به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، آقایان دانش اقباشاوی کارگردان فیلم سینمایی اسفند و محمدجواد موحد تهیه کننده فیلم تاکسیدرمی و مدیرعامل باشگاه فیلم سوره مهمانان حضوری برنامه گفتگوی ویژه خبری درباره چهل و سومین جشنواره فیلم فجر با هم بحث و تبادل نظر کردند.
متن کامل این گفتگو به شرح ذیل است:
سؤال: آقای اقباشاوی، بپردازیم به اسفند، قصه اسفند، بازیگران منتخب، کار را از چه زمانی شروع کردهاید تا به جشنواره امسال رسید؟
اقباشاوی: فیلم سینمایی اسفند، یک فیلم جنگی در بستری نو از نگاه روایت داستان است. در واقع در مورد یک گروه رزمندهای هستند که در زمانی که جنگ به بن بست در جنوب خورده است، قفلهایی را باز میکنند و در یک جغرافیای تقریباً محال و دورافتاده و متروک شروع به کار کردن میکنند. این ماجرای شروع کردن بحث تحقیقات فیلم اسفند از بهمن ماه ۱۴۰۰ شروع شد، تحقیقات در مورد شهید بزرگوار علی هاشمی که بسیار شهید مظلوم و گمنام در عین حال مؤثر و باهوشی بود که میشود گفت جزء اولین فرماندههایی است که جنگ را خیلی مردمی پیش برده است و شرایطی را ایجاد کرده است در تشکیلات خودش که هم مردم ایران و هم مردم عراق با همدیگر متحد شوند.
سؤال: یعنی سوژه و شخصیت اصلی اسفند به این شهید بزرگوار برمی گردد؟
اقباشاوی: بله.
سؤال: انتخاب بازیگران؟
اقباشاوی: در انتخاب بازیگران چند رویکرد در سینما وجود دارد. به قول آلفرد ویچکاک، میگوید ستاره یک آدرس برای تماشاگر است که بیا فیلم من را ببین. یک رویکردهای دیگری وجود دارد که میگویند اصالت فیلم باورپذیرتر و واقعیتر باشد. ما برای انتخاب بازیگر شیوه دوم را انتخاب کردهایم یعنی بر پایه اصالت تاریخی و جغرافیایی. چون این تیم خوزستانی بودند و بخش دو سوم از آنها برادران عرب بودند یا حتی شیعیان عراقی بودند، ما رفتیم به سراغ بازیگران ماهر، کمتر شناخته شدهای که عربی را خوب صحبت میکردند و خیلی هم از درون شان شبیه به هم بودند.
سؤال: آن بازی که شما دل تان میخواست که ماحصل و فینال این کار باشد؟
اقباشاوی: از جمع گروه بازیگران خیلی راضی هستم. آقای رضا مسعودی که در نقش شهید علی هاشمی ایفای نقش میکند خیلی از نظر من آن چیزی که میخواستم انجام شد. آقای خیام و آقای کاشانی که یک نقش خیلی دور از خودشان را بازی کردند، نقش آقای محسن رضایی را بازی میکند. آقای محمد عسگری، مهدی زمین پرداز، یاسین مسعودی و همگی بازیگران تئاتر و تلویزیون بودند که اصلاً خیلی کار خوبی انجام دادند. من نمیخواهم از فیلم تعریف کنم، من بعنوان رابطه کارگردان، ایشاله که تماشاگرها با آنها ارتباط برقرار کنند، اما رابطه کارگردان با نتیجه کار دوستان بازیگر، خیلی راضی هستم.
