نامه نیوز - روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: سرانجام آقای عراقچی وزیر خارجه کشورمان علیرغم هشدارهای صاحبنظران، به کابل رفت. معمولاً سفر وزیر خارجه تجلی یک رابطه عالی بین دو کشور و دولت محسوب میگردد که میتواند مقدمه ساز سفر رئیس دولت یا رئیس کشور نیز باشد. گرچه همسایگان در اولویت سیاست خارجی قرار دارند و باید روابط با آنهارا تعمیق بخشید و در جهت ترفیع و تعالی آن منتهای کوشش را کرد ولی سوال این است که آیا این سفر به کشوری که خود ایران نیز حکومت آنرا به رسمیت نشناخته و حتی سفیر نیز با آن مبادله نکرده و تنها برای رعایت ظاهر عنوان رئیس نمایندگی خود به جای سفیر، سرپرست اعلام کرده در حدی است که شاهد سفر وزیر خارجه به آن باشیم؟
گروهی شورشی و خشن و عقبافتاده که مشروعیت و مقبولیت داخلی ندارد و همه گروهها و اقلیتهای قومی و مذهبی را تار و مار کرده و ابتداییترین حقوق زنان را نیز رعایت نمیکند و مذاکره را بر نمیتابد، آیا لیاقت سفر در سطح وزیر خارجه دارد؟ آیا انجام چنین سفری باعث رنجش اقلیتهای تاجیک، ازبک، هزاره و سایرین که با ایران پیوندهای دیرین دارند نمیشود؟ آیا در این مقطع که حکم بازداشت رهبران طالبان ازسوی دیوان کیفری بینالمللی به عنوان تروریسم و ناقض حقوق بشر اعلام شده سفر وزیر خارجه ایران مایه تفاخر است؟!
جالب توجه است که در این مقطع شاهد اظهارات و واکنشهای مسئولین طالبان هستیم که بوی خصومت و دشمنی از آن به مشام میرسد.
شیرمحمد استانکری معاون وزارت خارجه طالبان به وزارت انرژی طالبان گفت "با سرعت و جدیت سد سازی کنید و نگذارید آب به دیگر کشورها برود."
عبدالکبیر معاون سیاسی رئیس الوزرای طالبان در دیدار با علیرضا بیگدلی سرپرست سفارت ایران گفت "اظهارات غیر مسئولانه در مورد حقابه میتواند بر روابط دو کشور اثر منفی بگذارد و آن را تضعیف کند."
طالبان سد پاشدان را در مسیر هریرود آبگیری کرد، وزارت انرژی طالبان اعلام کرد که سد سازی بر روی هریرود تنها به سد سلما و پاشدان ختم نمیشود و ساخت دو سد تیریل و گنگان نیز در دستور کار است.جالب توجه است که سد پاشدان توسط شرکتهای آذربایجان احداث شده و سد سلما نیز توسط هند و با حضور برخی شرکتهای ایرانی.
بیگمان سیاست آبی طالبان شرق کشورمان را با بیآبی روبر خواهد کرد. طالبان با قدرتمندی و نقض معاهده 1351 با ایران حقابه کشورمان را ضایع کرده و تنها زمان سرریز که توان نگهداری آب ندارد مقداری از آن را به منظور پیشگیری از وقوع سیل در افغانستان رها میسازد.
به یاد دارم در دهه هشتاد شمسی یکی از شرکتهای بزرگ کشورمان احتمالا مهاب قدس برنده مناقصه ساخت یک سد در بخش کشمیر پاکستان شد ولی دولت هند تحت عنوان اینکه کشمیر منطقه مورد منازعه با پاکستان است چنان فشاری بر ایران و مهاب قدس اعمال کرد که ناچار به ترک این پروژه شد. اکنون نیز آذربایجان که در شمال کشورمان بعضا اقدامات علیه منافع ملی ایران انجامداده سد پاشدان را در افغانستان ایجاد میکند و مسئولین شرکت مربوطه با افتخار اعلام میکنند که روزی 18 ساعت برای ساخت این سد کار میکردیم.
علیرغم سیاستهای آبی طالبان علیه کشورمان متاسفانه نه تنها مصالح ساختمانی سد سلما از سوی ایران تامین شد بلکه برخی شرکتهای کوچک ایرانی نیز در احداث آن مشارکت داشتند.
