حُکمتان دل بُرید آقای رئیس جمهور! / این هم آخرین شاهکار در انتصابات دولت

تابناک چهارشنبه 03 بهمن 1403 - 08:46
این مطلب پیش و بیش از آن که بیان انتقاد باشد، ابراز تعجب و دلخوری بخشی از جامعه است از آخرین امضای آقای رئیس جمهور در پای یک حکم انتصاب.

*دبیر سرویس اجتماعی تابناک- در روستای ما، پیرمردی بود خانزاده؛ که با سواد کلاس دوم-سوم قدیم، در عین روستایی بودن، اما شخصیت، فهم و البته خانزادگی‌اش باعث شده بود سکوت‌هایش، حرف‌هایش و جواب‌های عمیق و چالشی‌اش به حرف ها و در برابر رخدادها، بین اهالی زبانزد شود.
با آن اندازه از ابهت و وجاهت، اما پیرمرد خانزاده، از نگاه ما و دیگر اطرافیان، یک ایراد اساسی داشت. او بسیار زیاد درباره یکی از خانواده‌های همان روستا حرف می‌زد. عجیب بود از این مرد.
یک بار، یکی از اهالی از او پرسیده بود: «خان؛ تو شخصیت عجیبی داری و خیلی از کارهایت و حرف‌هایت برای خیلی‌ها سند و درس است. فقط یک چیز در رفتار تو عجیب و ناسازگار است. درباره فلان خانواده، خیلی بیش از حد واکنش داری و زیاد درباره‌شان حرف می‌زنی.»
پیرمرد گفته بود: «درباره دیگران چقدر حرف می‌زنم؟»
طرف گفته بود: «تقریباً هیچ.»
خانزاده پاسخ داده بود: «خدا خیرت دهد. من هر روز که از خواب بیدار می‌شوم، بنایم بر همین سکوت و حرف نزدن است. منتها این طایفه که تو از آن سخن می‌گویی، هر روز صبح با لشکری از اعوان و انصار به سمت من می‌آیند و به زور و زحمت و آزار، لب و دهان مرا باز می‌کنند و می‌گویند که شروع کن. باید امروز هم درباره ما حرف بزنی و چاره‌ای جز این نداری.»
پیرمرد گفته بود: «اساس من سکوت است و گاهی مختصر پاسخی آن هم به ضرورت. اما اینها به زور، خودشان حرف در دهانم می‌گذارند و  مرا به حرف وا می‌دارند.»
 

من سکوت را دوست دارم، نمی گذارند!

منظور پیرمرد، کار‌های عجیب و غریب آن خانواده بود که انصافاً خیلی از اهالی را نیز به ستوه آورده بود... حتی پیرمرد ساکت روستا را.
 حرف‌ها و کار‌های آنها کاری می‌کرد که پیرمرد مجبور به نقد و حتی تقبیح‌شان می‌شد.
 
***
می‌توانم سوگند بخورم، اگر دکتر پزشکیان امروز رئیس‌جمهور نبودند و در موضعی غیر از ریاست جمهوری قرار داشتند، آنگاه می‌دیدند که در هنگامه جریحه‌دار شدن افکار عمومی از فاجعه نابینا شدن بیماران در بیمارستان چشم پزشکی، نگاه و مواضع بعدی مدیران و سرمایه‌گذاران آن، اما یکی از پزشکان مؤثر همان بیمارستان با _چنان مواضعی در قبال قربانیان و رسانه‌ها_، از رئیس‌جمهور مملکت حکم مسئولیت جدید برای جایی بسیار مهم می‌گیرد، حتماً سکوت را می‌شکست و داد عدالت سر می‌داد. آن هم در چنین شرایطی و برای هم نماینده‌ای که پزشک  در بیمارمارستان نگاه است و در برابر دفاع از حقوق موکلان نابینا شده، جانب بیمارستان را نگاه داشت، رسانه‌ها را مشوش‌کننده اذهان خواند و خیلی راحت موضع گرفت که «این حوادث، بالاخره طبیعی است، رخ داده و خواهد داد.»
آقای پزشکیان، حُکمتان دل بُرید! / این هم اخرین شاهکار در انتصابات دولت
مسعود پزشکیان برای حسینعلی شهریاری، نماینده مجلس و پزشک معالج بیمارستان نگاه، سمت تازه‌ای در نظر گرفته است. او رئیس کمیسیون بهداشت مجلس را به عنوان عضو جدید هیئت امنای سرم‌سازی رازی انتخاب کرده است. یعنی شهریاری اصولگرا، جایگزین پزشکیان شده است. در سال ۱۳۹۹، حسن روحانی خود پزشکیان را برای عضویت در هیئت امنای سرم‌سازی منصوب کرده بود. حالا آقای پزشکیان در چنین شرایطی، همکار پزشک خود و رئیس سابقش در کمیسیون بهداشت مجلس را برای چهار سال عضو هیئت امنای این مجموعه مهم در زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی کرده است. همکاری که بعد از انتخاب پزشکیان به ریاست جمهوری در پیام تبریکی، نوشته بود که مزید توفیقات ان یار دیرین را خاصه در تداوم راه سید الشهدای خدمت حضرت آیت الله شهید رییسی از پیشگاه خدای ذوالجلال تمنا دارد.
 