سؤال: آقای موحد، میخواهم سؤالات کلی راجع به جشنواره و سینما بپرسم. چون شما را تهیه کننده تاکسیدرمی معرفی کردهایم، موضوع این فیلم چه است، شاخص آن چه است، قصه از کجا شروع میشود؟
موحد: ما هم یک اقتباسی از یک واقعهای در دهه پنجاه هستیم که کمی سعی کردهایم با یک نگاه کمی شیرینتر و طنز و کمدی بیشتر، بتوانیم این واقعه را با یک روایت سادهای توضیح بدهیم و فیلم کنیم. واقعه ما هم درباره با شکار گوزن زرد ایرانی است. سه نفر که دوست دارند این حیوان را داشته باشند، درگیر یک واقعه محیط زیستی میشویم و سعی کردهایم به یک روش خوب و پرریتم و پرتلاطم این قصه را روایت کنیم، برداشت آزاد از این واقعه کردهایم و خدا را شکر به نظر ما میرسد که اتفاق خوبی افتاده است. مخاطب هم تا امروز که کمتر از ۴۸ ساعت از شروع فروش بلیتهای جشنواره میگذرد، تقریباً میشود گفت که خیلی اقبال خوبی نسبت به کار داشته است. تلاش کردهایم که مجموعهای از بازیگرهایی که به دیده شدن کار کمک میکنند، حالا آقای اقباشاوی در سینما استاد ما هستند، ما آن روش اول را استفاده کردهایم. سعی کردهایم بازیگران خوبی را به پروژه اضافه کنیم، از آقای مجید صالحی، آقای معجونی، آقای هادی کاظمی، آقای بیژن بنفشه خواه، فرزین محدثه تا خانم آناهیتا درگاهی که تقریباً میشود گفت جزء معدود بازیگران خانم ما در پروژه هستند. خانم حسینی نژاد، علی مسعودی یا به قول ما علی مشهدی خودمان و بچههای دیگر را استفاده کردهایم. یک پروژه تقریباً میشود گفت پرریتم و سرحالی است، در ژانر تراژدی - کمدی. امیدوارم که مورد توجه قرار بگیرد و اگر کسی هنوز بلیت نخریده بگیرد و فیلم را ببیند.
سؤال: راجع به کلیات صحبت کردیم، میخواهیم راجع به مهمترین موضوعات سینمای ایران صحبت کنیم. چقدر به صنعت نزدیک شد، اینجا است که میگوییم که آیا به صنعت سینما رسیدهایم، اگر بیاییم بخشهای مختلف را اجزای آن را واکاوی کنیم و تجزیه و تحلیل کنیم، چقدر به اینکه ما یک صنعت هستیم رسیدهایم. آقای شاهسواری، مهمترین گفتنیها را در نشست خبری تان اشاره کردید، اما راجع به جزئیات فیلم ها، اکرانها در سینماهای مردمی و هر آنچه که مهم است در بخش جشنواره فیلم فجر امسال برای ما بفرمایید؟
شاهسواری: فکر میکنم من یک معذرت خواهی به دکتر مسجدی، رئیس انجمن مبارزه با دخانیات بدهکار هستم، از طریق شما این معذرت خواهی من خدمت ایشان ابلاغ میشود. عرض کنم که نمایشهای جشنواره فیلم فجر که دوستان شما خبررسانی کافی راجع به آن کردهاند، از هشتم بهمن در جزیره بوموسی برای هموطنان ساکن بوموسی آغاز شده است. امشب مراسم افتتاحیه جشنواره برگزار شد و از فردا صبح ساعت ۱۰ صبح با این شکل فیلم صیاد در برج میلاد، سالن رسانه کارش را آغاز میکند و به تفکیک بقیه سالنهای سینما که عموماً سانسهای بعدازظهر هستند، نمایش فیلمهای خودشان را آغاز میکنند.
سؤال: یک نکتهای اشاره کردید، جوانان سینمای ایران، چقدر در جشنواره امسال ما فیلم اولی یا جوانهایی میبینیم که موفق ظاهر شدهاند، چه در بعد کارگردانی و تهیه کنندگی، در بخش بازی و اجزای مختلف سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر؟
شاهسواری: بنا به سن و سال و تجربه، پیش بینی میکنم تعداد زیادی از عوامل فنی، هنری و مؤلفین سینمای آینده ایران، در جشنواره امسال از آنها رونمایی خواهد شد. ممکن است تجربههای قبلی داشته باشند، ممکن است فیلمهایی ساخته باشند یا فیلمبرداری کرده باشند یا بازی کرده باشند، بعضیها هم بار اول شان است.
سؤال: یعنی امسال در سینمای ایران از جشنواره چهل و سوم، پدیده معرفی خواهیم کرد؟
شاهسواری: باید یک مقدار منتظر باشیم. شاید به سن من نرسد ولی به سن شما میرسد. در بین این دوستان چهرههای شاخص آینده سینمای ایران را زیر سر بگذارید.
سؤال: هیئت داوران مشغول دیدن فیلمها هستند؟
شاهسواری: بله، هیئت داوران هم از بعدازظهر روز سه شنبه کار خودشان را آغاز کردهاند.
