به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، دولت بایدن با بازگشت به توافق اقلیمی پاریس، تلاش کرد تا راهبردهای ضدگرمایش جهانی را در راستای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و انرژیهای تجدیدپذیر تقویت کند، اما بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید میتواند یک شوک جدی به تمام این تلاشها وارد کند.
در نخستین روز کاری خود پس از انتخاب مجدد، ترامپ دوباره فرمان اجرایی خروج از توافق تاریخی پاریس را صادر کرد. این اقدام که یادآور دستور پیشین او برای خروج از این توافق در سال ۲۰۱۷ است، به وضوح نشاندهنده عزم ترامپ برای پیشبرد برنامههای محیط زیستی خود بر مبنای انرژیهای فسیلی و گسترش تولید نفت و گاز در داخل آمریکا میباشد.
حمایتهای مالی و حقوقی ترامپ از غولهای نفتی، به وضوح در سیاستهای محیطزیستی او تجلی یافته است. ترامپ هیچگاه پنهان نکرد که اولویتهای اقتصادیاش بر اساس تقویت صنایع نفت و گاز قرار دارد و برنامههای سبز همچون کاهش انتشار کربن و انرژیهای تجدیدپذیر، هیچ جاذبهای برای او ندارند. بدین ترتیب، میتوان انتظار داشت که پروژههای سبز که به کاهش کربن صفر و انرژیهای پاک اختصاص دارند، به طور جدی با مانع روبهرو شوند.
این تغییر در سیاستها میتواند علاوه بر تأثیرات اقتصادی داخلی آمریکا، اثرات جهانی نیز داشته باشد. بازار انرژی و پروژههای جهانی که به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش گازهای گلخانهای حرکت میکنند، ممکن است با این تصمیمها دچار بحرانهای جدی شوند. اگر ترامپ همانطور که انتظار میرود، دست به توقف یا کاهش سرمایهگذاری در پروژههای انرژی سبز بزند، نه تنها تعهدات مالی آمریکا در پروژههای اقلیمی با مشکل روبهرو خواهد شد، بلکه در نهایت، اثرات آن بر کشورهای مختلف و تلاشهای جهانی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی غیرقابل انکار خواهد بود.
ترامپ بار دیگر ثابت میکند که سیاستهای او نه تنها بر اقتصاد داخلی آمریکا بلکه بر روند جهانی مبارزه با تغییرات اقلیمی نیز تأثیرگذار خواهد بود. حال باید دید که چگونه دولتهای دیگر و سازمانهای بینالمللی قادر خواهند بود در برابر این سیاستهای بازگشتی مقاومت کنند و چه نقشهای برای حفظ توافقات اقلیمی و تلاشهای سبز جهانی خواهند داشت.
صدرالدین علیپور دکترای محیط زیست در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا در خصوص این دستور ترامپ و تاثیر آن بر حیات زمین اینگونه گفت:
تغییرات آب و هوا یک موضوعی است که با توجه به اتفاقات اخیر در دنیا، بهویژه تغییرات در روند گرمایشی زمین، اهمیت زیادی پیدا کرده است. این تغییرات، بهخصوص در مناطق قطبی، منجر به افزایش سطح آب دریاها و در برخی نقاط دیگر به کاهش بارشها و افت سطح آبها شده است. این اتفاقات، که تقریباً بهطور علمی اثبات شدهاند، در حال حاضر در قالب نشستهای مختلف میان کشورهای مختلف مورد بحث قرار میگیرند. یکی از مهمترین این نشستها، نشست پاریس بوده که در آن برای کشورهای صنعتی تکالیف خاصی تعیین شده است. بهویژه کشورهایی که در بخشهای صنعتی فعالیت دارند، به دلیل مصرف بالای انرژی در این بخشها، سهم بزرگی در انتشار گازهای گلخانهای دارند. این گازها که از سوختن سوختهای فسیلی منتشر میشوند، عامل اصلی تغییرات آب و هوایی هستند. به همین دلیل، آمریکا به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای در این زمینه در کانون توجه قرار گرفته است.
علیپور با بیان اینکه با این حال، کشورهای صنعتی، بهویژه آمریکا، به دلیل منافع اقتصادی خود تمایل دارند که از تعهدات خود در زمینه کاهش گازهای گلخانهای خودداری کنند ادامه داد: این کشورها، بهویژه مقامات اقتصادی، معتقدند که اگر این تعهدات بهطور کامل انجام شوند، روند توسعه اقتصادیشان با مشکل مواجه خواهد شد. همچنین، جایگزینی سوختهای فسیلی با انرژیهای تجدیدپذیر نیازمند زمان، زیرساخت و سرمایهگذاریهای زیادی است. در کنار این، کشورهای صنعتی، مسئولیتهایی برای پرداخت کمکهای مالی به کشورهای در حال توسعه دارند تا این کشورها نیز بتوانند در فرآیند کاهش گازهای گلخانهای مشارکت کنند.
این دکترای محیط زیست با گفتن اینکه آمریکا در طول سالهای اخیر، چه در دوران ریاستجمهوری کلینتون و چه در دوران ترامپ، از پیوستن به توافقنامههای بینالمللی در زمینه تغییرات آب و هوایی خودداری کرده است گفت: ترامپ، در چهار سال اول ریاستجمهوری خود، بهطور رسمی اعلام کرد که سوزاندن سوختهای فسیلی باعث ایجاد گرمایش و بالا رفتن درجه حرارت زمین نمیشود. این سخنان، بهویژه در دوران اولیه ریاستجمهوری او، نشاندهنده تمایل او به نادیده گرفتن تغییرات آب و هوایی بود.
