هدر رفتن سوژه‌های جذاب تاریخی!

الف شنبه 13 بهمن 1403 - 08:31

طی برگزاری چهل و چند دوره از جشنواره فیلم فجر، این جشنواره فراز و نشیب‌های بسیار برخود دیده و تفاوتهای بسیار کرده است. در گذشته فیلم‌ها به صورت 35 میلی متری نمایش داده می شد گاه اتفاق می افتاد که فیلم ها باوقفه و حلقه حلقه به سالن می رسید و نمایش داده می شد. امروز اما همه چیز دیجیتال شده، راحت تر و بی دردسرتر و البته کم شور و حال تر. نمی دانم شاید آن شور حال گذشته نه فقط برای فیلم‌ها که اقتضای سن و سال و جوانی ما بود و جمع های دوستانه و رفاقتهایی که حالا به خاطره ای دور بدل شده اند. حکایت آدمهایی که در گذر زمان دورشده اند و تغییر کرده اند و زمانه هم مثل آنها دگرگونه شده.

برگزاری مکرر جشنواره در سالن همایش‌های برج میلاد، شاید برای برخی این شائبه را به وجود آورده که این جا می‌تواند همان کاخ جشنواره باشد؛ اما حقیقت این است که سالن همایش‌های  برج میلاد کاخ جشنواره نیست و شاید مکان خوبی برای برگزاری جشنواره به حساب بیاید اما سالن نمایش، بیش از آنکه مناسب فیلم دیدن باشد؛ مناسب برگزاری کنسرت است با این حال باید پذیرفت که برج میلاد و سالن همایش‌هایش کماکان بهترین محل برای برگزاری جشنواره فیلم فجر محسوب می‌شود و تجربه‌های برگزاری آن در سالن‌های دیگر این نکته را تاکنون بارها ثابت کرده است.  شاید خوشبینانه بتوان آرزو کرد که جشنواره در آینده خود صاحب خانه‌ شود و همینطور مستاجری نباشد که هرسال بیم آن می‌رود  که موجر حکم تخلیه را برای آن صادر کند! 

بگذریم؛ در روز نخست جشنواره در برج میلاد، اکثریت با آثاری است که داستان آنها از زمینه تاریخی واقعی برخوردار است. فیلمهایی که هرسه باوجود تفاوتهای حال و هوای آنها و تلاش سازندگانشان چنانکه باید چنگی به دل نمی زنند. در برنامه روزانه سالن رسانه های گروهی امسال، پنج سانس در نظر گرفته شده است که از ساعت 11 آغاز می شود. بعد از هر فیلم نیز در همان سالن نشست پرسش و پاسخ برگزار می‌شود. جشنواره فیلم امسال در برج میلاد با نمایش فیلم «صیاد» به نویسندگی حسین تراب نژاد، کارگردانی جواد افشار و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی در سالن اصلی برج میلاد به نمایش درآمد. در این فیلم مقطعی چند ساله از زندگی و مبارزه یکی از چهره‌های نامدار ارتش شهید صیاد شیرازی، به تصویر کشیده شده است. فیلمی که با حمایت همین ارگان نیز تهیه و تولید شده است و از نقش ارتش در هشت سال دفاع مقدس می‌گوید. از نکات جالب فیلم گریم پذیرفتنی فیلم و نقش آفرینی یک زوج واقعی در فیلم است که امکان به تصویر کشیدن ارتباطی معقول تر میان شخصیت صیاد و همسرش را به وجود آورده است.

فیلم دوم روز نخست هم سوژه‌ای مرتبط با تاریخ انقلاب اسلامی دارد. «بازی خونی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی، در تلاش است یکی از رویدادهای مهم ابتدای انقلاب در خطه شمال و شهر آمل را به تصویر بکشد. در این فیلم  مبارزات مردم و نیروهای انقلابی با گروهک‌های کمونیستی در قالب فیلمی معمایی و حادثه ای  روایت می‌شود. گروهکی که تحت عنوان سربداران در جنگل پناه گرفته با این توهم که با یک حرکت نظامی توده مردم به آنها خواهد پیوست، ماجرایی خونین را در تاریخ شهر آمل رقم می زنند.

«سونسوز» ساخته رضا جمالی فیلمی متفاوت با دیگر فیلمهای روز اول و البته شاید کل جشنواره باشد. آنچه بیش از هرچیز توجه مخاطب را جلب می کند داستان خاص این فیلم است که به زبان ترکی ساخته شده است. کاظم فیلمساز آماتوری است پیر که سالها پیش فیلمی درباره نازایی زنان روستایشان ساخته است. زنان روستا اما از ترس آبروی خود فیلم را ربوده و سوزانده اند. بیست سال بعد با بچه دار نشدن مردان از زنان دوم و سومشان  اومتوجه می شود که مشکل بچه‌دار نشدن نه از زنان که از مردان ده بوده است. کاظم  برای جبران گذشته این‌بار به کمک دستیارانش فیلمی را با موضوع عقیم بودن مردان روستا بسازد که این زمینه ساز ماجراهایی شیرین و طنز آمیز می شود.

ابوالفضل جلیلی با «داد» پس از ۲۷ سال به جشنواره فجر بازگشته است. فیلم شروعی جذاب دارد. در کانون اصلاح و تربیت نوجوانان، بچه‌هایی که کس و کار یا بضاعتی ندارند، برای رفتن به مرخصی باید قسم یاد کنند که باز می‌گردند. شخصیت اصلی فیلم نوجوانی است که حاضر به قسم‌خوردن نیست. روز بعد قاضی با مسئولیت خودش به او مرخصی می‌دهد، با این شرط که بعد از اتمام مرخصی شرافتمندانه به زندان بازگردد. اما داستانی که اینطور جذاب شروع می شود به شکلی تخت و بی افت و خیز پیش می رود. مسئله ای که فیلمساز آگاهانه انتخاب کرده و حتی از بکار بردن موسیقی نیز صرف نظر کرده است.

«رگهای آبی» ساخته جهانگیر کوثری قرار است روایت گر زندگی یکی از برجسته ترین چهره های شعر معاصر فارسی باشد.  باید پذیرفت نمایش جنبه های عاطفی و شخصی زندگی خصوصی فروغ فرخزاد با توجه به رویکرد جسورانه‌ی او در شعر زندگی در حال حاضر به سادگی ممکن نیست و از قضا کوثری به همین حوزه قدم گذاشته و توفیق چندانی هم بدست نیاورده است. نکته جالب اما انتخاب باران کوثری برای ایفای نقش فروغ فرخزاد است که تنها دلیل آن را می توان به خویشاوندی بازیگر و فیلمساز نسبت داد. رگهای آبی به صورت سیاه و سفید ساخته شده و استفاده کوثری از فیلمبرداری سیاه و سفید برای نزدیک شدن به حال و هوای دوران فروغ شاید اندک توجیهی داشته باشد، اما در بخش معاصر شده فیلم که ستاره پسیانی نقش فروغی امروزین را بازی می کند، از توجیه چندان منطقی‌ای برخوردار نیست. شاید تنها دلیل آن یکدست شدن فیلم با تصاویر جالب توجه آرشیوی است که فیلمساز مورد استفاده قرار و از کلیت بخشهای ساخته شده دیدنی تر است. 

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.