هزینه‌های سکوت قالیباف/ چرا منتقدان ظریف حق دارند؟/ ادعای عجیب واعظی در خصوص اعتراضات آبان ۹۸

الف یکشنبه 14 بهمن 1403 - 20:36
هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

چرا منتقدان ظریف حق دارند؟

روزنامه جوان نوشت:

سخنان مجید انصاری در دفاع از محمدجواد ظریف با ذوق در رسانه‌های اصلاح‌طلب و حامی دولت بازنشر می‌شود و در فضای مجازی هم آن را دست به دست کرده‌اند، اما انصاری در دفاع از ظریف مثال‌هایی زده که توجه به آنها نشان می‌دهد از قضا منتقدان ظریف حق دارند که خواهان برکناری او هستند. چه آنکه او در دفاع از انتصاب غیرقانونی ظریف از مهدی کروبی و محمد خاتمی نام می‌برد. کسانی که به خاطر بی‌قانونی یا حمایت و سکوت - به جای اعلام مرزبندی- در برابر بی‌قانونی‌ها از حلقه مدیریتی کشور به حاشیه رفته‌اند. آیا ظریف قرار است تا جایی در بی‌قانونی پیش برود که اجباراً به حاشیه رانده شود؟ مثلاً انصاری گفته «ظریف در داووس افتخارآمیز برخورد کرد؛ از دید من اگر این غبار‌ها و تنگ نظری‌ها کنار برود حتماً در کنار دیگر شخصیت‌های ملی ما، ظریف از افتخارات و قهرمانان ملی خواهد بود». این جملات برای ذوق کردن حامیان اصلاح‌طلب ظریف خوب است، اما برای آنکه از زبان معاون حقوقی رئیس‌جمهور و به منظور تعامل با منتقدان و اقناع آنان باشد، سودی نمی‌بخشد. طبعاً دفاع از ظریف از سوی دولت هم برای اقناع منتقدان باید باشد، وگرنه حامیان او که مشکلی با تخلف قانونی در انتصاب ظریف ندارند.

انتصاب ظریف به معاونت ریاست جمهوری خلاف قانون انتصاب افراد در مشاغل حساس است. مجری هم در همین زمینه از مجید انصاری می‌پرسد، اما انصاری به جای آنکه در مورد قانون و نسبت آن با انتصاب ظریف بگوید، از آنچه از نظر او افتخارات ظریف است، صحبت می‌کند. خصوصاً که او با عنوان «معاون حقوقی» رئیس‌جمهور روی آنتن سیما آمده است و بیش از هر کسی دیگر انتظار می‌رود که سخنانش حقوقی باشد. اما وقتی روی به سخنان سیاسی می‌آورد، یعنی آنکه دولت پذیرفته و معاون حقوقی هم می‌داند که جایگاه ظریف در دولت غیرقانونی است و دفاعی ندارند و لذا شروع می‌کنند به گفتن درباره اینکه ظریف به زعم آنها چقدر خوب است!

اما همه دفاع بد انصاری از ظریف مربوط به این نکته نیست، بلکه او در ادامه، ظریف را قهرمانی مانند شخصیت‌های دیگر می‌داند و با توجه به خاستگاه حزبی انصاری که جامعه روحانیون مبارز است، افرادی از این گروه را نام می‌برد: «همچنان که خاتمی و کروبی عزیز و دیگرانی، عزیزان ما خواهند بود که بعضاً در بی‌مهری هستند.» کروبی که تکلیفش روشن است. او علیه جمهوریت نظام شمشیر کشید و مقابل رأی مردم ایستاد و به تقلید از دیگران، بر دروغ تقلب پا فشرد. همین باعث انزوای او از کرسی‌ها و تریبون‌های رسمی شد. طبیعی هم بود؛ نمی‌شود همزمان علیه نظام و در نظام باشی! در نهایت هم وقتی غائله ۲۵ بهمن ۸۹ را (یک سال و اندی پس از پایان آشوب‌های خیابان‌های فتنه سبز) راه انداختند و حمایت کردند، همراه موسوی و رهنورد محصور شد. خاتمی هم با آنکه می‌دانست و اذعان داشت که در انتخابات ۸۸ تقلبی صورت نگرفته، نه تنها حامیان خود را در این زمینه روشن نکرد، بلکه همراه مدعیان تقلب شد. طبیعی است در چنین شرایطی از مسند‌ها و تریبون‌های حاکمیتی کنار گذاشته شود.

