تارگت در ارز دیجیتال چیست؟ آموزش روش‌های تعیین تارگت‌

ارزدیجیتال سه شنبه 09 بهمن 1403 - 10:31
اگر تریدر هستید و در بازار ارز دیجیتال فعالیت می‌کنید، درواقع اولین و مهم‌ترین مفهومی که باید با آن آشنا باشید تارگت است. تعیین هدف قیمتی یا تارگت در ارز دیجیتال یکی از مهم‌ترین کارهایی است که برای موفقیت در معاملات خود باید انجام دهید. تارگت، قیمتی است که یک تریدر یا سرمایه‌گذار انتظار دارد […] The post تارگت در ارز دیجیتال چیست؟ آموزش روش‌های تعیین تارگت‌ appeared first on ارزدیجیتال.

اگر تریدر هستید و در بازار ارز دیجیتال فعالیت می‌کنید، درواقع اولین و مهم‌ترین مفهومی که باید با آن آشنا باشید تارگت است. تعیین هدف قیمتی یا تارگت در ارز دیجیتال یکی از مهم‌ترین کارهایی است که برای موفقیت در معاملات خود باید انجام دهید. تارگت، قیمتی است که یک تریدر یا سرمایه‌گذار انتظار دارد دارایی دیجیتال خود را در آن به فروش برساند تا سود کسب کند.

برای تارگت‌گذاری باید خیلی دقیق بازار را بررسی و استراتژی‌های لازم را تعیین کنید. در ادامه در مورد تارگت صحبت می‌کنیم و روش مناسب تعیین تارگت را آموزش می‌دهیم.

تارگت در ارز دیجیتال چیست؟

در بازار ارزهای دیجیتال، «تارگت» (Target) به قیمتی گفته می‌شود که یک معامله‌گر یا سرمایه‌گذار انتظار دارد دارایی مورد نظر به آن برسد. هدف قیمتی یا تارگت، بالاتر یا پایین‌تر از قیمت فعلی بازار است و به‌عنوان نقطه‌ای برای خروج از معامله و کسب سود استفاده می‌شود. تارگت در واقع قیمتی است که معامله‌گر برای بستن پوزیشن معاملاتی از قبل تعیین کرده است.

تعیین تارگت در معاملات ارز دیجیتال اهمیت زیادی دراد، زیرا به معامله‌گران کمک می‌کند تا با برنامه‌ریزی دقیق‌تر وارد معاملات شوند. بدون هدف مشخص، معامله‌گران در برابر نوسانات بازار و فشارهای روانی اشتباهات پرهزینه‌ای انجام می‌دهند. تعیین تارگت در ارز دیجیتال به‌عنوان بخشی از استراتژی‌های معاملاتی، به معامله‌گران کمک می‌کند تا با اعتمادبه‌نفس بیشتری معامله کنند و بیشتر معاملات خود را با سود ببندند.

برای تعیین تارگت مناسب در معاملات ارز دیجیتال، روش‌های مختلفی وجود دارد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال به معامله گر در تعیین تارگت مورد نظر کمک خواهد کرد. علاوه بر این، در نظر گرفتن نسبت سود به زیان (ریسک به ریوارد) و استفاده از سطوح حمایت و مقاومت نیز از دیگر روش‌های تعیین تارگت در معاملات ارز دیجیتال هستند.

معنی تارگت به زبان ساده

کلمه تارگت در زبان انگلیسی به‌طور کلی به معنای «هدف» است. این واژه در زمینه‌های مختلف، معانی مشابهی دارد، اما همیشه به چیزی اشاره می‌کند که برای رسیدن به آن تلاش می‌کنید.

تعیین تارگت به شما کمک می‌کند که مسیر مشخصی برای حرکت داشته باشید و بدانید دقیقاً برای چه چیزی تلاش می‌کنید. برای اینکه یک تارگت مؤثر واقع شود، باید شفاف و مشخص (Specific)، قابل اندازه‌گیری (Measurable)، دست‌یافتنی (Achievable)، مرتبط با اهداف کلی (Relevant) و زمان‌بندی‌شده (Time-bound) باشد. این ویژگی‌ها که به عنوان اصول SMART شناخته می‌شوند و تضمین می‌کنند که هدف شما منطقی است و می‌توانید به آن برسید.

اهمیت تارگت‌ گذاری در معاملات ارز دیجیتال

تارگت یا هدف قیمتی در معاملات ارزهای دیجیتال به معامله‌گران کمک می‌کند بدانند دقیقا باید چه کاری انجام دهند و استراتژی درست داشته باشند. بدون داشتن هدف مشخص، معامله‌گران نمی‌توانند استراتژی تعیین کنند.

بازار ارزهای دیجیتال یک بازار نوسانی است، بسیاری از سرمایه‌گذاران جدید با اشتیاق زیاد وارد این حوزه می‌شوند و انتظار دارند در کوتاه‌مدت سود بالا به دست بیاورند. اما گستردگی و پیچیدگی دنیای رمزارزها آن‌ها را با حجم زیادی از اطلاعات روبرو می‌کند که مدیریت آن بدون برنامه‌ریزی و تعیین اهداف مشخص دشوار است. اگر تریدر در این بازار تارگت نداشته باشد، تصمیم‌گیری‌های احساسی انجام می‌دهد و در نهایت سرمایه‌اش را از دست خواهد داد.

