سیاستهای یکسویه در فضای مجازی، به ویژه در شرایطی که این فضا به طور مداوم در حال تحول است و اقشار مختلف جامعه به صورت شبانهروزی در آن فعالیت میکنند، نمیتواند مؤثر واقع شود. بنابراین، لازم است که سیاستها به صورت اقناعی و اجماعی طراحی شوند.
مسعود فاتح معتقد است که رفع فیلتر گوگل پلی و واتس آپ به طور کلی منجر به تأثیرات مثبتی بر روند دسترسی کاربران و کسبوکارها می شود و می گوید: بسیاری از کسبوکارها به پلتفرمهایی وابسته هستند که از آنها درآمد کسب میکنند و فیلترینگ، درآمد این کسبوکارها را دچار اختلال کرده است. در نتیجه، مردم به استفاده حداکثری از فیلترشکنها روی آوردهاند. این استفاده گسترده از فیلترشکنها تبعات فنی، تخصصی و اجتماعی زیادی برای کاربران و جامعه به همراه دارد. امید است که این مسیر به رفع فیلترینگ حداکثری و بهبود دسترسی کاربران منجر شود.
گفتگوی شفقنارسانه با مسعود فاتح، مدیرمسئول «سیتنا» را در ادامه بخوانید…
*تصمیم برای رفع فیلترینگ گوگلپلی و واتساپ با واکنشهای مختلفی روبهرو شده است. به نظر شما، این اقدام چه پیامدهای مثبتی برای کاربران، توسعهدهندگان و کسبوکارهای مرتبط با فناوری دارد؟
مسیری که برای رفع فیلترینگ در دولت چهاردهم آغاز شده، مسیری است که با ادامه آن، رضایت مردم و کاربران جلب خواهد شد. انتخاب این مسیر به عنوان راهکار شورای عالی فضای مجازی صورت گرفته است. طبیعتاً تیمهای کارشناسی در وزارت ارتباطات، نقشه راه را تدوین کردند، گزارشهای کارشناسی آماده شد و این گزارشها در اختیار کمیتههای تخصصی مرکز ملی فضای مجازی قرار گرفت.
در جلسات شورای عالی فضای مجازی، تلاش شد تا اقناع حداکثری حاصل گردد و در فرآیند این جلسات، موضوع رفع فیلتر شبکههای اجتماعی مانند «گوگل پلی» و «واتساپ» مورد بحث قرار گرفت و رضایت نسبی مردم و کاربران جلب شد. به طور طبیعی، مردم، کاربران، توسعهدهندگان کسبوکارها این مسیر را دنبال میکنند تا رفع فیلترینگ حداکثری میسر گردد.
اگرچه باید به این نکته توجه داشت که به دلیل تحریمها، مذاکره با ارائهدهندگان خدمات اینترنتی در کشورما با دشواریهایی مواجه است. چون ارائهدهندگان سرویسهای بینالمللی به راحتی با سایر کشورها وارد مذاکره میشوند و ملزم به رعایت شروط آن کشورها هستند. در صورت تخطی از این شروط، ممکن است با جریمههای سنگینی مواجه شوند. با این حال، فرآیند مذاکره با ارائهدهندگان سرویس های اینترنتی در کشور ما دشوار است. امید است که راهکارهایی برای تسهیل این مذاکرات پیدا شود و در نتیجه این راهکار، استفاده حداکثری کاربران از پلتفرمهای بینالمللی با ذکر شرایطی که بهطور طبیعی توسط مسئولین اعلام میشود، میسر گردد.
*آیا این تصمیم را میتوان گامی مهم در راستای آزادسازی اینترنت دانست یا صرفاً اقدامی موقت و کمتأثیر برای کاهش فشارهای اجتماعی است؟
مسیری که در دولت چهاردهم برای رفع فیلترینگ دنبال شده، مسیری است که به نظر میرسد دامنهدار بوده و ادامه خواهد یافت. در این راستا، لازم است تا به بررسی نحوه آزادسازی اینترنت و چگونگی تحقق آن بپردازیم و اقدامات مسئولان در حوزه اینترنت را مورد توجه قرار دهیم. لذا به نظر میرسد این مسیر، ادامهدار باشد و در خصوص اینکه کدام پلتفرمها و در چه بازه زمانی قرار است رفع فیلتر شوند، گفتوگوهای مختلفی در حال انجام است.