سؤال: اختتامیه را مانند هر سال خواهیم داشت؟
شاهسواری: بله، در روز ۲۲ بهمن در برج میلاد، بی حرف پیش و به خیر و خوشی آن هم برگزار خواهد شد.
سؤال: آقای اقباشاوی، چقدر سینمای امروز ما در اجزاء مختلف اش از فیلمنامه، انتخاب بازیگر، بخشهای مختلف یک صنعت شده است؟
اقباشاوی: من میخواهم از نگاه دیگر و امیدوارانه و نیمه پر لیوان را در مورد سینمای ایران توضیح بدهم. به برکت سالها کار دستیاری کارگردان، پیش از ساختن فیلمهای کوتاه، فعالیت مستمر صنفی و به برکت سفرهایی که در منطقه یا جاهای دیگر، مثلاً ژاپن، داشتهام، این در باورم رسید یعنی با چشم خودم دیدم که سینمای ایران وقتی داخل اش میرویم، تصور میکنیم هنوز صنعتی نیست و خام دستیهایی دارد، واقعاً اگر بخواهیم حساب کنیم در کل منطقه، یعنی هم غرب آسیا و هم شرق آسیا و منهای چین و ژاپن که کشورهای بزرگی هستند، ما از لحاظ نیروهای فنی یعنی تکنسین، مدیران فیلمبرداری، کارگردان ها، طراحان چهره پردازی، طراحان صحنه و لباس، واقعاً بی تعارف در آسیا و شمال آفریقا سرآمد هستیم. هم در تولید آثار سینمایی، سینمای ایران علی رغم بالا و پایینهایی که در طول سالیان داشته است، به سمتهای مختلفی رفته، اوج و فرودهایی که داشته، اما نبض اش میزند.
سؤال: زدن این نبض کافی است؟
اقباشاوی: فعلا نبضش میزند و باعث خوشبختی است که نسلهای آینده مثل دوی امدادی است. یعنی ابتدا از دختر لر و فیلم حاجی آقا آکتور سینما یعنی از سال ۱۳۰۹، همینطور مثل چوب امدادی چوب را به دست هم دادهاند تا رسیده است به بزرگان و به این نسل رسیده است.
سؤال: شما الان اشاره میکنید ما الان در بسیاری از بخشها جزء سرآمدها هستیم، ظرفیتهای خوبی داریم، ولی الان اینکه ما بگوییم نبض اش میزند، یک مقدار سؤال در ذهن ایجاد میشود؟
اقباشاوی: علی رغم تمام مسائلی که وجود دارد که یکی از مهمترین مسائلی که الان واقعاً بگویید که چه شده است که این اوج فرود یک جاهایی به فرود کشیده میشود. جاهایی که تحقیقاً عرض میکنم، بعنوان دبیر کانون کارگردان سینماهای ایران، جاهایی که سینمای ایران در اوج بوده است، کارگردان محوری و تفکر محوری، داشته یک پروژه و یک فیلم را راهنمایی میکرده است. جاهایی که میآید به سمت فرود، سرمایه محوری، حتی نه تهیه کننده محوری، سرمایه گذار میآید یک سلیقهای را که سلیقه میشود گفت نازلی است را تحمیل میکند، ابتدا به تهیه کننده، بعد از آن طریق به کارگردان. یعنی این نکته، نکته بسیار ظریف و مهمی است که در تاریخ سینمای حداقل پس از انقلاب این ثابت شده است. یعنی در دهه شصت و هفتاد و تا اواسط دهه هشتاد شمسی، سازمان سینمایی کشور، حوزه هنری، حالا این دو تا بودند و با فارابی، معاونت سینمایی و حوزه هنری، میگفتند ما با کارگردان طرف هستیم. چون ایده، تفکر، آقای مهندس بهشتی، که الان هم عضو شورای سیاستگذاری فجر هستند، من که توفیق نداشتهام، کوچک بودهایم، ولی بزرگان ما میگفتند، میگفتند کارگردان یک گنگ خواب دیده است که خوابی دیده است و میخواهد سر صحنه و این خواب را تعبیر کند، همه باید در اختیار اندیشه و هنر او باشند.