بیشتر بخوانید: بهترین استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال برای افراد مبتدی

تعیین کردن تارگت به معامله‌گران این امکان را می‌دهد تا زمان مناسب برای ورود و خروج از معاملات را مشخص و از نوسانات بازار به نفع خود استفاده کنند. درواقع تارگت در ارز دیجیتال یک بخش کلیدی از استراتژی‌های معاملاتی است. با داشتن اهداف مشخص، می‌توان مسیر سرمایه‌گذاری را درست‌تر پیش برد و از فرصت‌های بازار استفاده کرد.

آشنایی با مفاهیم پایه تارگت در ارز دیجیتال

مفاهیم پایه تارگت در ارز دیجیتال درواقع شامل تارگت‌ گذاری در معاملات لانگ و شورت، ارتباط تارگت با عرضه و تقاضا و انواع تارگت از نظر زمانی هستند. در ادامه این مفاهیم را کامل و دقیق بررسی می‌کنیم.

تفاوت تارگت در معاملات لانگ و شورت

برای تعیین تارگت در ارز دیجیتال در پوزیشن‌های لانگ (Long) و شورت (Short) باید استراتژی‌های متفاوتی داشت. در پوزیشن لانگ، معامله‌گر با پیش ‌بینی افزایش قیمت دارایی، آن را خریداری می‌کند و هدف قیمتی را بالاتر از قیمت فعلی تعیین خواهد کرد تا در صورت رسیدن قیمت به آن سطح، سود کسب کند. در مقابل، در پوزیشن شورت، معامله‌گر با انتظار کاهش قیمت، دارایی را قرض می‌گیرد و می‌فروشد؛ در این حالت، تارگت قیمتی پایین‌تر از قیمت فعلی مشخص می‌شود تا با خرید مجدد در آن سطح و برگرداندن دارایی، سود مورد نظر حاصل شود.

بیشتر بخوانید: پوزیشن لانگ و شورت چیست؟

تعیین تارگت در هر دو نوع معامله باید با تحلیل بازار و استفاده از ابزارهای تکنیکال و فاندامنتال انجام شود. در پوزیشن لانگ، معامله‌گر از سطوح مقاومت و الگوهای صعودی برای تعیین هدف قیمتی استفاده می‌کند، در حالی که در پوزیشن شورت، سطوح حمایت و الگوهای نزولی مدنظر قرار می‌گیرند. همچنین، استفاده از ابزارهایی مانند حد ضرر و حد سود (Take Profit) برای مدیریت ریسک و قفل کردن سود در هر دو نوع معامله مهم است.

ارتباط تارگت با عرضه و تقاضا

یکی از عوامل مهم تعیین تارگت قیمتی ارز دیجیتال، مفهوم عرضه و تقاضا است. در هر بازار مالی، از جمله بازار ارزهای دیجیتال، قیمت‌ها تحت تأثیر تعادل بین عرضه (میزان دارایی‌های موجود برای فروش) و تقاضا (میزان تمایل خریداران به خرید) قرار دارند. زمانی که تقاضا برای یک ارز دیجیتال افزایش پیدا کند و عرضه ثابت بماند یا پایین بیاید، قیمت آن ارز بیشتر می‌شود. برعکس، اگر عرضه افزایش پیدا کند و تقاضا ثابت بماند یا کاهش یابد، قیمت نیز کمتر می‌شود.

معامله‌گران با تحلیل سطوح عرضه و تقاضا می‌توانند نقاط ورود و خروج مناسب را شناسایی کنند. برای مثال، در سطوحی که تقاضا بالاست و عرضه محدود، احتمال افزایش قیمت وجود دارد و می‌توان آن را به‌عنوان تارگت قیمتی در نظر گرفت. برعکس، در سطوحی که عرضه فراوان و تقاضا کم است، احتمال کاهش قیمت بیشتر است و می‌توان از این اطلاعات برای تعیین تارگت‌های فروش استفاده کرد.

بیشتر بخوانید: سطوح عرضه و تقاضا چیست؟

انواع تارگت از نظر زمانی

انواع تارگت از نظر زمانی به سه دسته کلی تقسیم می‌شوند:

  • اهداف کوتاه‌مدت: این اهداف معمولاً در بازه زمانی کمتر از یک سال تعیین می‌شوند و بر دستیابی به نتایج فوری و تریدهای کوتاه‌مدت تمرکز دارند.
  • اهداف میان‌مدت: این اهداف معمولاً برای دستیابی به نتایج در بازه زمانی ۱ تا ۵ سال تعیین می‌شوند و به‌عنوان پل ارتباطی بین اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت عمل می‌کنند.
  • اهداف بلندمدت: این اهداف به آینده مربوط می‌شوند و معمولاً بازه زمانی بیش از ۵ سال را در بر می‌گیرند. اهداف بلندمدت قله‌هایی هستند که برای فتح آن‌ها نیاز به تعیین اهداف میان‌مدت و کوتاه‌مدت داریم.

