از همان اوایل سال 2022 میلادی که جنگ اوکراین آغاز شد تا به امروز، بسیاری از تئوریسین ها و تحلیلگران حوزه سیاست بین الملل سعی داشته اند ابعاد مختلف این رویداد، ریشه و پیامدهای آن را تحلیل و بررسی کنند. تقریبا اغلب صاحب نظران در مورد این گزاره که جنگ اوکراین جنگی ورای تقابل دو کشورِ روسیه و اوکراین است، اتفاق نظر دارند و آن را یک رویداد بزرگ در قالب رقابت میان قدرت های مهم نظام بین الملل ارزیابی می کنند.
با این همه، به تازگی شاهد دو تحول مهم در جنگ مذکور بوده ایم که در نوع خود حامل درسهای قابل توجهی در محیط بین المللی هستند.
اول اینکه ولادیمیر زیلنسکی رئیس جمهور اوکراین اخیرا در موضع گیری با اشاره به تسلیم تسلیحات اتمی اوکراین در سال های ابتدایی استقلال این کشور از اتحاد جماهیر شوروی گفته است که این حرکت به معنای واقعی کلمه سادهلوحانه بوده است.
زیلنسکی خاطر نشان کرده که اگر او در آن زمان در قدرت بود حتما تسلیحات اتمی کشورش را با یک تضمین امنیتی قابل توجه و نه صرفا مشتی وعده معامله می کرد. این موضع گیری رئیس جمهور اوکراین نشان می دهد که کشورها در جهان کنونی تا حد زیادی باید نسبت به اهرم های قدرت خود حساس باشند و از تسلیمِ آن ها با فریب قدرت های بزرگ خودداری کنند. اوکراینِ امروز جدای از نبرد با روسیه، تا حد زیادی بازیچه دست قدرتهای غربی شده که خود را حامی این کشور معرفی می کنند. اساسا به همین دلیل است که می بینیم غربی ها تا زمانی که حمایت از این کشور(اوکراین) به نفعشان باشد و شرایطشان اجازه بدهد چنین می کنند با این حال، وقتی به برخی مشکلات برخورد می کنند، مدام از ضرورت مذاکره اوکراین با روسیه و آتش بس و ضرورت عقب نشینی این کشور از مواضع خود حرف می زنند.
نکته دوم اینکه به تازگی برخی منابع خبری در دولت ترامپ تاکید کرده اند که رئیس جمهور جدید آمریکا از شدت کمک های کشورش به اوکراین خواهد کاست با این حال، وی از وقوع یک شکست بزرگ و تحقیرآمیز برای اوکراینی ها نیز جلوگیری خواهد کرد. دلیل این مساله این است که ترامپ نمی خواهد به عنوان عامل وقوع یک شکست بزرگ برای اوکراینی ها به جهانیان معرفی شود. موضوعی که می تواند حجم قابل توجهی از فشارها و انتقادات را علیه وی برانگیزد و برای او چالش های جدی را در دوره حضورش در قدرت ایجاد کند.
در این میان، از هر زاویه ای که می نگریم، اوکراین قربانی سیاست های غلط جهان غرب شده است. سیاست هایی که سبب شده اند جمعیت این کشور به دلیل مهاجرت گسترده پس از آغاز جنگ آن با روسیه، از حدودا 50 میلیون نفر به 29 نفر میلیون نفر کاهش یابد و این کشور با یک بحران بزرگ در مساله جمعیت خود رو به رو شود. جالب اینکه اکنون رهبران این کشور به صورت غیرمستقیم تاکید می کنند ای کاش کشورشان به جای تکیه بر قدرت های خارجی، بر توانمندی های خود تکیه می کرد!