آیا قرار است ظریف هم همپای کروبی و خاتمی باشد؟ این حرف نه تنها منتقدان ظریف را قانع نمی‌کند، بلکه از قضا باعث می‌شود آنها برای مخالفت با ظریف انگیزه بیشتری داشته باشند، چه آنکه خود معاون رئیس‌جمهور گفته ظریف هم مثل کروبی و خاتمی است! این میان از بدسلیقگی صداوسیما در طرح چنین موضوعی در اولین روز دهه فجر و در برنامه‌ای که با موضوع دستاورد‌های دولت در حال پخش بوده، نمی‌توان گذشت. موضوع حضور ظریف در دولت به موضوعی چالش‌برانگیز در کشور تبدیل شده و برای بررسی آن می‌توان برنامه‌ای مجزا در نظر گرفت و البته ساحت دهه فجر را به موضوعات اختلافی سیاسی آلوده نکرد.

******

طلبکاری به سبک دایی!

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

کاملا مشخص است که واکنش علی دایی به صحبت‌های وزیر با ادعای او در روز پنجشنبه هفته قبل کاملا متفاوت است و مخاطب بخوبی متوجه می‌شود علی دایی به نوعی از ادعای اولیه‌اش کوتاه آمده اما به سبک همیشگی خودش با طلبکاری! پنجشنبه هفته گذشته علی دایی در پاسخ سوال یک خبرنگار - که ظاهرا از قبل طراحی شده بود - حملات تندی را علیه علیرضا دبیر مطرح کرد. دایی در میانه صحبت‌هایش علیه دبیر، ناگهان به مدیریت در کشور حمله کرد و مدعی شد که ایران در عراق، سوریه و لبنان استادیوم می‌سازد اما در همین استادیوم‌ها علیه ایران شعار می‌دهند و واژه مجعول خلیج ع رب ی را استفاده می‌کنند. روز گذشته وزیر ورزش و جوانان اما ادعای دایی را تکذیب کرد. احمد دنیامالی درباره ادعای دایی مبنی بر اینکه ایران در عراق، سوریه و لبنان استادیوم می‌سازد، اظهار داشت: «ایران در سوریه و لبنان که اصلا استادیومی نساخته است و این موضوع کذب است. درباره عراق هم ماجرا این است که شرکتی که برج میلاد را ساخته، در عراق یک استادیومی ساخته و پولش را هم از عراقی‌ها گرفته است».

از همین رو دایی بعدازظهر دیروز در مصاحبه‌ای سعی کرد ماجرا را اصطلاحا جمع و جور کند. وی در مصاحبه با سایت تابناک، ادعایش را از اساس انکار کرد! دایی با نام آوردن از استادیوم بصره، مدعی شد منظورش این نبوده که پول ساخت این استادیوم را ایران پرداخت کرده است بلکه منظورش این بوده که چرا باید برای عراق استادیوم بسازیم! البته خبرنگار این سایت خبری در سوالات خود تلاش کرد به علی دایی برای انکار ادعای اولیه‌اش کمک کند. او از علی دایی پرسید: «این موضوع را اینگونه بازتاب دادند که انگار منظور شما درباره ساخت استادیوم پرداخت هزینه بوده، در حالی که آن چیزی که شما گفتید درباره ساخت استادیوم بود؛ همان‌طور که ما در کشورمان چنین استادیوم‌هایی نساختیم. دایی جواب داد: آفرین! من وقتی چنین صحبت‌هایی را می‌کنم به این دلیل است که ما چند ماه مضحکه همین کشور‌های عربی و بازیکنان خارجی بودیم. آنها آمدند و از زمین‌های چمن ما فیلم گرفتند و این تصاویر در فضای مجازی پخش شد. این یعنی آبروی ایران می‌رود و من هر چیزی گفتم بابت آبرو و بزرگی ایران بوده و باز هم می‌گویم.»

