به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه خراسان نوشت: شاید اولین و مهمترین اشتباه مهران مدیری، پذیرفتن کارگردانی متنی بوده که به شکل غریبی از همان پیرنگ سریال موفق «هیولا» پیروی میکند. در این خط داستانی، با مردی نسبتا سادهلوح و البته درستکار و اهل خانواده طرفیم که مشکلات معیشتی و فشارهای زندگی او را به مسیری پرخطر میکشاند. از منظر الگوهای رفتاری نیز، تقریبا میتوان این دو مجموعه را، شخصیت به شخصیت، با هم تطبیق داد؛ با این تفاوت که فرهاد اصلانی در «هیولا» غوغا میکرد، اما در «قهوه پدری» سام درخشانی یک بازیگر متوسط است که در نهایت میتواند از جهانگیر یک تیپ بسازد.
سناریوی این اثر توسط امیر برادران نوشته شده که درباره او میتوان از تعبیر «پرکارترین نویسنده کمدی در سالهای اخیر» استفاده کرد. همین موضوع باعث شده که جنس کمدی «قهوه پدری» تا حد زیادی برای مخاطب آشنا و حتی تکراری باشد. موقعیتهای خاص طنزی که این اثر ایجاد میکند، عمدتا مبتنی بر استفاده از شخصیتهایی با رفتارهای عجیب و اغراق شده است که قرار گرفتنشان در مواجهه با شخصیتهای اصلی که انسانهای نرمالی به حساب میآیند، تضاد و در نتیجه کمدی ایجاد میکند.
در این سریال اما، شخصیتهای عجیب، بیش از حد اغراق شده هستند و در راس آنها کاراکتر «اون» با بازی خود مهران مدیری قرار دارد. در کنار او، ناصر تونل، پسر بزرگ خانواده، همسر و پدرهمسرش و حتی نگهبان بانک هم با رفتارهای غیرواقعی و اغراقشده خود، تلاش میکنند تا زمین را برای اجرای کمدی زوج اصلی قصه مهیا کنند. در عمل اما، نهتنها این اتفاق رخ نمیدهد، بلکه بخشهایی از کمدی اثر به ورطه لودگی میافتد. علاوه بر این، قالب شوخیها الهامگرفته شده از فضای مجازی هستند و در موارد بسیاری با عبارات دوپهلو که مضامین اروتیک دارند، مخاطبانی را که عموما به همراه خانواده به تماشای سریال نشستهاند هدف قرار میدهند.
یکی از نکات تاملبرانگیز سریال «قهوه پدری» عملکرد شخص مهران مدیری به عنوان کارگردان است که در دو حوزه قاببندی و بازی گرفتن از هنرپیشهها، خودش را نشان میدهد. میدانیم که مدیری همواره به کمدیهای فانتزی گرایش داشته و اساسا بنای ساخت طنز واقعگرایانه را ندارد. با این حال، فانتزی «قهوه پدری» بیش از حد لق است و کار از سطح این گونه نمایشی هم خارج میشود. وقتی قرار است ازدحام بانک مردم در مقابل کافیشاپ را به نظاره بنشینیم، مدیری آنقدر ماجرا را آسان گرفته که به اندازه کافی هنرور نمیآورد و در عوض دوربین را جایی کار میگذارد که جمعیت بیشتر به چشم بیاید. همین شیوه قاببندی در سکانسهای شلوغ داخل کافیشاپ هم تکرار میشود. یعنی دوربین از زاویه پایین بین مردم راه میرود تا اینطور القا کند که فضا شلوغ است. اساسا شکل قرارگیری دوربین این اثر در حدی که از مدیری انتظار میرود، نیست و به نظر میرسد که قابها به سادهترین شکل ممکن انتخاب شدهاند.
از سوی دیگر، طراحی سبک بازی بازیگران که مشخصا تحت نظر مستقیم کارگردان شکل میگیرد، در «قهوه پدری» یک فاجعه تمام و کمال است. نحوه بیان و میمیکهای عجیب و غریب، کاملا سریال را زمینگیر میکنند. صورت همسر رئیس بانک یک امر بیرون زده و بیش از حد اغراق شده است. صدای شخصیت عروس نه تنها کمدی نمیسازد، بلکه هجو به نظر میرسد و پدر عروس هم دقیقا با همان لحن و ادبیاتی که در «هیولا» ظاهر شده بود، خودش را تکرار میکند.ژاله صامتی که بهترین بازیگر این اثر است، صرفا شمایل مدرنی از بازی خودش در سریال «زیرخاکی» را عرضه کرده و حامد آهنگی هم بار دیگر نشان میدهد که حتی اگر مجری خوبی باشد، حاصل عملکردش در حوزه بازیگری چندان قابل قبول نیست. به این فهرست، بلاگر قهوه را هم اضافه کنید که برایش تیک عصبی طراحی کرده بودند؛ چیزی که در کمدی امروز واقعا نخ نما به حساب میآید. جواد رضویان هم نتوانسته با تکیه بر خلاقیت و نبوغ شخصی خود، لحن و لهجه متفاوتی ایجاد کند و لحظات جذابی را در این سریال رقم بزند.