فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بیکار کجاست
بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش
کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهنا نشود یار کجاست
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست
شرح لغت: بشارت: مژده
۱- خیلی در فکر او هستی و سخت عاشق و شیفته و بی قرارش میباشی، بطوریکه در خواب و بیداری و در همه حال از یاد او غافل نیستی.
۲- شما در اندیشه و فکر چیزی یا کسی هستی که نمیدانی به آن میتوانی دست یابی یا خیر؟ با توکل به خدا و ارادهای قوی، میتوانی به آن دست یابی و شاهد موفقیت را در آغوش داشته باشی وگرنه بهتر است از آن صرف نظر کنید.
هر فردی در زندگی سرنوشت معلوم و مشخصی دارد و هیچ فردی کاملا بی عیب نیست، پس بهتر است به جای خیالبافی، واقع نگر باشی و به جای افکار پوچ، منطقی فکر کنی. از مشکلات و سختیها فرار نکن و صبر و شکیبایی به خرج بده تا به نتیجه مطلوب برسی.