چرا دایی در مصاحبه روز شنبه، فقط درباره عراق صحبت کرد؟ چرا صحبتی از ادعایش درباره سوریه و لبنان به میان نیاورد؟ در حالی که روز پنجشنبه مدعی بود ایران در لبنان و سوریه نیز استادیوم ساخته است ولی روز گذشته، ترجیح داد درباره این بخش از ادعایش سکوت کند. البته خب! بهتر همان بود که سکوت کند. دایی مدعی شده منظورش از اینکه ایران در عراق استادیوم ساخته، این نبوده که پول ساخت را ایران داده است بلکه منظورش این است در آن استادیوم یک جام با نام ضدایرانی برگزار شده. فرض کنیم او راست می‌گوید. هر چند همه می‌دانیم اینطور نبوده. با این حال بگذارید روی همین ادعای دیروزش صحبت کنیم. چه ایرادی دارد یک شرکت خصوصی ایرانی در عراق استادیوم بسازد و پولش را هم بگیرد؟ حالا اینکه در آن استادیوم قرار است چه شعاری داده شود به شرکت خصوصی ایرانی چه ربطی دارد؟ این چه استدلال غیرعقلانی‌ای است که چون یک شرکت خصوصی ایرانی در عراق با پول عراق یک استادیوم ساخته و در آن استادیوم یک جام با اسم مجعول برگزار شده، پس ایراد از مدیریت کشور ایران است؟ کدام عقل سالمی چنین استدلالی را قبول می‌کند؟ البته آقای دایی که در امارات سال‌ها پول روی پول گذاشته و بعید نیست همین الان هم در امارات کاسبی و بیزینس داشته باشد، قاعدتا نباید چنین استدلال‌های سخیفی مطرح کند. خود او میلیون‌ها دلار از حکام امارات گرفته است. همان اماراتی که نام مجعول درباره خلیج‌فارس زیر سر آنهاست و مدعی 3 جزیره ایرانی هم هستند. حالا که داستان به امارات رسید، لابد آقای دایی منطقی و عاقل می‌شود.

******

فرقه انحرافی دوم

روزنامه هم‌میهن نوشت:

هرچه می‌گذرد، بیشتر متوجه می‌شویم که شعار وفاق و تعیین محدوده برای آن چقدر مهم است و اتفاقاً تندروها که همان بقایای فرقه انحرافی اول هستند، چرا بیش از هر چیزی با این شعار مخالف هستند و می‌کوشند که آن را زمین‌گیر سازند. سیاست فرقه‌های سیاسی مبتنی بر خواب‌ و اوهام است. تندروها خواب‌های زیادی برای کشور دیده‌اند. به‌شدت میان‌شان شایع بود که  خواب و رویای صادقه‌ای دیده‌اند که دولت پیش از ۱۲بهمن تاب تحمل ندارد و به سود تندروها جاخالی خواهد داد. این خواب را مراد مطمئنی دیده و از اسرار غیب بود که البته تعبیر نشد و نخواهد شد. آنان چنان در پریشانی فکر غرق هستند که حتی در فضای مجازی پا را از گلیم خود فراتر گذاشته‌اند و نسبت به افراد بالاتر هم تندخویی و جسارت می‌کنند و دیر یا زود به‌مثابه یک فرقه، باطن خطرناک خود را آشکار خواهند کرد.

جای تأسف است که گفته شود مشابه همین هشدارها و انذارها درباره «فرقه انحرافی اول» داده شد؛ ولی گوش شنوا و چشم بینایی نبود تا نشانه‌های آشکار این انحراف را ببیند و فقط هنگامی بیدار شدند که کار از کار گذشته بود و بحران بزرگی را در کشور ایجاد کردند و به کناری خزیدند و منتظر فرصت مانده‌اند تا زمانی دیگر از آب گل‌آلود سیاست ایران ماهی قدرت بگیرند. تا اینجا خیلی مسئله‌ای نیست. مشکل در همراهی نسبی بخشی از نهادهای رسمی با این جریان است. همان اتفاقی که با جریان یا «فرقه انحرافی اول» هم رخ داد و بعداً از آن پشیمان شدند. سیاست وفاق آقای پزشکیان باید بتواند این بخش از اصولگرایان را که یک بار در دام فرقه انحرافی افتادند، از افتادن در دامن «فرقه انحرافی دوم» باز دارد و صفوف آنان را از یکدیگر جدا کند و اجازه ندهد که برخی از نهادهای رسمی آگاهانه یا ناآگاهانه بلندگوی این فرقه شوند.