طی روزهای اخیر در پی سفر هیئت قضایی طالبان به تهران، موافقت شد که 1500 زندانی افغانی از زندانهای ایران به افغانستان منتقل شوند. گر چه اینگونه مذاکره و مبادله زندانی امری پذیرفته شده در عرف جهانی است ولی طالبانی که تا کنون به رسمیت شناخته نشده حتی از طرف ایران موفق میشود که با ایران مذاکره و برای مبادله زندانیان به توافق برسد.اگر این امر درجهت تقویت پایههای طالبان وبه رسمیت شناختن طالبان نیست پس چیست؟
آقای عراقچی در شرایطی که ایران در صحنه داخلی با مشکلات عدیدهای مواجه است،در منطقه نیز ضرباتی خورده، در اروپا نیز با مشکلاتی در روابط روبرو شده و ساطور مکانیسم ماشه را بالای سر خود میبیند، از سوی دیگر با چنگ و دندان نتانیاهو و فشار حداکثری ترامپ و حتی گزینه نظامی مواجه است وعلاوه بر آن شاهد فشار آژانس انرژی هستهای و کمیتههای حقوق بشری و نهادهای مربوطه و همزمان تحریم و عدم عضویت در سازمانها و نهادی اقتصادی مثل FATF رمق اقتصادی از ایران را بریده آیا شایسته و ضروری نیست به جای پرداختن به راههای چگونگی رهایی ازای کلافه چند لایه سفر به دیار طالبان و ملاقات با ناقضین حقوق انسانی و پایمال کنندگان حقوق مردم افغانستان با طالبان متهم به تروریسم مصافحه و چاق سلامتی و پایههای آنان را تقویت کنید با کمک اندیشمندان به دنبال راهی در جهت تخفیف و رها سازی از مشکلات فوق الذکر باشید تا اینکه مشروعیت و رسمیت به طالبان ببخشید؟
افغانستان به عنوان یک همسایه با پیوندهای دیرین حتما باید نه تنها شاهد سفر وزیر خارجه ایران بلکه رئیسجمهور ایران نیز باشد اما افغانستانی که نماینده مردم و اقوام ملی و دینی و رعایتکننده حقوق مردان و زنان افغانستان باشد و به روابط با همسایگان و دیگر کشورها مورد و خواسته جامعه جهانی احترام بگذارد نه اینکه گروگان گروهی متحجر و خشونت طلب باشد.
سفر معمولا با معیار فایده و هزینه سنجیده میشود. بدون تردید سفر به دیار طالبان در این مقطع علیه منافع ملی ایران، مغایر با افکار عمومی ایران است و موجب رنجش اقلیتهای قومی و مذهبی افغانستان از جمله تاجیکها، ازبکها هزارهها و بانوان و غیره خواهد شد ازسوی دیگر افکار عموی جهان نیز از اینکه وزیر خارجه ایران با طالبان مخالف جامعه مدنی تعامل و در جهت تقویت آنها اقدامکند خشنود نخواهند بود.حال بفرمایید فایده و هزینه این سفر کدام است؟
حامیان و مشوقان این سفر یا شناخت کاملی از منطقه ندارند و با عواقب و عوارض حاکمیت طالبان آگاه نیستند یا اینکه لابی و جاده صاف کنطالبان هستند یا منافعی شخصی یا گروهی را دنبال میکنند و در مجموع دل در گرو ایران و منافع ملی ایرانندارند.
خوب است حافظه تاریخی حد اقل کوتاه مدت خود را فعال کنیم و به یاد بیاوریم که در دهه 80 شمسی ایران به همراه هند و روسیه همکاری مشترک سه جانبهای برای کمک به ائتلاف شمال افغانستان به رهبری احمد شاه مسعود داشتند که این همکاری نقش مهمی در سقوط طالبان ایفا کرد متاسفانه اکنون شاهد ایفای نقش کشور کوچک تاجیکستان در حمایت از اقلیتهای قومی و محور مقاومت آزادی افغانستان از جمه احمد مسعود فرزند احمد شاه مسعود هستیم و ایران با 180درجه تغییر موضع در حال تقویت و تثبیت پایههای طالبان است درحالیکه منطق و جایگاه ایران ایجاب میکند که هر تحولی در منطقه حد اقل یک طرف آن ایران باشد نه اینکه اکنون ایران حمایت از اقلیتهای قومی افغانستان رارها سازد و تنها در جهت تقویت طالبان بکوشد.
جناب آقای پزشکیان هنوز روح حامیان، طرفداران و امیدواران به وعدههای جنابعالی از آلام و رنج ناشی از وفاق به اصطلاح ملی التیامنیافته که ساهد سفر وزیر خارجه برای تعامل با طالبان هستیم. بدونشک این سفر خاطرهای نامطلوب و برگی غیر قابل دفاع از کابینه جنابعالی برجای میگذارد که ضربهای بر اعتبار شخص شما تلقی خواهد شد.
ضمنا واجب است شورای امنیت ملی را موظف سازید که نه تنها تامین مصالح احداث سد در افغانستان را متوقف و منع کند بلکه از ترانزیت مصالح ساختمانی برای این منظور نیز جلوگیری نماید.بی گمان تفکر مسموم ضد انسانی طالبان و بلندپروازیهای آنان در جنوب آسیا برای سیطره تفکر خود در نهایت علیه منطقه و کشورمان خواهد بود و اصلح است که به تقویت پایههای آنها کمک نکنیم.
فردا که بارگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهرویی که نظر بر مجاز کرد
محمدحسین بنیاسدی 7 بهمنماه 1403