرات توسط دوستان رزمنده خصوصا در بیان جزئیات حوادث که یک نویسنده برای نگارش یک اثر بدان نیازمند است، یکی از مهمترین چالشهای نگارش این قبیل کتابهاست که من هم خواهی نخواهی با این چالش دست و پنجه نرم کردم و این مسئله هر چند سبب طولانی شدن فرآیند نگارش این اثر شد اما برای رسیدن به روایت متقن و صحیح چارهای جز این نداشتم .
این نویسنده درباره ارزیابی آثار منتشر شده با موضوع دفاع مقدس گفت: نمیخواهم بهطور مصداقی به این بحث ورود کنم اما معتقدم خاطرات دفاع مقدس میراث یک نسل است و هیچ کس حق ندارد در این میراث دخل و تصرف کند یعنی باید به شرح ماجرا همانگونه که رخ داده است بپردازیم چه تلخ باشد و چه شیرین؛ من این مسئله را از این جهت میگویم چون میدانم در بخشی از آثار منتشره، به عمد یا به سهو، تلخیها را به بوته سانسور سپردهاند و برخی وقایع را هم اسیر مصلحتسازی کاذب «نباید بگوییم» کردهاند.
علویان در پایان درباره فعالیت این روزهای خود گفت: دوست دارم اگر سختیهای زندگی روزمره اجازه بدهد خاطرات حضور خودم در جبهه و در عملیاتهای مختلفی که حضور داشتم و همچنین خاطراتی را که از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی دارم بنویسم.