گفت‌وگوی جمعه‌شب معاون حقوقی رئیس‌جمهور در صداوسیما نشان داد که رگه‌هایی جدی از رویکردی که نفرت‌پراکنی را تشویق و روابط سیاسی را تقابلی می‌پسندد در برنامه‌های آن مشاهده می‌شود. رسانه‌ای که باید مظهر و سرچشمه و آموزش‌دهنده تساهل و مدارا و آرامش‌بخشی باشد، کارش به‌جایی رسیده که حتی از بردن نام مقامات دولتی پرهیز می‌کند و به‌صورت فرد غایب درباره آنان سوال می‌کنند. اتفاقاً این پدیده در اولین روز سالگرد دهه انقلاب رخ داده است؛ انقلابی که قرار بود همه را زیر چتر خود درآورد و رسانه ملی آن باید عهده‌دار چنین مسئولیتی می‌شد، اکنون چنان این چتر کوچک و‌ محقر شده است که اصولاً قادر به پوشش دادن هیچ گروهی جز یک جریان و فرقه بسیار کوچک نیست.

اگر کسی از فراز آسمان به ایران امروز نگاه کند، دچار تعجب خواهد شد که یک ملتی با وجود منابع فراوان و نیروی انسانی توانمند و امکانات وسیع، چرا و چگونه اجازه می‌دهند که یک گروه اندک چنین بلایی بر سر وحدت و وفاق ملی بیاورند؟ و صاحبان مسئولیت نیز منفعلانه ناظر اتفاقات و آب رفتن توان ملی شوند؛ به‌طوری که بخش مهمی از جوانان و مردمش چون توان اصلاحات را در خود نمی‌بینند عزم مهاجرت از کشور به هر قیمتی کنند. هر روز یک یا حتی بیش از یک بحران ایجاد می‌کنند و عین خیالشان هم نیست که مردم چه دردهایی دارند. چند شعار غیرمرتبط با منافع مردم را به شکل ساده‌لوحانه تبدیل به چماق کرده‌اند و بر سر و روی هر کسی که جزو فرقه آنان نیست فرود می‌آورند.

******

راز حمله به جریان انقلابی با برچسب تندرو و افراطی

روزنامه کیهان نوشت:

راز حمله به جریان دغدغه‌مند انقلابی چیست و چرا تلاش می‌شود دلسوزان انقلاب با عناوینی مانند تندرو و افراطی برچسب‌گذاری شوند؟ اتاق فکر تخریب جریان انقلابی کجاست و طراحان و هدایتگران این اتاق عملیات به کجا وابسته‌اند؟ اگر به صفحات روزنامه‌ها، تیترها، یادداشت‌ها و مصاحبه‌هایی که در این چند سال در رسانه علیه جریان دلسوز انقلاب با برچسب تندرو و افراطی تصویرسازی می‌شود، دقت کنیم شاید بشود جریانی که سعی دارد دغدغه‌مندان انقلابی را منکوب و به صورت هدفمند برچسب‌گذاری و از دایره کنشگری سیاسی و اجتماعی حذف کند را در دو گروه کلی تقسیم‌بندی کرد: «رویزیونیست‌ها و تراول‌یست‌ها».

«رویزیونیست‌ها» یا تجدید نظرطلبان نفوذی که از ابتدای شکل‌گیری انقلاب جریان اصیل انقلابی و حافظان واقعی انقلاب اسلامی مانع به نتیجه رسیدن تلاش آنان برای تسلیم، براندازی، انحراف در اصول و دست برداشتن از آرمان‌ها و اهداف انقلاب بود. این جریان البته توانست به مدد تهاجم به افکار عمومی با بهانه‌های سیاسی و یا اقتصادی در مقاطعی از انقلاب در دهه هفتاد(۷۸)، هشتاد(۸۸ ) و چهارصد (۴۰۱) یارگیری کند و صدمات جبران‌ناپذیری به جریان کلی انقلاب وارد نماید. این جریان در رسانه نفوذ دارد و طبیعی است که همه تلاش خود را برای تخریب جریان انقلاب و تحکیم خواسته‌ها و برنامه‌های خود به‌کار می‌گیرد.

«تراولیست‌ها» جریان متأخری هستند که به مرور و به دلیل جایگاه‌خواهی و منفعت‌طلبی تلاش کردند با پول‌پاشی در ساختار و تراشیدن از بدنه جریان انقلابی و با یارکشی از درون جبهه انقلاب در جهت مطامع و منافع باندی و جریانی اقدام کنند و در این مسیر حتی از لکه‌دار کردن جریان اصیل انقلابی که دغدغه‌ای جز حفظ آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب ندارد با برچسب‌گذاری‌های کاذب همچون «افراطی و تندرو» و با واژه‌سازی‌هایی همچون «سوپر انقلابی» به جریان انقلاب صدمات جبران‌ناپذیری وارد کرده‌اند.