اصول تارگت‌‌گذاری

برای تعیین تارگت ارز دیجیتال، یک سری اصول را باید رعایت کنید. این اصول شامل تعیین مدیریت ریسک، نسبت ریسک به ریوارد و تنظیم حد ضرر یا استاپ لاس در معاملات هستند. برای اینکه بیشتر با اصول تارگت‌ گذاری صحیح آشنا شوید، در ادامه آن‌ها را کامل توضیح می‌دهیم و بررسی می‌کنیم.

مدیریت ریسک در تارگت‌ گذاری

مدیریت ریسک در تعیین اهداف سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال، برای حفظ سرمایه و کسب سود بسیار مهم است. در ادامه، چند راهکار کاربردی برای مدیریت ریسک در این حوزه را بررسی می‌کنیم:

  1. تعیین حد ضرر (Stop-Loss) و حد سود (Take-Profit): پیش از ورود به هر معامله، سطوح مشخصی برای خروج از معامله در صورت رسیدن به سود یا زیان تعیین کنید. این اقدام مانع از تصمیم‌گیری احساسی می‌شود.
  2. تنوع‌ بخشی به سبد سرمایه‌گذاری: با سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال مختلف، ریسک‌های مرتبط با هر دارایی را کاهش دهید. تنوع‌بخشی از تأثیر منفی نوسانات یک ارز بر کل سرمایه جلوگیری می کند.
  3. مدیریت حجم معاملات: برای هر معامله، درصد مشخصی از کل سرمایه را اختصاص دهید و از سرمایه‌گذاری بیش از حد در یک ارز خودداری کنید. با تعیین حجم مناسب، ضررهای سنگین را تجربه نمی‌کنید.
  4. استفاده از نسبت ریسک به ریوارد مناسب: پیش از ورود به معامله، نسبت سود به زیان ممکن را بسنجید و در معاملاتی شرکت کنید که این نسبت مناسب باشد.
  5. جلوگیری از تصمیم‌گیری‌ احساسی: در شرایط نوسانات بازار، بر اساس تحلیل و برنامه‌ریزی عمل کنید و تصمیم‌‌های عجولانه و احساسی نگیرید.

بیشتر بخوانید: آشنایی با ۵ استراتژی مدیریت ریسک

نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) یکی از ابزارهای مهم در معاملات ارز دیجیتال است که به معامله‌گران کمک می‌کند تا میزان ریسک (ضرر احتمالی) را نسبت به پاداش (سود احتمالی) در هر معامله ارزیابی کنند. این نسبت نشان می‌دهد که برای هر واحد ریسک، چه مقدار پاداش می‌توان انتظار داشت. به‌عنوان مثال، نسبت ۱:۳ بیانگر این است که برای هر ۱ واحد ریسک، ۳ واحد پاداش مورد انتظار است. اهمیت نسبت ریسک به ریوارد در تارگت‌ گذاری در ارز دیجیتال به موارد زیر برمی‌گردد:

  • تصمیم‌گیری درست: با محاسبه این نسبت، معامله‌گران می‌توانند پیش از ورود به معامله، ارزیابی کنند که آیا سودی که به دست می‌آید ارزش ریسک را دارد یا خیر.
  • مدیریت ریسک مؤثر بهتر: تعیین نسبت ریسک به ریوارد مناسب، به معامله‌گران امکان می‌دهد تا حد ضرر و حد سود را منطقی تنظیم کنند.
  • بهبود استراتژی معاملاتی: استفاده مستمر از این نسبت در برنامه معاملات، باعث بهینه‌سازی استراتژی‌های معاملاتی می‌شود و در بلندمدت سود خوبی به همراه دارد.

برای محاسبه این نسبت، ابتدا میزان ریسک و پاداش را تعیین کنید:

  • ریسک: تفاوت بین قیمت ورود به معامله و حد ضرر.
  • پاداش: تفاوت بین قیمت ورود و حد سود.

سپس، مقدار ریسک را بر پاداش تقسیم کنید تا نسبت به‌دست آید. برای مثال، اگر ریسک ۵۰ دلار و پاداش ۱۰۰ دلار باشد، نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲ خواهد بود. بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲ یا بالاتر را ترجیح می‌دهند، به این معنا که پاداش به دست آمده حداقل دو برابر ریسک باشد. در نظر داشته باشید که نسبت ریسک به ریوارد به‌تنهایی کافی نیست؛ ترکیب آن با نرخ برد یا وین ریت (Win Rate) تصویر بهتری از کارایی استراتژی معاملاتی ارائه می‌دهد.

اهمیت تنظیم حد ضرر در کنار تارگت

تنظیم حد ضرر در کنار تعیین اهداف سود در معاملات ارز دیجیتال نیز از اصول مهم مدیریت ریسک و سرمایه‌گذاری هوشمندانه است. در بازار ارز دیجیتال، عدم استفاده از حد ضرر اصلا توصیه نمی‌شود، زیرا ریسک بالایی دارد و باعث از دست رفتن سرمایه خواهد شد.