سؤال: آقای موحد، یک نکته، ما الان ر این فرازوفرودها در قله هستیم یا در دامنه هستیم، چقدر به صنعتی شدن رسیدهایم، چقدر الان بر این باور هستیم که کارگردان محور باشیم، نه براساس خواست و درخواستهای سرمایه گذار؟
موحد: من کمی میخواهم موضوع را مدل دیگری را نگاه کنیم، درکنار اینکه من واقعاً خیلی هم نکتهای که آقای اقباشاوی گفتند، هستم. یعنی به نظرم میرسد که ما بدنه سینمای بسیار حرفهای و درجه یکی داریم. کجاها خودش را نشان میدهد، این بچهها وقتی آثارشان یا کارهایی را در حوزه بین الملل انجام میدهند، بهترینهای دنیا حاضر هستند با بچههای ما کار کنند و با بدنه سینمای ما کار کنند.
سوال: ما خودمان نزدیک کردیم به استانداردهای جهانی؟
موحد: در حوزه نیروی انسانی و تخصصهای این چنینی چیزی کم از دنیا نداریم، اگر هم سطح نباشیم حداقل بسیار نزدیک هستیم. در حوزه کارگردانی من موافقم که ابتدا ما به میگوییم سینمای مؤلف محور، شما باید اجازه دهید فیلم سازتان جهان خودش را ارائه کند و دقیق بسازد ولی کمک و مشاوره دهید، ولی صنعت سینمای به مثابه یک اکوسیستم غیر از اکوسیستم تولید در نظر بگیریم، غیر از این بدنهای که تلاش شان تبدیل به یک اثر میشود، در نظر بگیریم از شروع فضای ایده پردازی، شروع فضای فرهنگی و عمومی اجتماعی عمومی کشور که طبیعتا آن هنرمند سوق میدهد به مسائلی که باید به آن فکر کند از آن جا اگر یک صنعت سینما معنا کنیم، تا لحظهای که ببینیم که خانواده ها، امروز در سبد فرهنگی شان رفتن به سینما معنا شده است یا نه.
سوال: شده است؟
موحد: من فکر میکنم الان اوضاع مان خیلی خوب نیست، سال گذشته یک فیلمی داشتم به نام باغ کیانوش حوزه نوجوان، وقتی فیلم را میساختیم به نکته بسیار عجیب و ناراحت کننده رسیدیم، نوجوانهای این کشور سینمای ایران را کامل کنار گذاشتند.
سوال: چرا قصه را دوست ندارند؟
موحد: آنها جدی گرفته نشدهاند در حوزه تولید اثر.
اقباشاوی: انحصار ایده است، ماندند سینمای ایران طیق فرمایشات خانم امامی پیش از آغاز در یک حوزه فکری مثلا فرض کنید طنز، مانده است، یعنی انحصاری شده است در حالی که تعدد ژانر همان جور میپرسند، تعدد موضوع و مضمون مثل نوجوان، جنگ یا فیلمهای پلیسی و ملودرامهای خانوادگی.
سوال: به این دلیل این نیست که سراغ گیشه رفتیم و به فروش فقط فکر کردیم.
اقباشاوی: یکی از پرفروشترین آثار تاریخ ایران فیلم کانیمانگا بوده است که فیلم دفاع مقدسی است.
موحد: عقابها و ناخدا خورشید.
اقباشاوی: ناخدا خورشید یک درام، اسکار گرفتیم ملودرام جدایی نادر از سیمین ملودرام باکیفیت است یا فیلمهای نوجوانی مثل دونده که تاریخ ساخته است ساخته حمید نادری که وقتی انحصاری شود و حتی سقوط میکند و خنثی میکند یعنی چندین فیلم شبیه هم بیاید، همکاران من در خانه سینما بعضیهای شان عضو شورای پروانه ساختن، از آنها میپرسیم که میگویند فیلمهای طنز مشابه بسیار میآید. اینها همدیگر خنثی میکند و باعث این میشود که به قول آقای موحد نوجوان به سالن سینما بیاید.