نمی خواهم باور کنم اما...

من هم مثل شهروندان امیدوارم این کار، پاداش پزشکیان برای شهریاری  در ماجرای نابینا شدن شهروندان و مطالبه رسانه ای و یا پاداشی برای  برای مسئولیت‌گریزی‌اش نباشد. اما به عنوان یک ناظر عرصه عمومی، نمی‌توانم بپذیرم که دکتر پزشکیان حداقل در زمان امضای حکم شهریاری، ذهنش با چالش مربوط به بیمارستان‌های نگاه و ولی عصر تبریز و حوادث بیمارستانی اخیر درگیر نبوده است.
آقای پزشکیان، حُکمتان دل بُرید! / این هم اخرین شاهکار در انتصابات دولت
برای من که در اولین روز ثبت‌نام دکتر پزشکیان برای انتخابات ریاست‌جمهوری، واو به واو چهارده سال آرشیو رسانه‌ها را برای یافتن مواضع متناقض و متضاد از وی بررسی کردم و هیچ چیزی نیافتم که روایتگر تضاد و تناقض در مواضع او باشد، و اتفاقاً حس اعتماد و صداقتی را که از ایشان سراغ داشتم در من تثبیت کرد، اتفاق اخیر و بعضی دیگر از اتفاقات در اطراف چنین بزرگواری، فرو ریختن است. خرابی مضاعف است.
حتی با وجود اخبار خاص در دوره‌های متعدد از رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، اما از الطاف شخص دکتر شهریاری به بسیاری از بیماران و از جمله به یکی از رفقای خودم و به واسطه شخص خودم خبر دارم و قدردانم. اما این بزرگواران احتمال بدهند که شاید اشتباهی نیز در حال رخ دادن است.
 

کلکسیون تعارض منافع

حال همین دکتر شهریاری بزرگوار، با این حکم و شغل تازه، به مجموعه‌ای کامل از تعارض منافع تبدیل شده است. شهریاری را اینک می‌توان پدر تعارض منافع ایران دانست که به یمن حمایت‌های همکار سابقش در مجلس، و حالا در رأس قوه مجریه، به جای قرار گرفتن در معرض پاسخگویی، در جایگاهی تازه در آن هم در قوه مجریه قرار می‌گیرد.
اصلاً کاری با تعارض منافع در نظارت دکتر شهریاری و همکارانش بر ماجرای حوادث بیمارستانی اخیر نداریم که در مطالب قبل بدان پرداخته‌ایم. اما نمایندگی مجلس و ریاست کمیسیون بهداشت را چه نسبتی است با گرفتن حکم از رئیس‌جمهور و در راستای تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در زیر نظر وزیر جهاد کشاورزی؟ چه نماینده‌ای با چه صلابتی می‌تواند از آن پس، از پس نظارت بر وزارتخانه و آقای وزیر برآید؟ بگذریم که همین امروز و با همین شرایط نیز، وظیفه نظارتی مجلسیان به اندازه کافی لنگ می‌زند. چه برسد به گرفتن حکم از وزیر و رئیس‌جمهور.
نظارت بر حسن اجرای قوانین و زیر نظر وزیر جهاد کشاورزی!!!
آقای پزشکیان، حُکمتان دل بُرید! / این هم اخرین شاهکار در انتصابات دولت
حتی اگر قانون یا آیین‌نامه سرم‌سازی رازی هم تأکیدی این‌چنینی دارد، به همین راحتی باید مورد تردید قرار گیرد. چگونه است که در لابلای انواع شغل‌های وقت‌گیر طبابت، نمایندگی مجلس و ریاست کمیسیون بهداشت، دبیرکلی در مجمع خیرین سلامت و ... ضرورتی برای عضویت در هیئت امنای سرم‌سازی رازی نیز احساس می‌شود؟ وزیر جهاد کشاورزی، نماینده مجلس را به رئیس‌جمهور معرفی می‌کند و آقای رئیس‌جمهور هم امضای آخر را پای حکم می‌زند.
***

یادی از حمیدرضا آصفی

روزی حمیدرضا آصفی که سخنگوی وقت وزارت امور خارجه بود، در راهرو‌های مجلس با خبرنگاران و نماینده‌ها مراوده‌ای دوستانه داشت. خبرنگاری پرسید: «چرا این‌قدر شما اظهارات مقامات اماراتی را درباره جزایر سه‌گانه تکذیب می‌کنید؟ خسته نشدید؟»
آقای آصفی گفت: «برادر عزیز، تا زمانی که آنها دارند ادعا مطرح می‌کنند، من هم موضع خواهم گرفت. اتفاقا وقتی که آنها بگویند و مدام تکرار کنند و من موضع نگیرم، باید ایراد بگیرید.»
این متن را در باب وظیفه رسانه و ضرورت نظارت بر عرصه عمومی نوشتم تا مبادا با سکوت، به اشتباه و اشتباهات بعدی دامن زده داده باشیم
ترجیح من رسانه‌ای، کار در آرامش و نوشتن از خوشبختی‌های شهروندان در سایه‌سار حاکمانی مسئول و مسئولیت‌پذیر است؛ این، حلاوت مدام می‌آفریند. اما افسوس که این روز‌ها را و این حرف‌ها را باید تلخ نوشت... اما باید نوشت.
*مهدی محمدی

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.