تنها اهرم ترامپ علیه ایران/ پاتک تهران به تک واشنگتن؛ آماده‌باش برای گزینه‌های احتمالی آمریکا

اقتصادنیوز شنبه 13 بهمن 1403 - 18:05
اقتصادنیوز: به باور ناظران یکی از چالش‌های اصلی ترامپ برنامه هسته‌ای ایران است؛ رئیس جمهوری آمریکا ظاهرا دو گزینه در ارتباط با تهران دارد، اقدام نظامی ادعایی و یا توسل به فشار حداکثری. با این همه گروهی از تحلیلگران ضمن پرهزینه خواندن این دو اهرم باور دارند که تنها دیپلماسی می‌تواند راهی برای عبور از این بحران باشد.

به گزارش اقتصادنیوز، آمریکن کانسروتیو با انتشار یادداشتی مدعی شد: دونالد ترامپ، دومین دوره حضورش در کاخ سفید را با برنامه‌های بزرگ و دنیایی کاملاً متفاوت از دنیایی است که دوره اول ریاست جمهوری‌اش آغاز می‌کند. او وارث گوشه‌ای از مشکلات سیاست خارجی و بحران‌های بین‌المللی به جا مانده از دولت قبلی خواهد بود. جنگ ۱۵ ماهه غزه فعلا متوقف شده، اما این احتمال وجود دارد که پس از پایان شش هفته، بستر برای آغاز رویارویی هموار شود.. همزمان ترامپ ممکن است رویا‌های بزرگی در مورد پایان دادن به جنگ سه ساله در اوکراین داشته باشد، اما تیم امنیت ملی‌اش هنوز در حال یافتن فرمول دیپلماتیکی است که ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را پشت میز مذاکره بیاورند. ترامپ که در سخنرانی تحلیف خود در ۲۰ ژانویه گفت که می‌خواهد به عنوان یک «صلح‌ساز» شناخته شود، همچنین تلاش خواهد کرد تا به یک توافق عادی‌سازی بین اسرائیل و عربستان سعودی دست یابد، جاه‌طلبی‌ای که اگر آتش‌بس غزه دوام نیاورد، مورد بحث قرار خواهد گرفت. با این حال، یک مشکل وجود دارد که مشابه مشکلات دولت‌های گذشته ایالات متحده است: برنامه هسته‌ای ایران.

ترامپ و شاهین‌های آمریکایی

این وبگاه در ادامه یادداشت ادعایی‌اش آورد، متأسفانه برای ترامپ، موضوع هسته‌ای ایران مانند همیشه گیج‌کننده است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نوامبر با انتشار گزارشی مدعی شد که کل ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران در حال حاضر بیش از ۶۶۰۰ کیلوگرم است، یعنی تقریباً ۲۲ برابر مقداری که تهران طبق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مجاز بوده بدان دست یابد. در ماه دسامبر، رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارزیابی کرد که ایران در حال غنی‌سازی ۵ تا ۷ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد در ماه است که یک گام فنی برجسته است و می‌تواند زمینه را برای عبور ایران از آستانه گریز هسته‌ای هموار سازد. ایرانی‌ها سانتریفیوژ‌های بیشتری با کیفیت بالاتر نصب کرده‌اند و اورانیوم بیشتری را در سطح بالاتری تولید می‌کنند، هم به‌عنوان یک تاکتیک فشار علیه واشنگتن و هم به‌عنوان راهی برای استفاده از اهرم‌های بیشتر در صورت از سرگیری مذاکرات هسته‌ای. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، در تابستان به صراحت بیان کرد: «نقطه‌ای که الان در آن قرار داریم، نقطه خوبی نیست».

به ادعای ناظران ترامپ مطمئناً با تحلیل بلینکن موافق است، حتی اگر مطمئن نباشد که چگونه می‌تواند اوضاع را مدیریت کند. او بدون شک توصیه‌های زیادی دریافت کرده و می‌کند. شاهین‌های فعال در حوزه سیاست خارجی مانند سناتور لیندزی گراهام که تا به امروز از بمباران (ادعایی) سایت‌های هسته‌ای ایران دفاع می‌کند، کماکان بر گزینه نظامی تأکید دارد و در این باب فشار‌ها را افزایش می‌دهد. ادعای شاهین‌ها حول این محور ادعایی استوار است؛ توافق دیپلماتیک با ایران برای ایالات متحده هزینه زیادی خواهد داشت و به هر حال نمی‌توان به ایرانی‌ها اعتماد کرد. این توصیه به احتمال زیاد توسط اعضای کابینه شنیده می‌شود. تیم ترامپ از شاهین‌های ضد ایرانی تشکیل شده که چیزی جز کاهش نفوذ و قدرت ایران در خاورمیانه نمی‌خواهند. وال استریت ژورنال در ماه دسامبر گزارش داد که حملات (ادعایی)نظامی ایالات متحده به عنوان یک گزینه بالقوه به طور فعال مورد بحث قرار می‌گیرد، با توجه به اینکه دولت‌های بوش، اوباما و بایدن همگی گزینه‌های نظامی را روی میز داشتند و می‌خواستند ماشه را بکشند. با این همه در پایان، هر سه دولت تصمیم گرفتند که گزینه نظامی را از روی میز کنار گذاشته و در عوض به ترکیبی از تحریم‌های اقتصادی و دیپلماسی پایبند باشند. حتی دولت بوش به این درک رسید که گزینه نظامی پرهزینه است.