با این حال من فکر می کنم این اقدامات بهطور کلی منجر به تأثیرات مثبتی بر روند دسترسی کاربران و کسبوکارها خواهد شد. بسیاری از کسبوکارها به پلتفرمهایی وابسته هستند که از آنها درآمد کسب میکنند و فیلترینگ، درآمد این کسبوکارها را دچار اختلال کرده است. در نتیجه، مردم به استفاده حداکثری از فیلترشکنها روی آوردهاند. این استفاده گسترده از فیلترشکنها تبعات فنی، تخصصی و اجتماعی زیادی برای کاربران و جامعه به همراه دارد. امید است که این مسیر به رفع فیلترینگ حداکثری و بهبود دسترسی کاربران منجر شود.
*برخی معتقدند حکمرانی فضای مجازی همچنان در دست فروشندگان فیلترشکن است و این سیاستها بهتنهایی نمیتواند ساختاری پایدار ایجاد کند. آیا شما با این دیدگاه موافق هستید؟
حکمرانی فضای مجازی باید بهطور دقیق تعریف شود. در تعریف حکمرانی، باید گفت که تنظیم روابط به منظور تأمین حقوق و منافع افراد، که در قانون اساسی و فضای سنتی مشخص شده، از اهمیت بالایی برخوردار است. افراد یک جامعه برای کسبوکار، تفریح، آموزش و حضور در فضاهای مختلف، به قوانین و مقرراتی نیاز دارند که این قوانین در روابط محیطی، حقوق مردم، دولت و شرکت ها تدوین شده است.
با این حال، در حکمرانی فضای مجازی، تمامی این فعالیتها که در فضای سنتی انجام میشود، در فضای مجازی نیز در حال وقوع است. ولی، حکمرانی در این فضا و مدیریت روابط آن باید بهطور مشخص تعریف و مشخص گردد. از آنجا که مردم در فضای سنتی میدانند چگونه و کجا فعالیت کنند و نسبت به حقوق خود آگاه هستند، در فضای مجازی، بهویژه در حوزههایی مانند رمزارزها که اکنون دغدغهای برای کسبوکارها محسوب میشود، روابط مشخصی وجود ندارد و نیاز به قوانین مشخص احساس میشود.
اگر فضای مجازی دارای ضوابط مشخص باشد، مردم میتوانند به راحتی در این فضا فعالیت کنند و با کلاهبرداری و تبعات منفی این فضا کمتر مواجه شوند. لذا، حکمرانی در این حوزه نیازمند تدوین قوانین مشخصی است که به مردم این امکان را بدهد تا بهراحتی در این فضا مدیریت و فعالیت کنند.
در خصوص نقش فروشندگان فیلترشکن در حکمرانی فضای مجازی، به نظر میرسد که این افراد ممکن است بهطور غیرمستقیم در روند رفع فیلترینگ تأثیرگذار باشند، اما حکمرانی فضای مجازی بهطور مشخص جدا از این موضوع است. طبیعتاً به عقیده من، فروشندگان فیلترشکن که کسبوکار پررونقی در فضای فیلترینگ دارند، تا حدودی میتوانند بهطور غیرمستقیم تأثیرگذار باشند، اما این موضوع نمیتواند بهعنوان حکمرانی فضای مجازی تلقی شود. بنابراین، من موافق نیستم که حکمرانی فضای مجازی در دست فروشندگان فیلترشکن افتاده باشد، هرچند ممکن است تأثیر غیرمستقیمی بر روند رفع فیلترینگ داشته باشند، زیرا کسبوکار آنها در فضای فیلترینگ فعالیت میکند.
*به نظر شما، چه راهکارهایی میتواند حکمرانی فضای مجازی را از وابستگی به بازار غیررسمی فیلترشکنها خارج کند؟
باید بهطور ریشهایتر به بحث حکمرانی فضای مجازی نگاه کنیم. با توجه به اینکه حکمرانی فضای مجازی باید بهصورت ضابطهمند باشد، تعریف شد. اینکه تا چه اندازه این حکمرانی میتواند تحت تأثیر بازار غیررسمی فروش فیلترشکنها قرار گیرد، به نوعی باید به حوزه فروشندگان فیلترشکنها بهطور عمیقتری پرداخته شود.