این دو جریان اگرچه در اهداف و خاستگاه هیچ وجه اشتراکی ندارند اما نتیجه عمل آنان در یک نقطه که عبارت است از تخریب جریان دغدغه‌مند آرمان‌ها و شعارهای انقلاب به نتیجه مشترک می‌رسد. یادمان باشد که نقطه اوج تخریب جریان انقلابی با برچسب‌گذاری تندرو و افراطی‌گری را در دهه تلخ 90 شاهد بودیم. دوره‌ای که دلسوزان انقلاب با دغدغه‌ پاسداری از اهداف انقلاب مانع بسیاری از انحرافات در مشی سیاسی و اجتماعی کشور شدند و مورد تهاجم رسانه‌ای در افکار عمومی قرار گرفتند، تا جایی که رهبر حکیم انقلاب به مسئله ورود کردند: «تعبیر ادبیّات تندرو و میانه‌رو را مطرح کردند؛ فلانی تندرو است، فلان جریان تندرو است، فلان جریان میانه‌رو است. آن روز، از همه تندروتر هم از نظر آنها امام بزرگوار بود؛ امروز هم از همه تندروتر، به نظر آنها این بنده‌ حقیر هستم. میانه‌رو حرف قشنگی است امّا اسلام این‌جوری حرف نمی‌زند؛ بفهمیم معارف اسلامی را.» (5 اسفند 1394 در دیدار مردم نجف‌آباد) 

باید بیش از گذشته مراقبت کرد و راز حمله به جریان دغدغه‌مند انقلابی را شناخت و علیه دلسوزان انقلاب با عناوینی مانند تندرو و افراطی برچسب‌گذاری نکرد که دود آن در چشمان همه خواهد رفت.

******

فصل میانه‌روی در سیاست
 
روزنامه آرمان‌ملی نوشت:

باتوجه به حواشی‌ اخیری که در فضای سیاسی ایران مشاهده می‌کنیم که تندروها تریبون‌دار شده‌اند، انتظار می‌رود تا باتوجه به شرایط خاصی که در آن حضور داریم بین گروه‌های سیاسی و مردم همبستگی بیشتری وجود داشته باشد زیرا سختی‌ها عبور می‌کنند و آنچه برای مشاهده در تاریخ می‌ماند شاید برای برخی خوشاینتد نباشد.

جامعه ما همچنان افراط‌ وتفریط ضربه خورده است و اگر بخواهیم به مبانی اسلامی و آموزه‌های دینی بازگردیم باید ملتی باشیم که همواره تاکید بر میانه‌رویی دارد. طیف‌های شناخته‌شده‌ای به‌دنبال آن هستند که از مشکلات و بحران‌های داخلی و خارجی برای خود موقعیت سیاسی به‌‎وجود بیاورند تا در ادامه بتوانند منافع شخصی‌شان را تامین کنند در این وضعیت آنچه صدمه و زیان نام دارد به ملت وارد می‌شود.

متاسفانه باید بگوییم که این باندبازی و عدم توجه به منافع ملی منشا همه فسادها در جامعه ما به همین موضوع باز می‌گردد که برخی به‌دنبال منافع شخصی خود هستند و در ادامه می‌‌خواهند به کشور و حتی بر دنیا حکمرانی کنند.  اینگونه رفتارها مورد تایید نیست و همچنان که در سال‌های اخیر مشاهده می‌کنیم، ماجراجویی‌ها و سهم‌خواهی‌های که در فضای داخلی و خارجی به‌وجود آمده است کشور را وارد شرایط خاصی کرده است.

اینکه برخی بخواهند برای تسویه‌حساب سیاسی از موضوعاتی مانند قانون حجاب و مشکلات اقتصادی بهانه‌ای برای انتقام استفاده کنند، به‌نظر به مردم آسیب خواهد رسید و البته نظام ضربه خواهد خورد. اگر نماینده‌های مجلس برگزیده جریان‌های سیاسی باشند که شناسنامه‌دار، پاسخگو و متعهد نباشند باعث می‌شود هر نماینده‌ای راه و رفتار خودش را دنبال ‌کند. اکنون انسجام فراکسیونی در مجلس دوازدهم نداریم تا برای اینکه در مجلس چه طرحی قبول و چه لایحه‌ای رد شود تصمیم‌گیری کنند.