موحد: تجربه شخصی، چی شد که من علاقه به سینما و این تجربه جذاب باهم فیلم دیدن در یک سالن تاریک، یک صفحه نمایش، این تجربه جذاب است. اولین بار با فیلم کلاه قرمزی در سن مثلا کودکی ما تازه مثلا مدرسه رفته بودیم، کلاس دوم یا سوم بودیم، ما را بردند با یک تجربه به نام سینما رفتن آشنا کردند، من وقتی آن تجربه برای من تجربه شیرینی است، هم از منظر کیفیت اثر، هم از منظر این که یک عدهای آن روز به ما فکر کردند که در سبد کالای فرهنگی آن روز ما سینما رفتن را هم بگنجانند حالا مدرسهها یا معلمی یا پرورشی، این اتفاق باعث شد که من به سینما علاقهمند شوم و امروزی که خودم فرزند دارم، فرزند کوچک داشته باشم بگردم دنبال آثاری که این تجربه را برای نسل بعدیام ایجاد کنم نکته همین جاست، ما عنصر سرگرم کنندگی در واقع به عنوان اوقات فراغت را اگر سینما بگیریم، اگر همه این شود که میشود وضع ابتذال که در بعضی از آثار امروز سینما ببینیم، اگر فرض سرگرمی و سرمایه دار مسیر سینما را فقط برود. اگر عنصر سرگرم کنندگی از سینما بگیریم و فقط مضمون بشود آن چیزی که میخواهیم ارائه کنیم، طبیعتا میشود نابود میکند سینما را.
سوال: نکته مهمی که اشاره کردید سرگرم کنندگی و کیفیت، در این سیری که راجع به آن صحبت میکنیم.
اقباشاوی: سرگرم کنندگی به علاوه کیفیت میشود فیلم خوبی که ماندگار میشود.
سوال: چقدر در این مسیری که صحبت میکنیم توانستیم که سینمای ایران توانسته است قهرمانان ملی ما را در حوزههای مختلف بشناسد و قهرمان ساز بوده است؟
اقباشاوی: خوب بوده است مشخصا از دهه نود، خیلی رفتند سراغ قهرمانهای مشخص یعنی مستند و تجربیات موفقی در سینمای حداقل سینمای دفاع مقدس نمره خوبی میدهیم و رو به رشد. حالا میگوییم سینمای صنعتی در بخش تولید همین فیلم اسفند که ما کارگردانی کردیم و دوستان تهیه کردند از لحاظ شرایط تولیدی، شرایط تولیدی استاندارد و صنعتی داشت رسما، یعنی مراحل پیریپروداکشن، یعنی پیش از پیش تولید، تحقیق و پژوهش، پیش تولید، تولید، یعنی زمان فیلمبرداری و پس تولید و فلان و فلان برای پرده عریض و تنوع لوکیشن ها، تنوع رویدادها و قصهها و همین اینها برای پرده بزرگ ساخته شده بود اگر نیت و اراده قاطع باشد به این سمت و اعتماد به نفس ملی در سینما باشد، فقط هم این نیست که فیلمهای پرتره.
سوال: الان ما جای فقدانی داریم در این مسیر، سراغ چالشها برویم.
اقباشاوی: خودباختگی در امر تولید باید گریزان باشیم و بدانیم که ملت ایران یک ملت کهنی هستند که سبقه داستان گویی و شعر و ادبیات هزاران ساله داشتند و سبقه سینمایی شان در همین صد و ده – پانزده سال بسیار قلههای خوبی داشته و دارد ولی نباید ترسید از این که جهان رفت به سمت به قول غربیها مولتی پلکس ها، ترجمه فارسی سالنهای کوچیک کوچیک و مثلا فیلمهای پاپ کورنی سریع، فیلم با سلیقه نازل که هیچ کس ثابت نمیتواند بکند که مردم، کدام مردم.
سوال: آقای موحد وارد بحث شوید؟
موحد: سینمای قهرمان محور موفق داشتیم کمی مخالفم، تک مضرابهای خوبی داشتیم، چون از موفقها میگوییم مثلا "موقعیت مهدی" که هم مورد اقبال قرار گرفت و هم در واقع در انتقال آن حسی که باید به مخاطب انتقال میداده است نسبتا موفق بوده، حرف من این است سینمایی که نتواند مخاطب را به خودش جذب کند، شکست خورده است، این را من خودم تولید کنم پاش هستم، یعنی بگویم من شکست خوردم، مخاطب من فارغ از این که من در آن چرخه صنعتی سینما که صحبت میکردم، نرسیدم، من گفتم در تولید موفق هستیم ولی به نظر میرسد در انتقال این تولید به دست مخاطبان در عرضه و پخش و توزیع واقعا خیلی عقب هستیم. سرانه تعداد صندلیها و تعداد سالنهای سینمای ما بسیار پایین است، درمقابل همین کشورهایی که بعضا نام بردید.