طی سالهای گذشته، با حجم بالای مسدودسازی پلتفرمهای مختلف مواجه بودیم. در برخی از این مسدودسازیها، حتی ما بهطور مستقیم در داخل کشور عامل محدودیت نشدیم، بلکه ارائهدهندگان پلتفرمها، کاربران ایرانی را مسدود کردند. در برخی موارد، ما پلتفرمهای داخلی را بهعنوان جایگزین معرفی کردیم، مانند پلتفرم های مسیریاب که تا حدودی موفق بود.
اما در زمینه شبکههای اجتماعی و خدمات دولت الکترونیک، علیرغم تلاشها و موفقیت هایی، نتوانستیم حجم بالایی از کاربران را به سمت خود جلب کنیم و کاربران به ناچار به پلتفرمهایی که قبلاً استفاده میکردند، بازگشتند و برای دسترسی به این پلتفرمها از فیلترشکنهای رایگان و پولی استفاده کردند.
اعداد و ارقام بسیار بالایی در خصوص بازار فیلترشکنهای پولی وجود دارد و این موضوع نیاز به بررسی دارد. اینکه باید به چه نوعی با فروشندگان فیلترشکنها مقابله کرد، طبیعتاً این بخش در بازار غیررسمی فیلترشکنها قابل رصد است و نهادهای مسئول میتوانند بهطور مشخص رصد کنند و حتی با آدرسهایی که کاربران از طریق این فیلترشکنها به شبکهها وارد میشوند، اقدام به مسدودسازی کنند. در برخی مواقع، این کار انجام شده است، اما نکته این است که ما با حجم زیادی از کاربران در پلتفرمهای بینالمللی فیلترشده مواجه هستیم که برای دسترسی به این پلتفرمها از فیلترشکنها استفاده میکنند.
در این بازار غیررسمی، کاربران بهطور غیررسمی مسیر دسترسی را دور میزنند. یک راهکار این است که اگر نتوانستیم مردم را به پلتفرمهای جایگزین هدایت کنیم، باید بهنوعی اجازه ندهیم تا مردم از مسیر غیررسمی دسترسی پیدا کنند که این کار ممکن است باعث نارضایتی شود.
لذا راهکار بهتر باز کردن پلتفرمها و قانونمند کردن این فضا است. یعنی نیازمند یافتن راهکارهایی است که فراتر از تحریمها باشد. ما باید با ارائهدهندگان پلتفرمها مذاکره کنیم و قوانین و شرایط خود را برای آنها تبیین کنیم، بهگونهای که همانطور که این پلتفرمها تابع قوانین کشورهای دیگر هستند، بتوانند تابع قوانین ما نیز باشند. این اقدام میتواند به ارائه خدمات خارج از حوزه فیلترشکن و دور زدن مسیر دسترسی کمک کند و به نظر من، این راهکار مناسبتری است.
*یکی از چالشهای مهم دولت، بازسازی اعتماد عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی است. به نظر شما، این اقدام تا چه حد میتواند در بازگرداندن اعتماد عمومی به دولت و نهادهای مرتبط مؤثر باشد؟
طبیعتاً با رفع فیلترینگهایی که آغاز شده و پلتفرمهایی که رفع فیلتر شدهاند، گام مهمی در راستای تحقق وعدههای رئیسجمهور دولت چهاردهم و اصلاح سیاستهای حکمرانی در فضای مجازی برداشته شده است. این تصمیم بر پایه بررسیهای کارشناسی و تحلیل اثرات محدودسازی پلتفرمهای بینالمللی اتخاذ شده و در نهایت با سیاستهای مکملی، از جمله حمایت از سکوهای داخلی و پلتفرمهای بومی، نقطه عطفی در تقویت حکمرانی فضای مجازی ایجاد کرده است.
طبیعتاً مسیر رفع فیلتر با افزایش رضایت کاربران همراه خواهد بود و وابستگی به ابزارهای غیررسمی مانند فیلترشکنها را کاهش میدهد. این امر، ضمن ایجاد فضای امنتر، موجب افزایش بهرهوری در استفاده از خدمات دیجیتال خواهد شد. لذا فراهم شدن امکان دسترسی توسعهدهندگان داخلی به بسترهای پرکاربرد میتواند به رشد اقتصاد دیجیتال و تقویت صنعت فناوری اطلاعات منجر شود و از همه مهمتر، به بازسازی اعتماد عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی کمک خواهد کرد.