 به‌نوعی آشفتگی در آرا وجود دارد و نمی‌شود انتظار داشت که مجلس بتواند هدف‌مند به چالش‌ها رسیدگی و تصمیم‌گیری کند و همین باعث می‌شود هرکسی که تریبونی در مجلس دارد به‌‌دنبال اهداف سیاسی و فردی باشد و تلاش دارند از این موقعیت به‌نفع جریان خاصی استفاده کنند.

******

شایعه پراکنی درباره استعفای پزشکیان ادامه دارد

سایت جهان‌نیوز نوشت:

روزنامه هم میهن اخیراً در مطلبی ضمن پرخاش به جریان سیاسی رقیب، از پیش‌بینی‌ها در مورد کنار رفتن پزشکیان نوشت: «سیاست فرقه‌های سیاسی مبتنی بر خواب‌ و اوهام است. تندروها خواب‌های زیادی برای کشور دیده‌اند. به‌شدت میان‌شان شایع بود که خواب و رویای صادقه‌ای دیده‌اند که دولت پیش از ۱۲بهمن تاب تحمل ندارد و به سود تندروها جاخالی خواهد داد. این خواب را مراد مطمئنی دیده و از اسرار غیب بود که البته تعبیر نشد و نخواهد شد.»

به نظر می‌رسد داستان‌سرایی‌ها در مورد خواب و اوهام فلان جریان سیاسی، بیشتر با هدف ترویج احتمال استعفای رئیس‌جمهور باشد، چراکه چنین موضوعی نه بین مردم و نه میان سیاسیون مطرح نشده است، مگر اینکه بین مدیران رسانه‌های زنجیره‌ای زمزمه شده باشد.

این روزنامه در انتها تصویب FATF و یله‌سازی فضای مجازی را به عنوان مسئله‌ مطرح کرده و نوشته است: «حکومت و دولتی که نتواند مسئله فیلترینگ، FATF را طی چندسال حل کند و تصمیم‌گیری حتی برای این موارد بدیهی نیازمند ماه‌ها و سال‌ها کوشش و‌ جلب رضایت افراد غیرپاسخگو باشد آینده روشنی نخواهد داشت.»

******

فهم ناقص از شعار "نه شرقی، نه غربی"

سایت مشرق‌نیوز نوشت:

حسن هانی‌زاده، کارشناس روابط بین‌الملل به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است: «یکی از شعارهای کلیدی و محوری جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، شعار «نه شرقی نه غربی» است. ایجاد توازن بین شرق و غرب و اتخاذ سیاست مستقل ایران بدون تکیه بر کمک‌ قدرت‌های شرقی و غربی، بخشی از مولفه‌های مهم جمهوری اسلامی ایران است. ایران تنها کشوری است که توانسته بدون تکیه بر قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، با تکیه بر امکانات بومی خود، استقلال ملی و اسلامی خود را حفظ کند. به همین دلیل، جمهوری اسلامی ایران علیرغم رابطه‌ای که با برخی کشورها مانند روسیه و چین دارد، تمایل دارد که همچنان شعار «نه شرقی نه غربی» را حفظ کند و بتواند با حفظ استقلال خود به عنوان یک قدرت سوم در تعاملات بین‌المللی مطرح شود.»

*گوینده محترم این اظهارات گویا معنای شعار گفتمانی "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" را به درستی فهم نکرده است که مدعی شده ایران علیرغم رابطه با روسیه و چین اما تمایل دارد استقلال خود را حفظ کند! در واقع فرد گوینده متوجه نیست که رابطه داشتن با فلان کشور و بهمان حاکمیت ناقض استقلال و شعار اصولی "نه شرقی، نه غربی..." نیست. بلکه این شعار گفتمانی به معنای نفی وابستگی و ضدیت با غرب‌زدگی و شرق‌زدگی است. چه اینکه نه امام راحل بعنوان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و نه هیچیک از پیشروان نهضت انقلاب اسلامی نمی‌گفتند که به دلیل شعار نه شرقی، نه غربی؛ نباید با هیچ کشوری در غرب و شرق جهان در ارتباط باشیم.

به سخن دیگر اینکه ایران اسلامی می‌تواند با همه کشورهای مشروع جهان ارتباط داشته باشد و در عین حال غرب‌زده و شرق‌زده هم نباشد. و این همان اصل شعار "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" است. یعنی این شعار گرامی و ترجمانی؛‌ با روابط اصولی یا راهبردی ایران با هیچ کشوری دیگری در تضاد نیست و حفظ استقلال کشور هم مغایر این ارتباطات نیست. پس این سخن صحیح نیست که "ایران ضمن ارتباط با شرق قصد حفظ استقلال خود را هم دارد" زیرا این گزاره‌ها ناقض یکدیگر نیستند. دقت شود که داشتن تصور غلط از یک شعار؛ موجب قربانی شدن فرصت‌ها و دستاوردهای بسیاری می‌شود.

