هرچند افزایش ریسکهای سیاسی موجب نوسانات دادوستدهای بورس شده است، اما برخی از متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام همچنان سیگنال ارزندگی را مخابره میکنند. یکی از نکات حائز اهمیت در خصوص وضعیت بورس تهران این است که شاخص کل با نزدیک شدن به مرز روانی ۳میلیون واحدی، با فشار فروش مواجه شد. این عدد از منظر روانی میتواند تغییراتی در استراتژی معاملهگران بر جای بگذارد. هر چند به نظر میرسد با جابهجایی و دست به دست شدن سهام پیشروی به سمت کانال ۳میلیون واحدی تسهیل شود.
بازار سهام در میانمدت پتانسیل رشد را دارد و سطح ۳میلیون واحد بهراحتی قابل دسترس است؛ بهویژه اینکه بورس تهران در قیاس با رقبایش جاماندگی قابلتوجهی از منظر کسب بازدهی دارد. بازدهی بازار سهام از ابتدای سال در حالی به ۲۸.۲۱درصد رسیده که دلار آزاد ۳۹.۳۷درصد و طلای ۱۸عیار، ۷۰درصد بازدهی را کسب کردند. بنابراین ترس از کانال ۳میلیونی صرفا به موضوعات ذهنی و روانی گره خورده است و نباید موجب نگرانی سرمایهگذاران شود. البته نباید از این موضوع غافل شد که بورس برای رسیدن به این سطح ممکن است چندین بار وارد فاز اصلاح و استراحت شود. این امر وضعیت بورس در کوتاهمدت را غیرقابل پیشبینی جلوه میدهد. بازار در هفته قبل و در مواجهه با سطح ۲.۷میلیون واحدی واکنش نشان داد.
اگر کف ۲.۷میلیون واحدی را کف شاخص فرض کنیم ارزش معاملات خرد باید در سطوح بالای ۱۵هزار میلیارد تومان تثبیت شود. در چنین شرایطی میتوان تارگتهای جدیدی برای شاخص کل متصور بود. در شرایط فعلی ارزانترین بازار، بورس تهران است. این بازار نسبت به رقبایش با یک مشکل مهم مواجه است، اینکه بیاعتمادی سرمایهگذاران اجازه ورود پول پرقدرت را نمیدهد. در مورد منشا بیاعتمادی سرمایهگذاران بارها مباحثی را مطرح کردهایم. اما نکته مهم این است که مشکلات زیادی برای ورود پول به بازار سهام وجود دارد. وضعیت نامطلوب تولید در کشور با توجه به ناترازی انرژی یکی از عواملی است که نمیگذارد پول بهآسانی وارد بازار سهام شود. بررسی گزارشهای ۹ماهه نیز حاکی از آن است که بازدهی مثبت از نوع افزایش نرخ بوده است نه افزایش تولید. افزایش تولید در سالهای اخیر با مخاطرات فراوانی مواجه بوده است. کما اینکه بازارهای موازی همچنان متاثر از انتظارات تورمی در مسیر صعودی حرکت میکنند.
در چنین مسیری است که بورس باید بتواند خود را با وضعیت کنونی تطبیق دهد. برای رسیدن به این وضعیت سیاستگذار نقش مهمی ایفا میکند. همانطور که از سال ۹۹ نقش سیاستگذار در رکود و افول بورس چشمگیر بوده است، اکنون نیز سیاستگذار میتواند با اتخاذ تدابیر موثر شرایطی را فراهم کند تا اعتماد سرمایهگذاران به بورس بازگردد. در دوره رونق اخیر بورس، یعنی از آبانماه، رد پای سیاستگذار اقتصادی در رونق اخیر قابل مشاهده است. کاهش نرخ بهره، تجدید ارزیابی شرکتهای بزرگ و افزایش شفافیت در بازار سرمایه، طبیعتا پول سرگردانی را که در حال چرخش بین بازارهای ارز، طلا و مسکن است، به سمت تالار شیشهای سرازیر میکند.
* کارشناس بازار سرمایه