چقدر غول های فناوری و رمز ارز باعث این تصمیم ترامپ هستند؟ علیپور اینگونه پاسخ داد: زیاد اثرگذار نیست.بسیاری از شرکتهای بزرگ صنعتی و فناوری، بهویژه غولهایی مانند تسلا و ایلان ماسک، توجه زیادی به انرژیهای تجدیدپذیر دارند. این شرکتها، بهویژه در زمینه انرژی خورشیدی، بهطور جدی در حال سرمایهگذاری هستند. از دیدگاه این شرکتها، تغییر به انرژیهای تجدیدپذیر نه تنها از لحاظ محیطزیستی ضروری است، بلکه از نظر اقتصادی نیز مفید است. زیرا در درازمدت، منابع نفتی محدود هستند و اثرات گلخانهای بهشدت تشدید خواهند شد. بنابراین، این شرکتها بهطور جدی بهسمت استفاده کمتر از سوختهای فسیلی و بهسمت انرژیهای پایدارتر حرکت میکنند.
وی تاکید داشت: چین نیز بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی، در دهههای اخیر سیاستهایی را برای کاهش گازهای گلخانهای و بهبود وضعیت محیطزیستی در پیش گرفته است. این کشور در گذشته در برابر برخی از تغییرات مقاومتهایی از خود نشان داده بود، اما بهنظر میرسد که با توجه به فشارهای جهانی و تغییرات در سیاستهای بینالمللی، اکنون به سمت کاهش انتشار گازهای گلخانهای حرکت کرده است. این روندهای جهانی نشان میدهند که کشورها، بهویژه کشورهای صنعتی، باید در سیاستهای خود در زمینه تغییرات آب و هوایی تجدیدنظر کنند. در حالی که مقاومتها و چالشهایی در این مسیر وجود دارد، واقعیتهای علمی و اقتصادی بهطور فزایندهای نیاز به تغییر در سیاستهای انرژی و زیستمحیطی را اجتنابناپذیر میسازند. بهویژه با توجه به پایانپذیر بودن منابع نفتی و اهمیت تغییرات در سیاستهای جهانی، حرکت بهسمت انرژیهای تجدیدپذیر و پایدارتر یک ضرورت است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
علیپور افزود: در ابتدا، برخی کشورها در برابر تغییرات در صنایع خود مقاومت میکردند، بهویژه در بخشهایی مانند یخچالسازی و صنایع مشابه. این کشورها سالها مقاومت جدی داشتند، اما در عین حال در تلاش بودند تا تاسیسات جدیدی ایجاد کنند که جایگزین گازهای مضر و آلاینده باشد. پس از مدتی که این تاسیسات تکمیل شد و گازهای جایگزین به صنعت وارد شدند. سپس، پس از تحقق این هدف، به عضویت در توافقات بینالمللی مانند توافق پاریس پیوستند.
در حال حاضر، سیاست آمریکا بهگونهای است که بخشهای خصوصی و اقتصادهای قدرتمند این کشور، همزمان در مسیری حرکت میکنند که بهطور تدریجی سوختهای فسیلی را محدود کنند.بسیاری از این شرکتها در این کشور با شتاب زیادی به سمت تبدیل انرژی و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی حرکت میکنند.
صدرالدین علیپور در خصوص اینکه پیش بینی وی از واکنش کشورهای عضو توافق پاریس به تصمیم ترامپ چه خواهد بود اینگونه گفت: ممکن است واکنشهای متفاوتی نسبت به تصمیمات ترامپ در پیش گیرند. ممکن است معترض شوند و بیانیههایی صادر کنند یا در راستای ایجاد سیستمهای قانونی و اجرایی اقدام کنند. با این حال، در عمل ما تاکنون اقدام موثری از سوی سازمانهای جهانی مانند سازمان محیطزیست سازمان ملل مشاهده نکردهایم. این سازمانها در برابر کشورهای قدرتمند، مانند چین و آمریکا که جزو اولین کشورهای توسعهیافته در جهان هستند، از ابزارهای اجرایی قوی و موثر برای جلوگیری از تخریب و استفاده بیرویه از انرژیهای آلاینده برخوردار نبودهاند. این کشورها به دلیل تاثیرگذاری اقتصادی خود، همچنان با استفاده از منابع طبیعی و سوختهای فسیلی به توسعه و رشد خود ادامه میدهند، بدون اینکه فشارهای جدی برای تغییر رفتارهایشان از سوی سازمانهای بینالمللی وجود داشته باشد. با این حال، در نهایت امیدواری به این است که خود این کشورها به جایی برسند که آلودگیهای ناشی از سوختهای فسیلی برای آنها مضر شود و یا بتوانند این سوختها را با تغییراتی به منابع اقتصادی جدید و سودآور تبدیل کنند. همچنین، از آنطرف، استفاده از انرژیهای مفید و پاک در جریان جهانی و بینالمللی ادامه یابد. اما تا کنون، هیچ ابزار اجرایی مؤثری در سطح جهانی برای جلوگیری از این روند در دسترس نبوده است.