به گزارش خبرآنلاین روزنامه خراسان نوشت: رقابت تاریخی دو تیم ،اهمیت به دست آوردن امتیاز بازی و حوادث پیش از بازی موجب حساسیت ویژه این رقابت بود که با انتشار تصاویر بازی مشخص شد درگیری ، فحاشی و توهین های مستمر برخی تماشاگران ، مشاهده آن را در گوشی همراه نیازمند برچسب بزرگسال کرده است.
برخی معتقدند این روز یک استثنا در تاریخ ورزش است و برخی اقدامات به ویژه انتقال دروازه بان سابق به تیم حریف موجب تحریک تماشاگران شده است. فضای زشت و سیاهی که حریم خانواده و به ویژه جایگاه مقدس مادر را خدشه دار کرده است .
با این حال گروهی دیگر به سایر مسابقات اشاره می کنند و فحاشی ها را در همان فضا و بستر نامناسب همیشگی می بینند و گرچه تلخی و غیراخلاقی بودن آن را صحه می گذارند ولی به صورت تاریخی محیط ورزشگاه را آلوده توصیف می کنند.
در مقام آسیب شناسی وضعیت موجود و در بیان برخی از کارشناسان ، نظریه سوپاپ اجتماعی بیشتر طرح شده است.بر این اساس ،رفتار غیراخلاقی و فحاشیها نوعی تخلیه خشم و هیجانات طبقه ای است که در زندگی جاری خود دچار انواع فشارهای اجتماعی هستند و محیط ورزشگاه را فرصتی برای تخلیه این عواطف و هیجانات می دانند و به طور غیرمستقیم وجود چنین امکانی را ضرورت قلمداد می کنند.
گرچه رفتار برخی بانوان تماشاگر بازی نیز مانند آقایان زشت و غیراخلاقی بود اما تقلیل علت فضای به وجود آمده به حضور زنان دقیق نیست به شکلی که کافی است نگاهی به سایر عرصههای کنش متقابل اجتماعی بیندازیم.به طور مثال مطالب و پیام های منتشرشده در برخی از فضاهای مجازی مانند توئیتر یا اینستاگرام نشان میدهد این پدیده در میان برخی کاربران به ویژه نسل جوان رواج دارد و یک جست وجوی ساده در سایر عرصه ها و در قالب یک تصویر بزرگ تر،آسیب یادشده قابل رصد است و تنها به فضاهای ورزشی اختصاص ندارد.
در روی دیگر سکه و حتی در میان برخی کنشگران عرصه سیاسی نیز رویکرد حذفی ، تهاجمی ، تخریبی و گاه تکفیری که با ادبیات نامناسب و نامتجانس با فضای فرهنگی جامعه همراه است، نشان می دهد مسئله فراتر از زمین فوتبال است .
براین اساس آسیبشناسی جدی فضای ارتباطی به ویژه در نسل جوان ضرورتی غیرقابل انکار است. به شکلی سست شدن ارزش ها و هنجارها در میان برخی از طبقات را که موجب بازتولید فضای غیراخلاقی می شود،می توان به جامعه آنومیک تعبیر کرد . بر این اساس نهادهای هنجارساز مانند خانواده، قانون، سنت و در یک معنای کلی نظام آموزش و پرورش دچار اخلال و جامعیت در کارکردهای خود هستند و نمی توانند ارزش های اخلاقی را از نسلی به نسل دیگر منتقل کنند.
بنابراین در گام اول با شناخت دقیق موضوع و تقبیح اخلاقی آن می بایست تلاش مضاعفی برای حل و بهبود این آسیب که جزو وظایف اساسی نظام آموزش و پرورش در معنای موسع آن است، انجام داد . سکوت رسانه ها، صاحبان نفوذ اجتماعی و چهره های مرجع قابل توجیه نیست و نهادهای مرتبط به ویژه باشگاه های ورزشی که عنوان فرهنگی را نیز یدک می کشند، نمی بایست نسبت به این مسائل ساکت و بی توجه باشند و با حساسیت بیشتر در فرایند توسعه روحیه اخلاقی و مدارا ، نسبت به کاهش آسیب های این پدیده مذموم اهتمام بیشتری بورزند.
21302