******

هزینه‌های سکوت قالیباف

روزنامه خراسان نوشت:

مجلس شورای اسلامی، به‌عنوان یکی از ارکان کلیدی نظام ، وظیفه‌ای خطیر در هدایت کشور به‌سوی تصمیمات سرنوشت‌ساز بر عهده دارد. اما در هفته‌های اخیر، صحن علنی مجلس بیش از آن که عرصه تضارب آرا، تصمیم‌سازی کلان و حل مسائل اساسی کشور باشد، به فضایی پرتنش، مملو از فریادهای توخالی و رادیکال تبدیل شده است. در این میان، مدیریت مجلس توسط رئیس مجلس که پنجمین سال ریاست خود را سپری می‌کند، در برابر این وضعیت تا حدی سکوت اختیار کرده است؛ سکوتی که می‌تواند به دو شکل تفسیر شود: یا نشانه رضایت است، یا حاکی از ناتوانی در اداره مجلس. هرچند قالیباف برخی اوقات واکنش هایی به طیف رادیکال مجلس نشان داده و از سوی آن ها دیکتاتور خطاب شده است ولی استمرار این حواشی نیاز به مدیریتی دقیق‌تر و هوشمندانه‌تر دارد.

در یک ماه گذشته، بارها و بارها شاهد بوده‌ایم که نمایندگان مجلس، بدون رعایت حداقل آداب گفت‌وگو، از الفاظی مانند «غلط می‌کند»، «بیجا کرده» و دیگر عبارات توهین‌آمیز استفاده کرده‌اند. این ادبیات نه‌تنها شأن مجلس را زیر سوال می‌برد، بلکه به‌طور مستقیم کنترل و اقتدار مدیریتی ریاست مجلس در مواجهه با رفتارهای نمایندگان را زیر سوال می‌برد. در شرایطی که چنین ادبیاتی از صحن مجلس به بیرون درز می‌کند، افکار عمومی حق دارند از خود بپرسند که آیا قالیباف از این وضعیت خشنود است؟ یا آیا نزاع‌طلبان عامدانه تلاش دارند تا چهره مجلس را مخدوش کرده و رئیس آن را ناتوان از مدیریت این نهاد نشان دهند؟ در هر دو صورت، آن چه مسلم است، عدم برخورد جدی و مقتدرانه از سوی مدیریت مجلس است که این هرج‌ومرج کلامی را تسهیل کرده و به‌نوعی، به این رویه مشروعیت بخشیده است. قالیباف نباید از واکنش این قشر رادیکال به اقتدار مدیریتی خود ترسی داشته باشد و باید با اقتدار و مدیریتی هوشمندانه نگذارد چهره مجلس توسط این گروه در بین اذهان جامعه خراب شود.

عدم واکنش صریح و قاطع قالیباف در برابر این رفتارها، علاوه بر آن که مجلس را به صحنه‌ای برای نمایش نزاع‌های شخصی و جناحی تبدیل می‌کند، خود او را نیز در معرض آسیب‌های جدی سیاسی قرار داده است. وقتی رئیس مجلس نسبت به توهین‌های نمایندگان در قبال مقامات دولتی بی‌تفاوت است، این بی‌تفاوتی نه‌تنها نشانه‌ای از تساهل و تسامح نیست، بلکه به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف مدیریتی و ناتوانی در کنترل جلسات برداشت می‌شود. یک رئیس مجلس مقتدر باید به‌محض مشاهده چنین ادبیاتی، فوراً واکنش نشان دهد، تذکر دهد و اجازه ندهد مجلس به   فضای فحاشی سیاسی تبدیل شود. او باید حداقل در تریبون رسمی بر لزوم حفظ حرمت مسئولان و ادبیات محترمانه تاکید کند. اگر قالیباف در این امر کوتاهی کند، نه‌تنها کنترل مجلس از دستش خارج خواهد شد، بلکه خود او نیز به‌عنوان یکی از عوامل عادی‌سازی این رویه شناخته خواهد شد.