با تعیین حد ضرر، می‌توانید میزان زیان را در هر معامله محدود کرده و مانع از دست دادن سرمایه شوید. حد ضرر از تصمیم‌گیری‌های عجولانه و احساسی در شرایط نوسانات بازار جلوگیری می‌کند و به کمک آن می‌توانید تا بر اساس برنامه‌ریزی قبلی عمل کنید. همچنین با استفاده از استفاده از حد ضرر، می‌توانید استراتژی‌های معاملاتی خود را بهبود ببخشید و سود خود را تضمین کنید. روش‌ها و نکات تعیین حد ضرر به شرح زیر هستند:

  • تعیین حد ضرر بر اساس سطوح حمایت و مقاومت: قرار دادن حد ضرر کمی پایین‌تر از سطح حمایت یا بالاتر از سطح مقاومت.
  • استفاده از اندیکاتورها: استفاده از میانگین‌های متحرک یا اسیلاتورها.
  • درصد ثابت: تعیین حد ضرر به‌صورت درصدی از قیمت خرید، مانند ۵٪ یا ۱۰٪، روشی ساده و کاربردی است.
  • پایبندی به حد ضرر: پس از تعیین حد ضرر، به آن پایبند باشید و از تغییر مداوم آن بر اساس احساسات لحظه‌ای پرهیز کنید.
  • تناسب حد ضرر با اهداف سود: حد ضرر را به‌گونه‌ای تنظیم کنید که نسبت ریسک به ریوارد منطقی باشد؛ برای مثال، اگر هدف سود ۲۰٪ است، حد ضرر را ۱۰٪ در نظر بگیرید.

بیشتر بخوانید:‌ حد ضرر چیست؟ آموزش انتخاب بهترین نقطه

روش‌های تارگت‌ گذاری

همان‌طور که پیش‌تر هم اشاره کردیم، روش‌های مختلفی برای تعیین تارگت در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد. شما می‌توانید برای تارگت گذاشتن در این بازار از خطوط حمایت و مقاومت یا الگوهای تکنیکال استفاده کنید. کاربرد اندیکاتورها در تارگت‌ گذاری را نیز نباید نادیده گرفت. در ادامه در مورد هر روش بیشتر توضیح می‌دهیم.

استفاده از خطوط حمایت و مقاومت

استفاده از سطوح حمایت و مقاومت یکی از بهترین روش‌های تعیین تارگت‌های قیمتی در معاملات ارزهای دیجیتال است. این سطوح نقاطی را نشان می‌دهند که قیمت در گذشته به آن‌ها واکنش نشان داده و احتمال می‌رود در آینده نیز واکنش مشابهی نشان دهد.

چگونه از سطوح حمایت و مقاومت برای تعیین تارگت استفاده کنیم؟ روش زیر به شما کمک می‌کند:

  1. شناسایی سطوح کلیدی: ابتدا با تحلیل نمودار قیمت، سطوح حمایت (کف‌های قیمتی) و مقاومت (سقف‌های قیمتی) را شناسایی کنید. این سطوح افقی یا مورب هستند و معمولاً در نقاطی که قیمت چندین بار به آن‌ها واکنش نشان داده، قرار دارند.
  2. تعیین تارگت در معاملات خرید (لانگ): در صورتی که قصد خرید دارید، می‌توانید سطح مقاومت بعدی را به‌عنوان تارگت قیمتی خود در نظر بگیرید. به‌عنوان مثال، اگر قیمت در حال حاضر در ۵۰ دلار است و سطح مقاومت بعدی در ۶۰ دلار قرار دارد، تارگت شما می‌تواند ۶۰ دلار باشد.
  3. تعیین تارگت در معاملات فروش (شورت): در معاملات فروش، سطح حمایت بعدی را می‌توانید به‌عنوان تارگت قیمتی در نظر بگیرید. برای مثال، اگر قیمت فعلی ۱۰۰ دلار است و سطح حمایت بعدی در ۹۰ دلار قرار دارد، تارگت شما می‌تواند ۹۰ دلار باشد.

هرچه قیمت بیشتر به یک سطح حمایت یا مقاومت واکنش نشان داده باشد، آن سطح معتبرتر است. بنابراین، در تعیین تارگت‌ها به سطوحی توجه کنید که تاریخچه واکنش‌های قیمتی بیشتری دارند. علاوه بر این، از ابزارهای دیگری مانند اندیکاتورهای تکنیکال (مانند RSI یا MACD) یا الگوهای قیمتی استفاده کنید تا تاییدهای بیشتر برای تارگت‌های تعیین ‌شده داشته باشید.

کاربرد اندیکاتورها در تارگت‌ گذاری

اندیکاتورها ابزارهای مهمی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال هستند و به معامله‌گران کمک می‌کنند تا با تفسیر داده‌های قیمتی و حجمی، بهترین تارگت قیمتی ارز دیجیتال را تعیین کنند. در ادامه، برخی از کاربردهای عملی اندیکاتورها در تارگت‌ گذاری را بررسی می‌کنیم:

  1. تشخیص روند بازار: اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک (MA) جهت حرکت قیمت را شناسایی می‌کنند. برای مثال، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک بلندمدت باشد، نشان‌دهنده روند صعودی است و می‌توان تارگت‌های بالاتری را مدنظر قرار داد.
  2. شناسایی سطوح حمایت و مقاومت: اندیکاتورهایی مانند باندهای بولینگر (Bollinger Bands) نواحی حمایت و مقاومت را مشخص می‌کنند. این سطوح به‌عنوان تارگت‌های قیمتی برای ورود یا خروج از معامله مورد استفاده قرار می‌گیرند.
  3. بررسی قدرت حرکت قیمت: اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) میزان اشباع خرید یا فروش را نشان می‌دهد. زمانی که RSI به محدوده اشباع خرید (بیش از ۷۰) می‌رسد، قیمت به تارگت نزولی نزدیک شود و بالعکس، زمانی که RSI به محدوده اشباع فروش (کمتر از ۳۰) می‌رسد، قیمت به تارگت صعودی نزدیک خواهد شد.
  4. پیش‌بینی نقاط بازگشت قیمت: اندیکاتور MACD (میانگین متحرک همگرایی-واگرایی) با شناسایی تقاطع‌های میانگین‌های متحرک، نقاط احتمالی تغییر روند را نشان می‌دهد و برای تعیین تارگت‌های جدید مفید است.
  5. تعیین نوسانات بازار: اندیکاتور ATR (میانگین دامنه واقعی) میزان نوسانات را اندازه‌گیری می‌کند. با ATR می‌توانید در بازارهای با نوسان بالا، تارگت‌های قیمتی دورتر و در بازارهای کم‌نوسان، تارگت‌های نزدیک‌تر را تعیین کنید.

استفاده از الگوهای نموداری

الگوهای قیمت یکی از ابزارهای قدرتمند برای تحلیل بازار ارز دیجیتال هستند. این الگوها بر اساس رفتارهای گذشته قیمت شکل می‌گیرند و روندهای آینده را پیش‌بینی می‌کنند.

برای شروع، شناخت الگوهای کلاسیک مانند سر و شانه، مثلث‌ها و پرچم‌ها اهمیت دارد. این الگوها نشان‌دهنده ادامه یا برگشت روند هستند. به عنوان مثال، در الگوی سر و شانه معکوس، شکست خط گردن نشانه آغاز یک روند صعودی است و تارگت قیمتی از طریق اندازه‌گیری فاصله بین خط گردن و قله یا دره اصلی محاسبه می‌شود.

بیشتر بخوانید: آشنایی با ۱۰ الگوی نموداری تحلیل تکنیکال

یکی دیگر از ابزارهای مهم الگوهای تکنیکال، استفاده از فیبوناچی است. سطوح فیبوناچی اصلاحی و گسترشی به شما کمک می‌کنند تارگت‌های احتمالی قیمت را در روندهای صعودی یا نزولی مشخص کنید. علاوه بر این، ترکیب الگوهای تکنیکال با اندیکاتورها اعتبار تحلیل شما را افزایش می‌دهد. مثلا در صورتی که شکست یک الگوی مثلث با واگرایی مثبت در RSI همراه باشد، احتمال حرکت قوی‌تر قیمت بیشتر خواهد بود.

انواع سفارش‌گذاری برای تعیین تارگت در ارز دیجیتال

انواع سفارش‌گذاری برای تعیین تارگت در ارز دیجیتال

یکی از کارهایی که برای تعیین تارگت در ارز دیجیتال می‌توانید انجام دهید، سفارش‌گذاری صحیح است. انواع سفارش‌ها برای تعیین تارگت در بازار ارز دیجیتال شامل لیمیت، استاپ و استاپ-لیمیت هستند که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم و توضیح می‌دهیم:

سفارش لیمیت

سفارش محدود یا لیمیت اوردر (Limit Order) یکی از ابزارهای مهم برای تعیین هدف قیمتی است که به معامله‌گران امکان می‌دهد کنترل بیشتری بر قیمت‌های خرید و فروش خود داشته باشند. لیمیت اوردر درواقع دستوری است که در آن معامله‌گر قیمتی مشخص را برای خرید یا فروش یک دارایی تعیین می‌کند. این سفارش تنها زمانی اجرا می‌شود که قیمت بازار به قیمت تعیین‌ شده برسد یا از آن عبور کند.

کاربرد سفارش محدود در تعیین تارگت

کاربردهای سفارش محدود در تعیین تارگت به شرح زیر است:

  • تعیین قیمت هدف برای خرید: فرض کنید قیمت فعلی بیت‌ کوین ۹۰,۰۰۰ دلار است و شما تحلیل کرده‌اید که در صورت کاهش قیمت به ۸۸,۰۰۰ دلار، نقطه ورود مناسبی برای خرید ایجاد می‌شود. با ثبت یک سفارش محدود خرید در قیمت ۸۸,۰۰۰ دلار، زمانی که قیمت به این سطح برسد یا پایین‌تر برود، سفارش شما به‌طور خودکار اجرا می‌شود.
  • تعیین قیمت هدف برای فروش: اگر بیت‌ کوین را با قیمت ۸۵,۰۰۰ دلار خریداری کرده‌اید و می‌خواهید در صورت افزایش قیمت به ۹۵,۰۰۰ دلار آن را بفروشید، می‌توانید یک سفارش لیمیت اوردر فروش در قیمت ۹۵,۰۰۰ دلار ثبت کنید. در این صورت، زمانی که قیمت به این سطح برسد یا بالاتر رود، فروش به صورت خودکار انجام می‌شود.