download

چرا گزینه نظامی بی ارزش است؟

در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، مواقعی وجود داشت که او می توانست مجوز اقدام نظامی علیه ایران را صادر کند، اما این کار را نکرد زیرا نمی خواست درگیر جنگی برگ در خاورمیانه شود. همین نگرانی امرور نیز همراه رئیس جمهور است. بلهدر قیاس با سال 2019 معادلات خاورمیانه تغییر کرده است. حزب‌الله، مهم‌ترین حامی تهران، پس از حملات هوایی و زمینی اسرائیل به لبنان، بر احیای توان بازدارندگی اش متمرکز است. حماس در غزه از الگوی مشابهی پیروی می کند. سوریه دیگر سوریه یکی از متحدان نزدیک ایران به واسطه شورشی یک بار درگیر فصل تازه ای از تحولات شد. دولت بشار اسد سقوط کرد و دولتی سکان را در دست گرفته که تلاش دارد سیاست خارجی اش را منهای تهران بازتعریف کند.با این حال، حمله(ادعایی) ایالات متحده به تاسیسات هسته ای ایران هنوز گزینه باارزشی نیست. تغییر معادلات خاورمیانه به معنای ناتوانی ایران نیست.

متحدان ایران هنوز هم به طور مؤثر در عراق مستقر هستند، دولت ائتلافی این کشور همچنان وابسته به مقاومت است؛ از همین رو بغداد تلاش کرده تا آنها را در ارتش ادغام کند، اما فعلا موفق نشده است. هنوز حدود 2 هزار 500 نیروی آمریکایی در عراق مستقر هستند که می توانند اهداف اصلی مقاومت باشند. در واقع، در صورت ماجراجویی احتمالی واشنگتن، پایگاه‌های ایالات متحده در عراق تقریباً مطمئناً اولین هدف خواهند بود. از همین رو اگر برنامه هسته ای ایران آسیب ببیندف مطمئنا این فعل امریکا بدون واکنش نمی ماند.سپس این موضوع مطرح می شود که آیا نیروی نظامی مؤثر خواهد بود یا خیر. به عنوان مثال، آیا توانایی هسته ای ایران از بین می رود؟ اگر نه، آیا حداقل باعث می‌شود که ایران در مورد سیاست هسته‌ای خود تجدیدنظر راهبردی داشته باشد؟ پاسخ به هر دو سوال منفی است.

7

تنها گزینه ترامپ

بمب ها می توانند ساختمان ها را تخریب کنند، اما نمی توانند دانش را تخریب کنند. تا زمانی که دانشمندان یا مهندسان ایرانی حضور دارند، برنامه هسته ای ایران یک واقعیت است و از جایی که متوقف شده ادامه خواهد یافت. پس از آن، ایالات متحده در موقعیتی قرار خواهد گرفت که استراتژی اش را می بایست بازتعریف کرده و هر چند سال یک بار زیرساخت های هسته ای ایران را با هزینه بسیار بالایی برای نیروهای خود در منطقه موشک باران کند.همچنین بعید است که استراتژی هسته ای ایران در مسیری که خواست واشنگتن است قرار بگیرد. هر بار که ایالات متحده یا اسرائیل اقدامی علیه برنامه هسته‌ای ایران انجام داده‌اند - خواه از طریق حملات سایبری، ترورها یا حملات هواپیماهای بدون سرنشین اعلام نشده  - تهران با سرعت بخشیدن به برنامه هسته‌ای خود یا ساخت تاسیسات جایگزین در اعماق زمین پاسخ داده است. اقدام نظامی آمریکا به احتمال زیاد موضع محافظه کاران ایرانی را سختگیرانه تر می می‌کند، نه ملایم‌تر.

در این میان سوال این است، ترامپ از چه رویکردی پیروی خواهد کرد؟ وسوسه بازگشت به سیاست فشار حداکثری دولت اول که ساختار مالی دولت ایران لطمه زد و صادرات نفت آن را نزدیک به 70 درصد کاهش داد، یکی از گزینه ها است. اما این استراتژی تقریباً هیچ تغییری در محاسبات ایران در پرونده هسته‌ای ایجاد نکرد و در واقع زمانی که ایران از محدودیت‌های برجام عبور کرد، چالش ها پیچیده تر شد. بعید است که یک نیش دوم با حداکثر فشار گزینه بهتری باشد.اما به ادعای ناظران اگر این مسیری است که ترامپ قرار است طی کند، باید آن اصلاح شود. تحریم های اقتصادی بیشتر باید با یک استراتژی دیپلماتیک قابل اجرا همراه شود. این تنها زمانی رخ می دهد که خواسته های حداکثری با خواسته های واقع بینانه جایگزین شوند. ترامپ به جای تحت فشار قرار دادن ایران برای پذیرش گزاره های غیرقابل تصور، مانند لغو دستگاه هسته ای خود و تغییر کل سیاست خارجی خود به میل آمریکا، باید تلاش کند محدودیت های هسته ای سختگیرانه و قابل اجرا را بازگرداند. اگر ترامپ خواهان توافقی بهتر از برجام است، احتمالاً باید امتیازات اقتصادی و دیپلماتیک بیشتری را در اختیار تهران قرار دهد. بهترین چیزی که می توان به آن امیدوار بود، بازگشت به وضعیت قبل از سال 2018 است، زمانی که روابط ایران و آمریکا قابل مدیریت تر از امروز بود و بازرسان بین المللی قدرت نظارت بر زیرساخت های هسته ای ایران را داشتند.این امر برای ترامپ رضایت‌بخش نخواهد بود، زیرا او اغلب امتیازات را شکست‌طلبانه می‌داند. با این حال، در حوزه دیپلماسی بین المللی، ایده آل ها به ندرت محققخواهند شد.

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.