*چه سیاستها و اقدامات مکملی باید در کنار این تصمیم اجرا شود تا اعتمادسازی مؤثرتر صورت گیرد؟
طبیعتاً رفع فیلترینگ پس از انجام یک کار کارشناسی صورت گرفته است. به نظر من، انتشار کامل مصوبات شورای عالی فضای مجازی میتواند بسیاری از مباحثی که این روزها در خصوص اینترنت طبقاتی یا ساماندهی اینترنت اقشار مختلف به وجود آمده است را رفع کند. طبیعتاً در کنار این رفع فیلترینگ، باید شفافیت در تصمیمگیریها و بازنگری جامع در سیاستهای فیلترینگ بهطور مشخص، مدون و برای مردم تشریح شود. در این مسیر، مشارکت نهادهای مدنی، بخش خصوصی و کارشناسان مستقل در فرآیندهای تصمیمگیری باید مورد توجه قرار گیرد تا این مباحث بهطور واضح برای مردم تدوین شود و به افزایش بیشتر اعتماد عمومی منجر گردد.
لذا، اقدام مقطعی در رفع فیلترینگ برخی از پلتفرمها نمیتواند راهگشا باشد، زیرا این رویکرد قطرهچکانی شرایط را مجدداً سختتر میکند. ما باید از این شوک مثبت و امیدبخشی که در فضای جامعه ایجاد شده است، استفاده کنیم و با تبیین مواضع، مردم را همراه سازیم. در کنار این گشایش، باید فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی بهویژه برای خانوادهها، جوانان و نوجوانان بهطور کامل تشریح شود. همچنین، مذاکرات متعدد با پلتفرمهای بینالمللی باید صورت گیرد تا در صورت وقوع تخلفات در این فضا، بهطور مشخص مورد پیگرد قرار گیرد و مردم با امنیت بیشتری بتوانند در این فضا حضور داشته باشند. تمامی این اقدامات باید بهطور همزمان و هماهنگ انجام شود تا مسیر بازگشایی بهطور مطمئنتری ادامه یابد.
*نقش رسانهها و نهادهای مدنی را در شکلدهی به آینده سیاستهای فضای مجازی چگونه ارزیابی میکنید؟
رسانهها و نهادهای مدنی جزئی از ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران به شمار میروند و به عنوان مهمترین پل ارتباطی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی شناخته میشوند. این جایگاه و قدرت رسانهها از این منظر قابل توجه است که میتواند در حکمرانی فضای مجازی مورد توجه قرار گیرد.
به نظر میرسد که باید از چند بعد به بررسی این مسئله پرداخته شود. یکی از این ابعاد، تبیین فضای مجازی توسط رسانهها است؛ بهطوریکه فرصتها و تهدیدهای این فضا برای مردم، بهویژه قشر جوان و سنین پایینتر که در این فضا فعالیت گستردهتری دارند و نسبت به آن ناآشنا هستند، تبیین شود. باید تهدیدها و فرصتها بهطور همزمان توسط رسانهها و نهادهای مدنی تشریح گردد و در مدارس و دانشگاهها در سطوح مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
همچنین، نمونههای تعاملات کشورهای مختلف با پلتفرمهای بینالمللی باید ارائه شود و به این نکته اشاره شود که تمامی کشورها ضوابط خاصی در فضای مجازی دارند و اگر پلتفرمها از این ضوابط تخطی کنند، مورد پیگرد و جریمه قرار خواهند گرفت. به همین خاطر، باید به سمتی حرکت کنیم که هم کاربران آگاهی لازم را داشته باشند و هم پلتفرمهای بینالمللی ملزم به تبعیت از قوانین کشور ما شوند؛ این پیگیری باید از هر دو طرف انجام شود.
طبیعتاً شفافسازی در ارائه خدمات ضابطهمند در این فضا و کمک گرفتن از نهادهای سیاستگذار فضای مجازی در جلسات تبیینی با نهادهای مدنی و رسانهها میتواند به شفافسازی این سیاستها کمک کند.