با استفاده از سفارش محدود، می‌توانید دقیقاً تعیین کنید که در چه قیمتی خرید یا فروش انجام شود. همچنین با تعیین تارگت‌های مشخص برای ورود و خروج، می‌توانید ریسک معاملات خود را کاهش دهید.

سفارش استاپ

سفارش توقف یا استاپ (Stop Order) به معامله‌گران امکان می‌دهد تا با تعیین قیمت‌های مشخص، به‌صورت خودکار وارد معامله شده یا از آن خارج شوند. در این سفارش معامله‌گر قیمتی را به‌عنوان «قیمت توقف» (Stop Price) تعیین می‌کند. هنگامی که قیمت بازار به این سطح می‌رسد، سفارش توقف فعال می‌شود و به یک سفارش بازار (Market Order) یا سفارش محدود (Limit Order) تبدیل خواهد شد.

یکی از مزایای استفاده از استاپ اوردر برای تعیین تارگت ارز دیجیتال این است که با تعیین حد ضرر، می‌توان از ضررهای بزرگ جلوگیری کرد و ریسک معاملات را کاهش داد. همچنین سفارش توقف به‌صورت خودکار در قیمت تعیین‌شده فعال می‌شود و نیازی به نظارت مداوم بر بازار نیست.

با این حال استفاده از این نوع سفارش محدودیت‌هایی هم دارد. یکی از این محدودیت‌ها لغزش قیمت یا اسلیپیج (Slippage) است. درواقع در بازارهای با نوسان بالا، ممکن است قیمت اجرای سفارش با قیمت توقف متفاوت باشد که به آن لغزش قیمت گفته می‌شود.

بیشتر بخوانید:‌ لیمیت اوردر و استاپ لیمیت چیست؟

سفارش استاپ-لیمیت

سفارش توقف-محدود یا استاپ لیمیت (Stop-Limit Order) به معامله‌گران امکان می‌دهد تا با تعیین قیمت‌های مشخص، کنترل بیشتری بر ورود و خروج از معاملات خود داشته باشند. این نوع سفارش ترکیبی از دو سفارش «توقف» (Stop) و «محدود» (Limit) است و برای تعیین تارگت‌های قیمتی و مدیریت ریسک مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اجزای سفارش استاپ – لیمیت

اجزای سفارش استاپ – لیمیت به شرح زیر هستند:

  1. قیمت توقف (Stop Price): قیمتی است که با رسیدن قیمت بازار به آن، سفارش محدود فعال می‌شود.
  2. قیمت محدود (Limit Price): قیمتی است که سفارش محدود پس از فعال شدن در آن سطح یا بهتر از آن اجرا می‌شود.

فرض کنید یک معامله‌گر بیت ‌کوین را به قیمت ۹۰,۰۰۰ دلار خریداری کرده و انتظار دارد قیمت آن افزایش یابد. او برای محافظت از سود خود، می‌تواند یک سفارش استاپ لیمیت فروش با قیمت توقف ۹۲,۰۰۰ دلار و قیمت محدود ۹۱,۹۰۰ دلار تنظیم کند. اگر قیمت بیت ‌کوین به ۹۲,۰۰۰ دلار برسد، سفارش محدود فروش در قیمت ۹۱,۹۰۰ دلار فعال می‌شود و در صورت وجود خریدار، معامله انجام خواهد شد.

از مزایای این نوع سفارش باید به تعیین قیمت‌های توقف و محدود اشاره کرد؛ که به کمک آن معامله‌گر از سود خود محافظت می‌کند و ضررهای احتمالی را کاهش می‌دهد. در این سفارش امکان تعیین دقیق قیمت‌های ورود و خروج به معامله وجود دارد. همچنین نیازی به نظارت مداوم بر بازار نیست؛ زیرا سفارش به‌صورت خودکار در قیمت‌های تعیین‌شده فعال می‌شود.

با این حال، در صورتی که پس از رسیدن به قیمت توقف، قیمت بازار به سرعت تغییر کند و به قیمت محدود نرسد، ممکن است سفارش اجرا نشود. در این نوع سفارش تعیین فاصله مناسب بین قیمت توقف و قیمت محدود بسیار مهم است و باید با دقت انتخاب شود تا احتمال اجرای سفارش افزایش یابد.

نکات پیشرفته در تارگت‌ گذاری

نکات پیشرفته در تعیین تارگت ارز دیجیتال

همانطور که تا اینجا متوجه شدید، تارگت‌ گذاری در بازار ارزهای دیجیتال بسیار مهم است و باید آن را درست انجام دهید تا به سود برسید. اگر نکات مهم که به تارگت‌ گذاری پیشرفته کمک می‌کنند را در نظر بگیرید، می‌توانید بهترین عملکرد را در تعیین تارگت ارز دیجیتال داشته باشید. این نکات به شرح زیر هستند:

استراتژی چند تارگته

استراتژی چند تارگته به معنای تعیین چندین سطح قیمتی به‌عنوان اهداف سود در یک معامله است. در این روش، معامله‌گر به‌جای تعیین یک هدف نهایی، چندین هدف میانی را مشخص می‌کند و با رسیدن قیمت به هر یک از این سطوح، بخشی از موقعیت خود را می‌بندد. درنتیجه در صورت تغییرات ناگهانی در بازار، بخشی از سود خود را حفظ می‌کند.