محمدباقر قالیباف که سابقه حضور در فرماندهی نیروی انتظامی، شهرداری تهران و رقابت‌های انتخاباتی را در کارنامه دارد، همواره تلاش کرده است تصویر یک مدیر مقتدر و توانمند را از خود ارائه دهد. بااین‌حال، مدیریت مجلس، آزمونی متفاوت برای اوست. برخلاف نیروی انتظامی که سلسله‌مراتبی کاملاً عمودی دارد، یا شهرداری تهران که مبتنی بر ساختاری اجرایی و مدیریتی است، مجلس نهادی متکثر، پویا و بعضاً غیرقابل‌کنترل است. این جا نمی‌توان با دستور و فرمان، نظم برقرار کرد؛ بلکه اقتدار رئیس مجلس، نیازمند هوشمندی، دیپلماسی و برخوردهای مدیریتی حساب‌شده است. چیزی که به نظر می‌رسد قالیباف، در این مقطع، نیاز به بازنگری در استراتژی مدیریت خود دارد.

******

 ادعای عجیب واعظی در خصوص اعتراضات آبان ۹۸

محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور در دولت دوازدهم در مصاحبه با سایت انصاف‌نیوز، ادعای عجیبی را در رابطه با اعتراضات آبان ۹۸ بیان کرد. او در این گفت‌وگو به ماجرای دیدار احتمالی روحانی و ترامپ در حاشیه نشست سازمان ملل هم اشاره کرد. بخش‌هایی از این مصاحبه به شرح زیر است:

* برای حل و فصل مسائل راهی به جز مذاکره وجود ندارد. در شرایطی که طرف مقابل به دنبال آن است که این مسئله را از مسیر مذاکره حل کند و ما هم یک بار چنین راهی را در دولت اوباما رفتیم و به نتیجه‌ی مثبتی هم رسیدیم نباید از این مسیر دوری کنیم.

* در سال اول ترامپ، او بارها درخواست کرده بود که حتی اگر شده در زمان حضور روحانی در سازمان ملل به شکل ویدئو کنفرانس گفت‌وگویی با او داشته باشد اما امکانش فراهم نشد. امیدوارم در این دوره شرایط متفاوت باشد.

* روحانی در دور دوم انتخابات به هیچ وجه بنا نداشت که به حاشیه‌سازی رقبا واکنشی نشان دهد اما زمانی که مطلع شد که در اتاق‌های فکر آنها خواب‌های عجیب و غریبی دیده بودند و مطالب مختلفی مطرح شد او چاره‌ای جز پاسخ دادن به آنها نداشت.

* دستگاه‌های امنیتی که درباره‌ی دی ۹۶ گزارش نوشته و تحقیق کرده‌اند روزی باید آن را به اطلاع مردم برسانند. آنچه که به شکل علنی رخ داد این بود که صبح تمام شعارها علیه دولت و آقای روحانی بود. پس از اذان ظهر به یکباره شعارها تغییر کرد و علیه نظام شد. باید تحقیق شود که کسانی که صبح صرفا علیه دولت و رئیس جمهوری که چند ماه قبل رای مردم را کسب کرده بود شعار می‌دادند چه زمینه‌ای فراهم کردند که منجر به شعارهای تند علیه نظام شود.

* ترامپ هم تحت تاثیر صهیونیست‌ها به تصور اینکه با توجه دی ۹۶ دولت پشتوانه‌ی مردمی ندارد از برجام خارج شد به این امید که ما هم از توافق خارج شویم تا اجماعی بین‌المللی علیه ایران شکل بگیرد و با توجه به فشارها جهانی جمهوری اسلامی ۲۲ بهمن را نبیند. این حرفی بود که بولتون و پمپئو زدند. البته هیچکدام از این خواب‌ها هم تعبیر نشد.

* در آبان ۹۸ تلاش کردیم که با هماهنگی سران سه قوه این تصمیم اتخاذ شود و آنها هم موافقت کردند. این بار هم درباره‌ی هر تصمیمی که قرار است گرفته شود لازم است که سران سه قوه پشتیبان آن باشند.

* اتفاقات آبان ۹۸ هم مثل دی ۹۶ مشهد است. ما در روز جمعه مشکلی در کشور نداشتیم و از شنبه صبح مشکلات آغاز شد که دلایل آن بعدها روشن خواهد شد. گروهی که دستگیر شدند اعتراف کردند که افرادی ما را برای تجمعات دعوت کردند که فکر می‌کردند «خودی» بوده‌اند.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.