استفاده از کارشناسان در تدوین سیاستها نیز ضروری است تا با جلب اقبال عمومی، این سیاستها بهطور مؤثری اجرا شوند. باید از سیاستهای یکسویه و آن دسته از سیاستهایی که باعث انعکاس منفی در جامعه میشوند، دوری کرد و به دنبال سیاستهای تعاملی در این فضا بود. ما باید فضای مجازی را جدا از فضای سنتی ندانیم و همانطور که بسیاری از سیاستها در فضای سنتی با تعامل به نتیجه میرسند، در فضای مجازی نیز باید به دنبال تعامل باشیم و از بازوهای کمکی نهادهای مدنی و رسانهها در تبیین مواضع استفاده کنیم. از طرف دیگر، رسانهها و نهادهای مدنی باید بهعنوان منتقلکننده نگاههای مردم به سیاستگذاران عمل کنند و از هر دو طرف بتوانند کارکرد مناسبی داشته باشند.
*چگونه این نهادها میتوانند در جهت بهبود شفافیت و پاسخگویی در تصمیمگیریهای فضای مجازی مشارکت داشته باشند؟
در حال حاضر، رسانهها و نهادهای مدنی بهطور فعال در تلاشاند تا راهکارهایی را ارائه دهند و فضای موجود را تبیین نمایند. با این حال، ضروری است که سیاستگذاران بهمنظور ورود به این فرآیند، نقش خود را ایفا کنند. نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای مرتبط با فضای مجازی، لازم است ارکان مختلفی دخیل باشند و دیدگاههای متنوعی مطرح گردد.
یعنی نهادهای مدنی و رسانهها از طیفهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و تخصصی باید دعوت شوند تا در فرآیند تصمیمگیری مشارکت نمایند. از آنجا که سیاستگذاری ما برای کل جامعه صورت میگیرد، بهرهمندی از دیدگاههای مختلف در این زمینه امری ضروری است. هیچ ابزاری بهتر از رسانهها و نهادهای مدنی نمیتواند در این راستا یاریرسان باشد. بنابراین، ما باید از سیاستگذاران درخواست کنیم که تصمیمات خود را به صورت یکجانبه اتخاذ نکنند و در روند تصمیمگیریها از این ابزارها بهره ببرند. مشارکت فعالانه رسانهها و نهادهای مدنی میتواند به غنای فرآیند سیاستگذاری کمک شایانی نماید.
*اگر چنین سیاستهایی بهدرستی اجرا نشوند، چه پیامدهای احتمالی برای حکمرانی فضای مجازی و اعتماد عمومی به دنبال خواهند داشت؟
در راستای سیاستگذاری در حوزه فضای مجازی، ضروری است که این سیاستها به گونهای تدوین شوند که با اقبال عمومی مواجه گردند. در غیر این صورت، اجرای این سیاستها با چالشهای جدی روبرو خواهد شد. قوانین در حال تبیین و تدوین در مجلس باید به دقت مورد بررسی و بازنگری قرار گیرند و پیش از ابلاغ به نهادهای مسئول، نیازمند ارزیابی مجدد هستند.
سیاستهای یکسویه در فضای مجازی، به ویژه در شرایطی که این فضا به طور مداوم در حال تحول است و اقشار مختلف جامعه به صورت شبانهروزی در آن فعالیت میکنند، نمیتواند مؤثر واقع شود. بنابراین، لازم است که سیاستها به صورت اقناعی و اجماعی طراحی شوند.
در فرآیند حکمرانی فضای مجازی، تبیین دقیق سیاستها از اهمیت بالایی برخوردار است. قوانین باید به گونهای تنظیم شوند که بتوانند اعتماد عمومی را جلب کرده و زمینهساز مشارکت فعال جامعه در فرآیند سیاستگذاری این فضا باشند.
*آیا احتمال بازگشت به محدودیتهای قبلی یا تکرار سیاستهای ناکارآمد وجود دارد؟
مسیری که دولت چهاردهم آغاز کرده، به نظر نمیرسد که به سیاستهای گذشته در فضای مجازی بازگردد. لازم است که تلاش حداکثری صورت گیرد تا با اجماعسازی و اقناع از طریق جلسات کارشناسی، این فضا به مسیر قبلی بازنگردد. زیرا مضرات آن فضا برای همگان تبیین شده و مشخص است و ادامه دادن در آن مسیر، بهطور طبیعی بازگشت به عقب خواهد بود. ما باید گام در مسیر جهانیسازی و جهانی برداریم و در کنار آن، سیاستهای حکمرانی فضای مجازی را نیز مد نظر قرار دهیم. امیدواریم که این مسیر بازگشاییها ادامهدار باشد و مردم بتوانند از فرصتهای فضای مجازی بهطور حداکثری بهرهبرداری کنند.
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.