مزایای استراتژی چند تارگته

مزایای استراتژی چند تارگته به شرح زیر است:

  1. مدیریت ریسک: با تقسیم سود در سطوح مختلف، معامله‌گر ریسک کلی معامله را کاهش می‌دهد. در صورتی که بازار برخلاف پیش‌بینی حرکت کند، حداقل بخشی از سود تحقق یافته است.
  2. افزایش انعطاف‌پذیری: این استراتژی به معامله‌گر امکان می‌دهد تا با توجه به شرایط متغیر بازار، تصمیم درستی بگیرد و در صورت لزوم، تارگت‌های باقی‌مانده را تنظیم کند.
  3. کاهش تأثیر احساسات: با تعیین اهداف مشخص و از پیش تعریف ‌شده، تأثیر احساسات بر تصمیم‌گیری‌های معاملاتی کاهش پیدا می‌کند و معامله‌گر با اطمینان بیشتری به برنامه خود پایبند خواهد بود.

نحوه اجرای استراتژی چند تارگته

برای اجرای این استراتژی، معامله‌گر ابتدا باید بازار و دارایی مورد نظر را تحلیل کند. سپس، با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند سطوح فیبوناچی، خطوط حمایت و مقاومت، و الگوهای قیمتی، سطوح قیمتی مهم را شناسایی کرده و به‌عنوان تارگت‌های خود تعیین کند.

به‌عنوان مثال، فرض کنید یک معامله‌گر بیت ‌کوین را در قیمت ۹۰,۰۰۰ دلار خریداری و سه تارگت زیر را تعیین می‌کند:

  • تارگت اول: ۹۵,۰۰۰ دلار – بستن ۵۰٪ از موقعیت برای قفل کردن سود اولیه.
  • تارگت دوم: ۱۰۰,۰۰۰ دلار – بستن ۳۰٪ دیگر از موقعیت برای افزایش سود.
  • تارگت سوم: ۱۰۵,۰۰۰ دلار – بستن ۲۰٪ باقی‌مانده برای دریافت حداکثر سود ممکن.

در این سناریو، حتی اگر قیمت پس از اینکه به تارگت اول رسید کاهش پیدا کند، معامله‌گر بخشی از سود خود را سیو کرده است.

تارگت‌ گذاری در شرایط مختلف بازار

نحوه تعیین تارگت‌ در شرایط مختلف بازار ارز دیجیتال نیز متفاوت است. در بازارهای صعودی یا بازار گاوی، قیمت‌ها در حال افزایش هستند و احساسات مثبت بر بازار حاکم است. در این شرایط، معامله‌گران می‌توانند تارگت‌های بالاتری را برای معاملات خود تعیین کنند. استفاده از ابزارهایی مانند فیبوناچی اکستنشن به شناسایی سطوح مقاومت و تعیین اهداف قیمتی کمک می کند. همچنین، پیگیری اخبار مثبت و تحلیل فاندامنتال در تأیید تارگت‌های بالاتر مؤثر است.

در بازارهای نزولی یا بازار خرسی، قیمت‌ها روند کاهشی دارند و احساسات منفی غالب است. در این وضعیت، تعیین تارگت ارز دیجیتال، محافظه‌کارانه‌تر و نزدیک‌تر به قیمت ورودی توصیه می‌شود. شناسایی سطوح حمایت کلیدی با استفاده از تحلیل تکنیکال به شما کمک می‌کند نقاط خروج مناسبی تعیین کنید.

بیشتر بخوانید: بازار خرسی چیست؟ بهترین روش ترید در بازار خرسی

در بازارهای خنثی نیز قیمت‌ها در یک محدوده مشخص نوسان می‌کنند و روند خاصی مشاهده نمی‌شود. در این شرایط، معامله‌گران می‌توانند با خرید در نزدیکی سطوح حمایت و فروش در نزدیکی سطوح مقاومت، از نوسانات کوچک سود به دست آورند. پس باید با محدوده نوسانات و سطوح کلیدی را در نظر بگیرید و سپس تارگت گذاری کنید.

اشتباهات رایج در تارگت‌ گذاری

در این فرآیند هر تریدر شاید اشتباهاتی انجام دهد که بهتر است آن‌ها را بدانید. در ادامه، برخی از اشتباهات رایج تارگت‌ گذاری را بررسی می‌کنیم:

تعیین تارگت‌های غیرواقع‌بینانه

یکی از اشتباهات متداول تریدرها برای تارگت‌ گذاری ارز دیجیتال، تعیین اهداف قیمتی بسیار بلندپروازانه یا دور از واقعیت است. با این کار سود خود را از دست می‌دهید، زیرا ممکن است قیمت هرگز به آن سطوح نرسد. برای جلوگیری از این اشتباه، باید تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال دقیق انجام دهید و تارگت‌هایی منطقی و قابل‌دسترس تعیین کنید.

نادیده‌گرفتن شرایط بازار

عدم توجه به روند کلی بازار و شرایط فعلی آن منجر به تعیین اهداف نادرست می‌شود. برای مثال، تعیین تارگت‌های بالا در یک بازار نزولی یا تارگت‌های پایین در یک بازار صعودی، باعث می‌شود ضرر کنید. بنابراین، باید شرایط بازار را مد نظر قرار دهید و تارگت‌ها را بر اساس آن تنظیم کنید.