اقباشاوی: بحثم یک جا منقطع شد آقای موحد، در تجربه سفرهای من این را مردم عزیز ایران ببینند، سالنهایی از توکیو تا بیروت چند سال پیش قبل از این وقایع در اشغال سینمای آمریکا بود. یعنی الجزایر تا مثلا کشورهای جمهوری چک واقعا سالن هایشان در اشغال سینمای آمریکا بود، یعنی تولید ملی شان اکران نبود. یا ندارند، یا به شکل به قول شما فیلم میسازند، همین که ما در سینما فیلم ایرانی میبینیم یک قدم و دو قدم جلو هستیم، ولی اعتماد به نفس مان را باید در تولید ببریم بالا و با عنایت بر این که نیروی کار و فکری خوبی داریم، فیلمهایی بسازیم که در وهله اول سرگرم کننده باشد و در وهله دوم با کیفیت و عمیق و باور پذیر باشد، رئالیستی باشد، واقع بینانه باشد.
موحد: ما در قسمت پخش خیلی عقب هستیم، محصول داریم، در سینمای ایران در طول یک سال حداقل صد فیلم سینمایی میسازیم که تعداد خیلی خوب شان کیفیت شان قابل قبول است، اما نمیتوانیم این را به دست مخاطب برسانیم و امروز پربینندهترین فیلم دهه اخیرمان هفت و نیم میلیون بلیت فروخته است که اگر فیلم فسیل که میخواهیم دهه مخاطب مان یونیک و منحصربهفرد در نظر بگیریم کمتر از ۵ میلیون نفر است که در کشور ۸۵ میلیون نفری که زیر ۶-۷ درصد در پرفروشترین فیلم که وارد سینما میشوند بلیت بخرند و فیلم بخرند قسمتی برای یک دوره افول در تولید ما بوده است، یک دههای ما در تولید آثار خوبی نساختیم، اما قسمتی اش برای این است که خانوادهها الان سخت اعتماد میکنند، فارغ از این که درگاههای مختلف است برای فیلم دیدن، سازمان صدا و سیما شبکه مخصوص پخش فیلم سینمایی دارد و همه اینها را کنار بگذاریم با کوچکترین اینترنت و سرچی بهترین فیلمها را با کیفیت خوب نگاه کنند و همه را متوجه هستم، اما فکر میکنم اگر یک بستری ایجاد کنیم برای تربیت کودک و نوجوان مان و برای رفتن به سینما و در کنارش ایجاد شرایط، ما شهر بالای ۵۰ هزار نفر نداشته باشیم که سینما نداشته باشد. ما الان شهرهای ۴۰۰ – ۵۰۰ هزار نفره داریم که سینما ندارد.
سوال: ما یک عقب ماندگی داریم و چشم اندازی پیش رو، به نظر نمیرسد که یک بخشی را از دست دادیم.
موحد: حتما، ما زمان را از دست دادیم و این نکتهای که آقای اقباشاوی فرمودند اتفاق میافتد، سینمای جهان که متوقف نمیشود و آثارش جای سینمای ملی را میگیرد و به سرعت هم انجام میدهد و این به این معنا نیست که ما عقب افتادیم و همین جا سینمای ایران متوقف کنیم و ببندیم و برویم جای دیگر استفاده کنیم.
سوال: آن ظرفیتی که آقای اقباشاوی اشاره کردند پیشرفتهای بخشهای مختلف و ضرب آهنگ با سرگرم کنندگی و با مولفه سرگرم کنندگی به نظر میرسد سرعت و شتاب مان را بیشتر نکنیم چه اتفاقی میافتد؟
اقباشاوی: به طور کامل امکان از دست بدهیم و روزی برسد که حسرت بخوریم که نازلترین فیلم ایرانی بر پرده سینما داشته باشیم و وارد کننده باشیم. از مدیران سینمایی بحث اعتماد است، اعتماد به فکر و مهارت نویسندگان و کارگردانان ثابت شده سینمای ایران.
