عصر ایران؛ مهرداد خدیر- این روزها که همه جا صحبت از مذاکره و گاه مشخصا با آمریکاست و حتی توصیه هم میشود بد نیست ۲۲ سال و چند ماه به عقب بازگردیم و ببینیم در تیر 1381 و در دولت دوم اصلاحات نوع مواجهه دستگاه های دیگر با این بحث چگونه بوده است.
چون برای مخاطبانی که شاهد مصاحبهها و تحلیلها و حتی خبرها و گزارشها درباره احتمال مذاکره با آمریکا در این هفته ها هستند شاید قابل باور نباشد که در تیر 1381 حجتالاسلام عباسعلی علیزاده رییس کل دادگستری وقت استان تهران با صدور اطلاعیهای رسانههای همگانی را از انتشار هرگونه تبلیغ جانبدارانه درباره مذاکره با آمریکا منع کرده و حتی این عمل را جُرم دانسته بود و این در حالی بود که همه میدانند "جرم فعل یا ترک فعلی است که قانون برای آن مجازات تعیین کرده باشد" و چنین عنوانی در قانونی نیامده بود.
این اطلاعیه به قدری دور از انتظار بود که مقام ارشد او حجتالاسلام هادی مروی معاون اول وقت قوه قضاییه توضیح داد اطلاعیه رییس کل دادگستری استان تهران بر اساس یک شایعه صادر شده و آن شایعه هم این بوده که شورای عالی امنیت ملی چنین مصوبهای داشته است و توپ را به زمین عالیترین نهاد اجماعی امنیتی انداخت تا قوه قضاییه از زیر بار فشار حقوقدانان برای ارایۀ مستندات قانونی خرج شود.
در پی آن آقای علیزاده گفت: البته اگر در حد حرف باشد پیگیری نمیشود اما اگر جانبدارانه باشد و بخواهند تصمیمات مسؤولان عالی کشور را زیر سؤال ببرند و مثلا شخص بگوید حتما باید رابطه برقرار شود پیگیری میشود و تصریح کرد: تبلیغ جانبدارانه مذاکره با آمریکا جُرم است.
نمیدانیم افرادی به این اتهام احضار یا محاکمه یا مجازات شدند یا نه ولی غرض این یادآوری بود که روزی صرف گفتوگو درباره مذاکره با آمریکا هم جرم تلقی میشده است.
در تیر 1381 و در دولت دوم خاتمی مواجهه این گونه بود و وزارت خارجه هم واکنشی نشان نداد و حالا در بهمن 1403 در دولت اول پزشکیان در صفحه اول روزنامه کیهان این تیتر را می بینیم: "پاسخ وزیر خارجه به شایعه سازان/ عراقچی: هیچ تصمیمی برای مذاکره با آمریکا وجود ندارد."
همان روز اما روزنامه دولت ( روزنامه ایران) گفتوگوی خود با اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت خارجه را منتشر کرده که در آن گفته است: "مذاکره می کنیم اما به شرط جدیت طرف مقابل" و آمریکا را هم مستثنا نکرده است.
تنها ملاحظه البته قاعدتا باید این باشد که رسانهها سرخود به تفسیر و مصداقیابی مشخصا در سخنان رهبری نپردازند اما توصیه به مذاکره که در تحلیلهای صاحبنظران میبینیم طبعا جرم تلقی نمیشود اگرچه در هیچ متن حقوقی و قانونی هم تا کنون جرم نبوده است کما این که دولت ها به خیلی امور دیگر توصیه میشوند و انجام نمی دهند مثلا راه اندازی تلویزیون خصوصی و حذف سانسور کتاب در فضای تازه نشر دیجیتال یا خصوصی سازی ها و از آن طرف توصیه مکرر روزنامه کیهان به بستن تنگه هرمز و خروج از برجام و ان پی تی و مانند اینها.
دقیقترین دیدگاه را درباره مذاکره با آمریکا یا کاهش خصومت و به تعبیر وزیر کنونی خارجه مدیریت تنش البته محمد جواد ظریف ارایه کرده گه گفته ما نمیگوییم یا نمیخواهیم دوست شویم اما به گونهای هم نباشد که هر کشوری که بخواهد به ما نزدیک شود بیم برخورد و مقابله آمریکا را داشته باشد و با آنها هم نتوانیم رابطه درستی برقرار کنیم.
به تیر 1381 برگردیم با یادآوری دو نکته:
اول این که 6 ماه قبل از آن در دی 1380 جرج بوش رییس جمهوری وقت آمریکا چندی بعد از واقعه 11 سپتامبر و به رغم پیام هم دردی ایران در شهریور ماه ایران را در کنار عراق و کره شمالی در محور شرارت قلمداد کرد و چون طالبان را در افغانستان برانداختند صحبت از حمله به عراق در میان بود که تنها 4 ماه بعد در نوروز 1382 انجام شد و آن اطلاعیه احتمالا تحت تأثیر همان فضا بوده است.
دومی اما مهمتر است. رییس آقای علیزاده یعنی رییس وقت قوه قضاییه مرحوم آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی بود که در دهۀ 60 با آیتالله سید محمد باقر حکیم در مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق همکاری میکرد.
9ماه بعد از اطلاعیه منع توصیه به مذاکره همان آقای حکیم در برنامه زنده تلویزیونی و در گفتوگوی ویژه خبری با اجرای مرتضی حیدری در اسفند 1381 صراحتا و بیلکنت از حملۀ آمریکا به عراق حمایت کرد و حذف و سقوط صدام حسین را هدف دانست.
به عبارت دیگر میخواست بگوید ما که زورمان نرسید او را سرنگون کنیم حالا که جرج بوش میخواهد بیاید و حکومت بعث را سرنگون کند چرا که نه.
ربط قضیه این است که منصوب هاشمی شاهرودی توصیه به مذاکره را منع کرد و جرم دانست و رفیق شفیق او 9 ماه بعد در تلویزیون جمهوری اسلامی انکار نکرد که برای سرنگونی صدام حسین روزشماری میکند ولو با حملۀ آمریکا.
آقای حکیم البته سرنگونی صدام با حملۀ آمریکا را یک ماه بعد از آن مصاحبه شاهد بود و در اولین فرصت ممکن به عراق بازگشت منتها قبل از آن که دستگیری و محاکمه و اعدام صدام حسین را شاهد باشد خود در 7 شهریور 1382 ترور شد و به شهادت رسید و نام او بر بزرگراه تأسیس شرقی - غربی نشست.
با این اوصاف فضای کنونی را باید قدر دانست و از هیجانیسازی آن یا مصداق یابی و رمز گشایی که منظور از فلان اصطلاح این بوده یا نه اجتناب کرد و از این منظر تحلیل کرد که با توجه به این که میدانیم آمریکای ترامپ به جولانی و ترکیه اعتماد کامل ندارد از فرصت استفاده کنیم.
بهترین منظر البته همان زاویه است که آقای ظریف گشوده و به جای واکنش به اهانتها و رفتارهای سخیف رادیکالها بر این نکته انگشت میگذارد که استمرار خصومت کنونی سبب شده کشورهای دیگر دو دو تا چهار تا کنند و نگران باشند نزدیکی و معامله با ایران به زیان آنها تمام شود و فاصله بگیرند و در واقع این فضا را باید تغییر داد و البته تعابیر اخیر برداشت نویسنده است نه عین عبارات آقای ظریف.