تعیین نکردن حد ضرر

تمرکز صرف بر تارگت‌های قیمتی بدون تعیین حد ضرر، ریسک ضررهای سنگین را افزایش می‌دهد. استفاده از دستورات حد ضرر به معامله‌گران کمک می‌کند تا در صورت حرکت قیمت برخلاف پیش‌بینی، کمتر ضرر کنید.

بازبینی نکردن تارگت‌ها

بازار ارزهای دیجیتال پویا است و اگر تارگت‌ها را نسبت به شرایط جدید بازبینی نکنید، فرصت‌ها را از دست می‌دهید. معامله‌گران باید به‌صورت دوره‌ای اهداف قیمتی خود را بازبینی کنند و در صورت لزوم، آن‌ها را با توجه به داده‌ها و تحلیل‌های جدید تغییر دهند.

تأثیرپذیری از احساسات

تصمیم‌گیری‌های احساسی، مانند فومو یا طمع، باعث می‌شود تارگت‌های اشتباه تعیین کنید. برای مثال، وقتی قیمت سریع بالا می‌رود، ممکن است معامله‌گر بدون تحلیل، تارگت‌های بالاتری تعیین کند که غیرواقع‌بینانه هستند. انضباط و پایبندی به استراتژی معاملاتی از این اشتباه جلوگیری می‌کند.

عدم توجه به حجم معاملات

حجم معاملات یکی از شاخص‌های مهم در تحلیل تکنیکال است. نادیده‌گرفتن آن باعث می‌شود تارگت‌های نادرست تعیین کنید. برای مثال، افزایش قیمت با حجم کم نشان‌دهنده ضعف روند است و تعیین تارگت‌های بلندمدت در این شرایط ریسک بالایی دارد.

استفاده نادرست از ابزارهای تحلیل تکنیکال

استفاده نادرست یا تفسیر غلط ابزارهای تحلیل تکنیکال، مانند فیبوناچی، میانگین‌های متحرک یا شاخص‌های قدرت نسبی، باعث می‌شود اهداف قیمتی را اشتباه تعیین کنید. آموزش صحیح و تمرین مداوم برای استفاده درست از این ابزارها خیلی مهم است.

سوالات متداول

تارگت در ارز دیجیتال چیست؟

تارگت یا هدف قیمتی، درواقع سطح قیمتی است که معامله‌گر یا سرمایه‌گذار پیش‌بینی می‌کند یک ارز دیجیتال در آینده به آن دست یابد. این هدف بالاتر یا پایین‌تر از قیمت فعلی است و بر اساس تحلیل‌های تکنیکال یا فاندامنتال تعیین می‌شود.

چه روش‌هایی برای تعیین تارگت در معاملات ارز دیجیتال وجود دارد؟

روش‌های مختلفی برای تعیین تارگت در ارز دیجیتال وجود دارد که شامل استفاده از نسبت ریسک به ریوارد، توجه به سطوح حمایت و مقاومت، استفاده از الگوهای قیمتی، استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال و تعیین حد ضرر شناور هستند.

چرا تعیین تارگت در معاملات ارز دیجیتال اهمیت دارد؟

تعیین تارگت به معامله‌گران کمک می‌کند تا در زمان درست وارد معاملات شوند. همچنین می‌توانند در زمان مناسب از معامله نیز خارج شوند. درنتیجه مدیریت ریسک بهتری انجام می‌دهند و احساسی تصمیم نمی‌گیرند.

نقش تحلیل فاندامنتال در تعیین تارگت چیست؟

تحلیل فاندامنتال با بررسی عوامل بنیادی مانند پروژه، تیم توسعه ‌دهنده، همکاری‌ها و اخبار مرتبط، به معامله‌گران کمک می‌کند تا تارگت‌های منطقی‌تری بر اساس ارزش ذاتی ارز دیجیتال تعیین کنند.

جمع ‌بندی

تعیین تارگت در ارز دیجیتال به معنای مشخص‌کردن سطح قیمتی است که معامله‌گر انتظار دارد دارایی به آن برسد تا سود موردنظر حاصل شود. این فرآیند نیازمند تحلیل تکنیکال و فاندامنتال دقیق است. برای موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال و تعیین تارگت درست، توصیه می‌شود اول از همه مدیریت ریسک داشته باشید؛ هرگز بیش از توان مالی خود سرمایه‌گذاری نکنید و همواره درصد مشخصی از سرمایه را به هر معامله اختصاص دهید.

تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری نیز بسیار مهم است. با سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال مختلف، ریسک کلی سرمایه‌گذاری را کاهش دهید. هیچ وقت احساسی تصمیم گیری نکنید و به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید. همیشه بدانید به‌روز نگه داشتن اطلاعات در این بازار بسیار مهم است و همیشه اخبار و تحلیل‌های مرتبط با بازار را دنبال کنید. درنهایت برای حفاظت از دارایی‌های دیجیتال خود، از کیف‌پول‌های امن و روش‌های احراز هویت دو مرحله‌ای استفاده کنید.

منبع خبر "ارزدیجیتال" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.