سوال: اعتماد بخش دولتی یا سرمایه گذار بخش خصوصی؟
اقباشاوی: هر دو، هم بخش دولتی و بخش خصوصی، یعنی خودسانسوری سم مهلک فیلم سازی است، فیلم سازی که از کارگردان تا تهیه کننده تا خود بازیگری که جلوی دوربین است تا پخش کننده کلا تیم ساخت یک فیلم اگر دچار خودسانسوری شوند لاجرم فیلم شان را در واقع در نطفه خفه خواهند کرد. اما اگر از سمت مدیران دولتی و از سمت سرمایه گذاران این آرامش خاطر داده شود که شما در ظرف سرگرمی و در ظرف کیفیت و در ظرف فرهنگمان ارتقای فرهنگمان با تنوع مخاطب یعنی مخاطب خانواده، بگذار حرف آقای موحد را تکمیل کنیم، میگویند نوجوان، من میگویم خانواده کل خانواده بتواند برود فیلم ببیند، فیلمهای سرگرم کننده ببیند که ما بیاییم از سینمای کلاسیک آمریکا، فیلم جان فورد که دره من چه سرسبز بود، که یک خانواده مسلمان ایرانی میتواند برود در سینما روی پرده این فیلم را ببیند که هم جذاب است و هم تصاویر بدیعی دارد و هم سرگرم کننده و آموزنده است چرا که به ذات قصه گویی اعتماد کردند.
سوال: نکته اعتماد را بایدهای بخش دولتی و نبایدهای بخش خصوصی یا هر دو.
موحد: من کاملا به بخش خصوصی حق میدهم که وقتی سرمایهای را در کشور برای حوزه سینما هزینه میکند و این را بخواهد برگردد، این حقش است. نکتهام همین جاست که آیا نمیشود با فیلمهای بهتر با فیلمهایی که عمیقتر باشند حرفی برای ارائه داشته باشند و با خانواده راحت قبل از جلسه امروزمان یک گپ و گفت با هم داشتیم. حداقل میتوانید در کنار این که سینمای خصوصی داریم و نگاه بازگشت سرمایه داریم در کنار این یک ارادهای برای این که ارتقاء دهیم سطح کیفی و سطح توقع مان از سینما بالاتر ببریم و تلاش کنیم به عنوان تولید کننده عرض میکنم، شاید فیلم من را فردا ببینند و بگویند که تو هم نتوانستی، هر روز دو سال اخیرمان را تلاش کردیم که فیلمی بسازیم که با خانواده راحت ببینید و راحت بروید سالن و اعتماد کنید و در کنار هم از کیفیت و محتوای قابل قبول برخوردار باشد. میشود این دو را در یک نقطه خوبی متمرکز کرد که در کنار آن که سرمایه از بین نرود سینمای قابل اعتماد و قابل ارائهای برای خانوادهها داشته باشد.
سوال: آقای اقباشاوی یک دقیقه و سی ثانیه زمان داریم؟
اقباشاوی: چون در ایام دهه فجر و سالگرد انقلاب هستیم تبریک عرض میکنم و آرزو میکنم جشنواره فیلم فجر با آثار متنوع و همان جور که دبیر محترم آقای شاهسواری فرمودند با آثار جذاب و خوب و آینده ساز رو به رو شویم.
سوال: چقدر فکر میکنید پدیده معرفی شود؟
اقباشاوی: فیلمهای کوتاه را هم دیدم خیلی امیدوار کننده بود و تصور میکنم که این جشنواره غیر از فیلم خودم فیلمی ندیدم که ولی تصور میکنم که حتما پدیدههایی چه در فیلم اولیها و چه در اساتید و بزرگان و چه در فیلمهای کوچکتر و در چه پروداکشنها و فیلمهای بزرگ خواهیم داشت. تصور من این است و با شنیدهها این جوری ما را به این میرساند که مضاف بر این که یکی از اسناد هم جشنواره فیلم کوتاه و فیلمهای کوتاه خوبی که دیدیم. چرخه گفتم سیکل چرخه سرمایه و سینمادار، این به هم وصل هستند، یعنی سینما دار به سرمایه گذار میگوید این جنس فیلم میفروشد، آیا اگر سینمادار ریسک کند و جنس دیگری با کیفیت تری فیلم را اکران کند که شود مثلا با خانواده هم دید و خوب هم باشد و هجو هم نباشد و نازل هم نباشد، این اطلاعات صحیح برسد به سرمایه گذار آن سرمایه گذار چه دولتی و چه خصوصی اعتماد نمیکند به سازندگان.